یادداشت نهم
در بهشت تکامل وجود دارد یا ایستایی حاکم است؟
نوشتاری از حجت الاسلام والمسلمین حمیدرضا شاکرین عضو هیات علمی گروه منطق فهم دین پژوهشگاه برگرفته از کتاب ارزشمند «زندگی در بهشت»
برخی از اندیشمندان برآنند که پارهای از آيات و روايات، گوياى اين است كه حركت و تكامل در برزخ و عوالم بالاتر از آن مانند قیامت و بهشت نيز وجود دارد. شماری از آیاتی که مرحوم استاد آیه الله شجاعی در رابطه با تکامل در بهشت بدان استناد کرده عبارت است از:
- “اما كسانى كه به خدا گرویدند و به او تمسّك جستند، به زودى (خدا) آنان را در جوار رحمت و فضل خویش درآورد، و ایشان را به سوى خود به راهى راست هدایت میكند.”[۱]
این آیه با لحن خاصی صراحت دارد که پس از رسیدن به بهشت و قرار گرفتن در آن، مومنان دوباره به راه و مسیری که به سوی خدا میرود، هدایت میشوند. پس خدا بهشتیان را به راهی که لقاء بالاتر، بهتر، جامعتر و کاملتر است به پیش میبرد، یعنی حتی در بهشت هم نزدیک شدن بیشتر و خدا را بهتر دیدن وجود دارد و تازه اصل حرکت بر اساس حب و اشتیاق و لقای حق آغاز میگردد. بنابراین، حرکت و تکامل در عالم حشر وجود دارد.[۲]
- «حقيقت اين است كه خداوند كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، در باغها و [بهشتهايى] كه از زير [درختهاى] آن نهرها روان است، در آورده [و داخل مىگرداند] در آنجا با دستبندهايى از طلا و مرواريد آراسته مىشوند و لباسشان در آنجا از حرير [و پرنيان] است. [پس از قرار گرفتن در چنين وضعيتى] هدايت مىشوند به گفتار پاك [و پاكيزه] و به سوى راه خداى ستوده [و حميد] هدايت مىگردند».[۳]
اين گفتار و سخن پاكيزه چيست؟ از ابن عباس نقل شده است: هدايت مىشوند به اينكه در بهشت به هر جا كه نگاه مىكنند، مىگويند: «لااله الا اللَّه». اما چه گفتنى و چه تبعات و آثارى كه پس از اين گفتن و خواندن مىآيد؟ فقط اهلش مىدانند و بس. از ابن زيد نقل شده كه به اين گفتار پاكيزه، «اللَّه اكبر» را نيز اضافه كرده است[۴]؛ يعنى، اهل بهشت مداوم «اللَّه اكبر» مىگويند و پيش مىروند. رسول اكرم (ص) شاهد جمال حق بود و هرچه پيش مىرفت و بيشتر مىرسيد، مىفرمود: «اللَّهاكبر»، باز بيشتر مىديد و مىيافت كه نمىتوان خداوند را توصيف كرد و مىفرمود: «اللَّهاكبر».
من همان دم كه وضو ساختم از چشمه عشق چار تكبير زدم يكسره بر هرچه كه هست
همچنين آيه فوق اشاره دارد كه بهشتيان پس از قرار گرفتن در بهشت، به سخن پاكيزه و صراط ستوده، هدايت مىشوند. پس معلوم مىشود كه در آنجا راه به خصوصى شروع مىگردد و سير تكاملى در قيامت ادامه دارد.
اينكه از عوالم بالاتر، خبرهايى به برخى مىدهند و از بهشت، جهنم، عذاب و نعمت آنها را آگاه مىكنند، نشانگر اين حقيقت است كه ما صلاحيت درك آن نظامها را هنوز نداريم و بايد با حركت و تكامل، قابليت ظرفيت ادراك و مشاهده آن عوالم را بيابيم.
در روايتى وارد شده است: «در بهشت درختهايى است كه بر آنها زنگهايى از نقره قرار دارد؛ هنگامى كه بهشتيان مىخواهند و اراده مىكنند سماعى داشته باشند، خداوند نسيمى را از تحت عرش برمىانگيزد تا به آن درختان بوزد و زنگها به حركت درآيند؛ با صداهايى كه اگر اهل دنيا آن صداها را بشنوند از طرب مىميرند»[۵].
اين درختها چيست؟ آيا شجره طوبى است- كه اصلش در منزل على (ع) است[۶]– يا درختى ديگر؟ اين زنگها چه زنگى است و آن صداها چه صدايى و آن خواندنها چه خواندنهايى؟! گويا خواندنها و آهنگها نيز در آنجا طورى است كه آدمى را به سوى خدا مىبرد؛ نه مانند خواندنهاى دنيوى كه انسان را از خدا دور مىكند. هرچه هست اگر به گوش اهل دنيا برسد، به دليل نداشتن ظرفيت، مىميرند و قالب تهى مىكنند. پس بايد حركت، تحوّل و تكاملى وجود داشته باشد تا بر اثر آن، ظرفيت ادراك و پذيرش آن حقايق بالا و والا را در عوالم حشر بيابيم.[۷]
بنابراین “انسان موحد و الهی با سلوک در صراط مستقیم و سلوک عبودیت در عوالم بالا، از نقایص وجودی، معایب، کمبودها، رنگها، تعلقها و حجابها بتدریج پاک شده، چهره اصلی انسانی را یافته و متناسب با عالم قرب میگردد و در واقع راه توحیدی برزخی و راههای توحیدی عوالم پس از برزخ در عین اینکه باطن راه توحیدی و عبودی دنیوی است، تکاملی بوده و تکمیل کننده و تطهیر کننده انسان است، یعنی با ادامه حرکت در عوالم بالاتر مرحله به مرحله کاستیها و کمبودها را جا گذاشته و کمالات جدیدی را کسب کرده، لایق ورود به عالم و عوالم والاتر میگردد تا آنجا که به مقام فنا و بقاء بالله برسد.”[۸]
[۱] سوره نساء، آیه ۱۷۵ (فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ اعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ في رَحْمَةٍ مِنْهُ وَ فَضْلٍ وَ يَهْديهِمْ إِلَيْهِ صِراطاً مُسْتَقيماً )
[۲] محمد شجاعی، قیام قیامت، ص ۱۰۵.
[۳] (إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ. وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلى صِراطِ الْحَمِيدِ.) سوره حج، آيات ۲۳ و ۲۴ ..
[۴] بحارالانوار، ج ۸، ص ۹۱ ..
[۵] بحارالانوار، ج ۸، ص ۱۹۶، ح ۱۸۳ ..
[۶] همان، ح ۱۸۵ ..
[۷] بنگرید: محمد شجاعی، قیام قیامت، ص ۱۰۶ – ۱۱۲.
[۸] همان، ص ۱۲۰.