نقد سرمایه‌داری؛ مهم‌ترین سویه رمان‌های ضد امریکایی

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دومین نشست از سلسله جلسات «داستان و آرمان» با همکاری گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در فرهنگسرای اندیشه با موضوع «رمان‌های ضد امریکایی» برگزار شد. در این نشست محمد قاسمی‌پور محقق حوزه ادبیات پایداری، محمدعلی شفیعی مترجم و پژوهشگر حوزه آمریکا و محمد حسن شاهنگی حضور داشتند.

در ابتدای این مراسم، محمدعلی شفیعی گفت: از گذرگاه از سیاهان، برده‌داری در آمریکا مورد نقد قرار می‌گیرد. علاوه براین، به موضوع مهاجران نیز به عنوان یکی از موضوعات رمان‌های ضدآمریکایی پرداخته شده است. اتفاقاتی که برای مهاجران که عمدتا در اقیلت نیز بوده‌اند، رخ داده دستمایه این رمان‌ها قرار گرفته است. موضوع دیگر، نگاه اقتصادی به آمریکاست و هم‌چنین چالش‌های اجتماعی سیاسی در این کشور نیز در قالب رمان‌های ضدآمریکایی روایت شده است.  سوال اصلی من در این جلسه این است که چه چیزی ادبیات ضدآمریکایی نیست؟ ما فکر می‌کنیم هر کتاب و فیلمی که درباره موضوعی از آمریکا «بد» بگوید یا بنویسد، ادبیات و سینمای ضدآمریکایی است، اما واقعیت این است که چنین گزاره‌ای صحیح نیست و نمی‌توان هر اثری که آمریکا را نقد می‌کند ادبیات ضدآمریکایی قلمداد کرد.

وی ادامه داد: هر اثری که یک موضوع خاص را دستمایه قرار داده و تنها همان را نقد می‌کند و به کلیات کاری ندارد، جزء ادبیات ضدآمریکایی قرار نمی‌گیرد. برای مثال، یکی از نویسندگان مشهور آمریکایی کتابی به نام «سیاه‌ها» دارد که درباره رسوایی جنسی خانواده شناخته‌شده جان‌اف کندی است. در ایران و در دنیا می‌گویند که این کتاب ضد‌آمریکایی است اما به نظر بنده چنین نیست. بنده معتقدم که چنین آثاری به ما القا می‌کند که فقط این یک نفر بد است، ما او را نقد کردیم و دیگر تمام شد. بنده معتقدم که رمان ضدآمریکایی باید ساختار فسادپرور و قدرت طلب آمریکایی را نقد بکند و مصداق‌های کوچک را نمی‌توان جزء این ادبیات دسته‌بندی کرد.

شفیعی ضمن معرفی برخی نویسندگان با آثاری در نقد آمریکا گفت: هاوارد فاست یکی از نویسنده‌هایی است که آثار او در دسته رمان ضد‌آمریکایی دسته‌بندی می‌شود. از جمله آثار او می‌توان به رمان‌های «مهاجران»، «آمریکایی» و «آخرین مرز» اشاره کرد؛ این کتاب‌ها به خوبی نشان دادند که ساختار آمریکایی فاسد است. جان فانته نیز دیگر نویسنده‌ای است که آثار او در همین بخش دسته‌بندی می‌شود. اگر می‌خواهیم مکانیزم سرمایه‌داری در آمریکا را درک بکنیم، کتاب «خوشه‌های خشم» جان اشتاین‌بک اثر خوبی است. این کتاب را نباید محدود به یک پدیده در آمریکا (خشکسالی) بدانیم و باید جامع‌تر به آن نگاه کرد. این کتاب ذات سرمایه‌داری خشن آمریکایی را نقد کرده است.

محمد قاسمی‌پور دیگر سخنران این جلسه بود. او در ابتدا گفت: چند رکن و مولفه تمدن‌ساز وجود دارد که وقتی اینها کنار هم قرار می‌گیرند، تمدن شکل می‌گیرد. به صورت مختصر، اینها را در قالب ۴ رکن علم، تکنولوژی، جهان‌بینی و زبان می‌بینیم که می‌توانند تمدن‌ساز شوند. در دل زبان، هنر و ادبیات را جای می‌دهند چرا که این دو زاییده زبان هستند. رمان به عنوان یکی از اصلی‌ترین زیرشاخه‌های ادبیات، جزء مولفه‌ها و ارکان تمدن‌ساز است. به نظرم خوب است به این سوال پاسخ بدهیم که رمان در جامعه آمریکایی چه نقشی دارد؟ برای ما، رمان قالبی وارداتی است، اما در آمریکا پیشینه بسیار طولانی‌ دارد. در جامعه آمریکایی، رمان‌نویس خود را موظف می‌داند که در جهت اصلاح جامعه‌اش نقش داشته باشد و با پذیرش مسئولیت، اثرگذار عمل کند.

