یادداشت چهارم
چگونه میتوان بهشتی شد؟
آيات و روایات بسياري از اسباب و راههای رسیدن به بهشت پرده برمیدارند. در مجموع میتوان گفت ديدگاه اسلام نسبت به پاداش اخروي و ورود به بهشت بر دو محور تمركز يافته است:
الف) ايمان و اخلاص (حسن فاعلي)؛
يعني كردار هر كسي بايد برپايه نيت خالص باشد، وگرنه در آخرت پاداشي نخواهد داشت يا پاداش كامل دريافت نخواهد كرد.[۱] خداوند براي پیشگان پاداش ويژه قايل شده، ميفرمايد: ” مگر بندگان مخلَص خدا. آنان روزي معيّن خواهند داشت، انواع ميوهها، و آنان مورد احترام خواهند بود، در باغهاي پرنعمت، بر تختها در برابر همديگر مينشينند، با جامي از باده ناب پيرامونشان به گردش درميآيند، بادهاي سخت سفيد كه نوشندگان را لذتي خاص ميبخشد، نه در آن فساد عقل است و نه ايشان از آن به بدمستي و فرسودگي ميافتند و نزدشان دلبراني فروهشته نگاه و فراخ چشم باشند. از شدّت سفيدي گويي تخم شترمرغ زير پرند. پس برخيشان به برخي روي كرده ميگويد: راستي ما در دنيا همنشيني داشتيم…”[۲]
راز اهتمام به ايمان و اخلاص
يکي از پرسشهاي مهم اين است که راز اين همه تاکيد بر اخلاص و ايمان در منابع ديني چيست؟ اگر کار خوب خوب است، اخلاص چه تاثير و چه دخالتى در قبولى اعمال مىتواند داشته باشد؟ براى خدا چه فرق مىكند كه شخص عمل را براى رضاى او انجام دهد يا براى مقصودى ديگر؟ قصدش تقرّب به خدا باشد يا نباشد؟
پاسخ اين است که تنها با اخلاص هر عملي ملكوتي شده، از گزند آسیب و دسترسی شيطان دور ميشود. نيّت و انگيزه صحيح، روح عمل و زيرساخت اساسي رفتار است و بدون آن عمل تهي از ارزش مىشود. عمل منهاي نيّت خالص، كالبدي بىجان است و تنها انگيزه است كه رفتار بيرونى و جان و روح فاعل را به هم ميپيوندد. در نگرش فلسفى تأثير اخلاص بر تكامل نفس و سعادت جاودان انسان، تأثيرى ذاتي و تكوينى است، نه اعتباري و قراردادى.[۳] به بيان ديگر هر عملى دو جنبه دارد و ممكن است يک عمل از جهتي نيك باشد و در بعد ديگر نيك نباشد. اين دو جنبه عبارتند از:
(۱) شعاع اثر مفيد و يا مضرّ عمل در خارج و در اجتماع بشري.
(۲) شعاع انتساب عمل به شخص فاعل و اهداف و انگيزههاى نفسانى كه موجب آن عمل شده و عامل خواسته است به واسطه عمل به آن هدفها و انگيزهها برسد.
در نگرش اسلامي شخصيّت واقعى و «من» حقيقى ما همان روح ما است. روح ما با هر عمل اختيارى، از قوّه به سوى فعليّت گام بر مىدارد و اثر و خاصيتى متناسب با اراده و هدف و مقصود خود كسب مىكند؛ اين آثار و ملكات جزء شخصيت ما مىشود و ما را به عالمى متناسب خود از عوالم وجود مىبرد. پس خوبى و بدى اعمال، از نظر بعد اول بستگى به اثر خارجى آن دارد؛ و از نظر بعد دوم بستگى به كيفيّت صدور آن از فاعل دارد.
وقتى يك فرد، بيمارستانى بوجود آورده يا اقدام نيكوكارانه ديگرى در امور فرهنگى، بهداشتى يا اقتصادى يك كشور انجام مىدهد، عمل او از نظر اجتماعى و در مقياس تاريخ، خير است، يعنى كار مفيد و نافع براى خلق خدا است. در اين حساب تفاوتى نمىكند كه هدف فاعل از ايجاد بيمارستان يا مؤسسه خيريه ديگر چه باشد. اما اگر فاعل، داراى نيّت و هدف خير باشد و كار نيک را با انگيزه خير انجام داده باشد عملش دو بعدى است و در دو امتداد پيش رفته است: يکي در امتداد تاريخ و زندگى اجتماعى بشرى و ديگري در امتداد معنوى و ملكوتى.
پس اگر آن را با انگيزه ريا، يا جلب منفعت مادى انجام داده باشد، كارش يك بعدى است؛ يعني تنها در امتداد تاريخ و زمان پيش رفته ولى در امتداد معنوى و ملكوتى پيش نرفته و به اصطلاح اسلامى عملش به عالم بالا صعود نكرده است. او به اجتماع خدمتي كرده، اما به خودش خدمت نكرده، و به جاى اينكه روحش با اين عمل، تعالى يابد و بالا رود، چه بسا تنزّل يافته و سقوط هم كرده است.
كار مفيد اجتماعى آنگاه از نظر نظام روحى و تكامل معنوى مفيد است كه روح با انجام آن عمل يك سير و سفر معنوى كرده باشد، از منزل خودخواهى و هواپرستى خارج شده و قدم به منزل اخلاص و صفا گذاشته باشد. پس براى خدا فرقي نمىكند، ولى براى خود شخص فرق مىكند. شخص اگر خدا را نشناسد و با او آشنا نباشد عمل يك بعدى انجام مىدهد، عملش تنها حسن فعلى و تاريخى مىيابد، ولى اگر خداآشنا باشد عمل دو بعدى انجام مىدهد و عملش حسن فاعلى و حسن ملكوتى نيز پيدا مىكند و دو بعدى مىگردد. مقبوليّت عمل نزد پروردگار جز اين نيست كه عمل اينچنين باشد.[۴]
از روایات نیز استفاده ميشود که توحيد، ولايت و اخلاص، مهمترين اسباب بهشتاند. مردي از رسول خدا (ص) پرسيد: « بهای بهشت چیست؟»، پيامبر (ص) فرمود: «اینکه بنده “لا إله إلّا الله” را بر زبان راند در حالیکه نسبت به آن اخلاص داشته باشد. » آن مرد پرسید: اخلاص آن چیست؟ پیامبر (ص) فرمود: «عمل بر طبق آنچه من بر آن مبعوث شدهام، آنسان که حق آن است و دوست داشتن اهل بیتم» راوی گفت: پدر و مادرم فدایت باد! آیا دوست داشتن اهل بیت حق آن است؟ پیامبر (ص) فرمود: «در حقیقت دوست داشتن آنها بزرگترین حق آن است! »[۵]
ب) عمل شايسته (حسن فعلي).[۶]
در قرآن مجید رفتارهای شایسته و در پی آورنده پاداش بهشت با عبارات و تحت عناوین مختلفی بیان شده است از قبیل: (۱) عمل صالح[۷] ؛ (۲) تقوا[۸] ؛ (۳) پيروي از خدا و رسول (ص)[۹] ؛ (۴) راستي[۱۰]؛ (۵) شكيبايي در راه خدا[۱۱]؛ (۶) اقامه و حفظ نماز[۱۲]؛ (۷) انفاق در راه خدا[۱۳] (۸) نيايش[۱۴]؛ (۹) اخلاص[۱۵]؛ (۱۰) استقامت و پايمردي[۱۶] ؛ (۱۱) خوف و خشيت از خدا[۱۷] و[۱۸]؛ (۱۲) احسان و نيكوكاري[۱۹]؛ (۱۳) خودسازي و تزكيه نفس[۲۰]؛ (۱۴) هجرت و جهاد[۲۱]؛ (۱۵) شهادت و جانفشاني در راه خدا[۲۲]؛ (۱۶) تولّي و تبرّي[۲۳]؛ (۱۷) عفت و پاکدامنی؛ (۱۸) شهادت به حق.[۲۴] و…
اکنون به جهت رعایت اختصار به توضیح فشرده برخی از موارد فوق میپردازیم:
۱.راستی
راستگفتاري و راستكرداري از صفات برجسته پسنديده است. خداي سبحان قیامت را ظرف ظهور فواید مهم راستگویی، یعنی بهشت و رضوان الهی دانسته ميفرمايد: ” اين روزي است كه راستگويان را راستي سود ميبخشد. برايِ آنان بهشتهايي است كه از زير درختانش نهرها جاري است و در آن به نعمت ابدي متنعّمند. خداوند از آنان خشنود و آنان هم از خداوند خرسندند. اين است پيروزي و سعادت بزرگ.”[۲۵]
قرآن مجید معنای وسیعی برای درستی و راستگویی به دست داده و اوصاف راستگويان حقیقی را اینگونه برشمرده است: (۱) ايمان به خدا (۲) ايمان به روز واپسين (۳) ايمان به فرشتگان (۴) ايمان به كتاب آسماني (۵) ايمان به پيامبران الهي (۶) دادن مال به خويشاوندان، در عین دوست داشتن آن (۷) دادن مال به يتيمان (۸) دادن مال به بينوايان (۹) دادن مال به در راه ماندگان (۱۰) دادن مال به مستمندان آبرومند (۱) دادن مال براي آزاد كردن بردگان (۱۲) برپاداري نماز (۱۳) رساندن زكات به مستحقّان (۱۴) وفا به عهد و پيمان (۱۵) شكيبايي در سختي، زيان دیدگي و در دشواري جنگ.[۲۶]