این نویسنده و محقق گفت: برای مثال، ۹ سال بعد از نوشته شدن کتاب «کلبه عموتم»، جنگ بین شمال و جنوب با هدف لغو برده‌داری آغاز می‌شود. در پایان این جنگ، برده‌داری به نوعی کنار گذاشته می‌شود. پس می‌توان گفت که انتشار این کتاب و نقش تعیین‌کننده آن در چنین موفقیتی بسیار پررنگ بوده است. ضدیتی که امروز نسبت به جامعه سرمایه‌داری و استعماری آمریکا داریم، طبعا بسیار متفاوت با ضدیتی است که یک هنرمند آمریکایی با جامعه خود دارد. به نظرم جوانان ما باید به این نکته مهم نیز توجه داشته باشند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ملاحظه جدی که در جامعه آمریکایی وجود دارد این است که جریان مدیریتی و کنترلی اجازه نمی‌دهند خیلی از کارها مطرح شده و ترجمه شوند. برهمین اساس، بخش بزرگی از آثار آمریکاستیز که نقدهای جدی به سیستم و ساختار آمریکا وارد کرده‌اند، در همان چاپ ابتدایی کنترل می‌شوند. این کنترل به‌گونه‌ای است که اسم این کتاب‌ها خیلی مطرح نشده و بنابراین درخواستی از سوی کشورهای دیگر برای ترجمه آن وجود نخواهد داشت. به عبارت دیگر، عمده آثاری که در قالب رمان ضدآمریکایی شکل گرفته، امروز در اختیار ما نیست و اجازه ندادند به زبان‌های دیگر ترجمه شود.  جالب است بدانید کتابی به نام «مگا» در آمریکا نوشته شده است که بی‌رحمانه نظام سرمایه‌داری در آمریکا را نقد کرده است، این کتاب به استعمار نو می‌پردازد اما در کشورمان ترجمه‌ چندان دقیقی از آن نداریم. بنابراین برای پیدا کردن آثار ضدآمریکایی و ترجمه آنان به فارسی نیاز است کندوکاو بیشتری بکنیم. نباید منتظر جریان‌های غالب، جایزه‌های ادبی سالانه و … باشیم که ببینیم به چه کتابی جایزه دادند و همان‌ها را ترجمه کنیم.

قاسمی‌پور بیان داشت: به نظرم موضوع نژادپرستی یکی از مهم‌ترین مقولاتی است که در قالب آن می‌توان آمریکا را زیرسوال برد. هم‌چنین ورود مداخله‌جویانه آمریکا به جنگ‌ها مفهوم مهمی است که پشت‌پرده جنگ‌طلبی و ماهیت استعماری این کشور را نمایان می‌کند. در حقیقت باید این سوال را بپرسیم که چرا در هر جنگی، پای آمریکا در میان است؟ به نظرم بحران امروز آمریکا که در قالب ادبیات نیز به چشم می‌خورد، ناشی از جنگ‌طلبی و نژادپرستی است. آمریکا نتوانسته نخبگان خود را قانع کند و براساس آمارها بیشترین میزان نارضایتی در همین گروه به چشم می‌خورد.

محمد حسن شاهنگی در انتهای این نشست گفت: نویسندگان در امریکا برای نشان دادن اعتراض ها و مخالفت‌هایشان به فرم های ادبی نظیر داستان کوتاه، رمان، شعر و نمایشنامه روی می آورند.تفکیک مرز اعتراض، نقد و حتی تمسخر ارزش ها و هنجارهای امریکایی در این اثار بسیار مهم است. اغلب مخالفت ها در این اثار ناظر بر موضوعات سیاست های تبعیض نژادی، مخالفت با جنگ، عدم برابری اقتصادی، معناباختگی در زندگی امریکایی و نقد سبک زندگی امریکایی می باشد.به عنوان نمونه در کتاب هایی نظیر «در ارتش فرعون» نوشته توبیاس وولف و «بچه های عمو توم» اثر ریچارد رایت این مسائل ملموس است.