۲.خوف و خشيت از خدا
«خشيت» بيم و هراس از چيزي را گويند كه در آن، شكوه، عظمت، جلالت و تأثير آن اشراب و منظور شده باشد. اما در خوف چنين چيزي لحاظ نشده و در ترس از دستور و مقام پروردگار بهکار رفته است. به هر روي، حقتعالي آنان را كه در امر دين، فرمان خدا و ذات مقدس او هراسناك بوده، بيشتر به جانب او ميگرايند و دستور او را عمل ميكنند، پاداشي بس ارجمند عطا ميكند: (ولمن خاف مقام ربّه جنّتان)[۲۷]
امام صادق (ع) ميفرمايد: كسي كه بداند خدا او را ميبيند و آنچه را که گويد ميشنود و آنچه را که از خوب و بد انجام دهد ميداند و اين آگاهي او را از كردار بد مانع شود، او كسي است كه از رتبه و مقام پروردگارش بیم داشته و نفس خود را از هوی بازداشته است.[۲۸]
همچنين فرمود: «از هواهاي نفستان بهراسيد، آنسان كه از دشمنانتان ميهراسيد. بهراستی چيزي برای انسان دشمنتر از پيروي نفس و محصولهاي درو شده زبانها نيست.»[۲۹]
۳.شهادت در راه خدا
شهادت از والاترين مقامهايي است كه براي بشر قابل درك است؛ قرآن ميفرمايد: «در حقيقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را به بهاي اينكه بهشت براي آنان باشد خريده است. همان كساني كه در راه خدا ميجنگند و ميكشند و كشته ميشوند. اين به عنوان وعده حقّي در تورات و انجيل و قرآن بر عهده خداست و چه كسي از خدا به پيمان خويش وفادارتر است؟ پس به اين دادوستد كه با او كردهايد شادمان باشيد و اين همان كاميابي بزرگ است. »[۳۰]
هنگامي كه آيه مزبور نازل شد، مردي بپاخاسته گفت: ای پیامبر خدا! آیا بر اين باوري كه اگر مردي شمشير برگيرد و پيكار كند تا كشته شود، و مرتكب گناه نیز بگردد، آيا باز هم شهيد است؟ در اين هنگام حقتعالي آيه بعدی را نازل و در آن براي شهادت شرايطي مقرر داشته فرمود: (التّائبون العابدون الحامدون السّائحون الرّاكعون السّاجدون الامرون بالمعروف والناهون عن المنكر والحافظون لحدود اللّه وبشّر المؤمنين) [۳۱]
آنگاه پيامبر اكرم (ص) آيه را چنين تفسير فرمود: مؤمنان پيكارگري كه اين ويژگيها را داشته و با شهادت در بهشت مزین ميگردند عبارتند از: (۱) توبه كنندگان از گناهان، (۲) بندگاني كه جز خدا را نميپرستند و به او شرك نميآورند، (۳) آنان كه در هر حال، در سختي یا فراخي، حمد و سپاس خدا را بر زبان دارند، (۴) روزهداران (السّائحون)، (۵) آنان كه مواظب نمازهاي پنجگانهاند: (الرّاكعون السّاجدون) و ركوع و سجود و خشوع و اوقات آنها را پاس میدارند، (۶) امر به معروف ميكنند و خود نيز به آن عمل ميكنند، (۷) نهي از منكر نموده و خود نیز مرتکب منكر نميشوند. آنگاه پيامبر (ص) فرمود مژده دهید كسي كه اين شرايط را داراست به شهادت و بهشت.[۳۲]
برخي مفسران برآنند که آيه مزبور دربردارنده امّهات منازل و سفرهاي سالكان الي اللّه است و همه مقامات پويندگان اين راه را داراست.[۳۳]
[۱] . سورهٴ زمر، آيات ۲ ـ ۳. (فَاعبُدِ اللهَ مُخلِصًا لَهُ الدّين ٭ اَلا لله الدّينُ الخالِصُ) «خدا را پرستش نما و دين خود را براي او خالص كن. آگاه باشيد كه دين خالص از آن خدا است».
[۲] سوره صافات، آيات ۴۰ ـ ۵۰. (…إلاّ عباداللّه المخلَصين أولئك لهم رزق معلوم فواكه وهم مكرمون في جنّات النّعيم علي سرر متقابلين يطاف عليهم بكأس من معين بيضاء لذة للشّاربين لا فيها غول ولا هم عنها ينزفون وعندهم قاصرات الطّرف عين كأنّهن بيض مكنون فأقبل بعضهم علي بعض يتساءلون)
[۳] . مصباح يزدى، اخلاق در قرآن، ج۱، ۷۵. و ۲۶۶ـ۲۶۹. بهكوشش محمدحسين اسكندرى، اول، قم، مؤسسه امام خمينى(رحمه الله)، ۱۳۷۶ش.
[۴] . مرتضی مطهرى، مجموعهآثار، ج۱، ص۳۰۱- ۲۹۵.تهران، صدرا، ۱۳۸۴.
[۵] بحارالانوار، ج ۳، ص ۱۳، ح ۳۰.
[۶] . سورهٴ عصر، آيات ۱ ـ ۳. (و العَصر ٭ اِنَّ الاِنسـانَ لَفى خُسر ٭ اِلاَّ الَّذينَ ءامَنوا و عَمِلُوا الصّـالِحـاتِ….) «سوگند به عصر، که انسان در زيانكاري است، جز آنان كه ايمان آوردهاند و كردار شايسته انجام ميدهند».
[۷] وبشّر الّذين امنوا وعملوا الصّالحات أنّ لهم جنّات تجري من تحتها الأنهار سوره بقره، آيه ۲۵. نیز بنگرید: سوره بقره، آيه ۸۲. سوره بروج، آيه ۱۱. سوره بيّنه، آيات ۷ ـ ۸. سوره نساء، آيه ۵۷؛ سوره يونس، آيه ۹؛ سوره ابراهيم، آيه ۲۳.
[۸] للّذين اتّقوا عند ربّهم جنّات تجري من تحتها الأنهار خالدين فيها وأزواج مطهّرة ورضوان من الله والله بصير بالعباد سوره آل عمران، آيه ۱۵. نیز بنگرید: سوره مائده، آيه ۶۵. سوره رعد، آيه ۳۵. سوره حجر، آيه ۴۵. سوره نحل، آيات ۳۰ ـ ۳۱. سوره ص، آيات ۴۹ ـ ۵۰. سوره دخان، آيات ۳۵ ـ ۵۱. سوره قمر، آيات ۵۴ ـ ۵۵.
[۹] ومن يطع الله ورسوله يدخله جنّات تجري من تحتها الأنهار خالدين فيها وذلك الفوز العظيم ومن يعصِ الله ورسوله ويتعدَّ حدوده يدخله ناراً خالداً فيها وله عذابٌ مُهين سوره نساء، آيات ۱۳ ـ ۱۴. نیز بنگرید: سوره فتح، آيه ۱۷.
[۱۰] هذا يومُ ينفعُ الصّادقين صدقُهم لهم جنّات تجري من تحتها الأنهار خالدين فيها رضي الله عنهم ورضوا عنه ذلك الفوز العظيم سوره مائده، آيه ۱۱۹.
[۱۱] والّذين صبروا ابتغاء وجه ربّهم وأقاموا الصّلوة وأنفقوا ممّا رزقناهم سرّاً وعلانية ويدرؤن بالحسنة السّيّئة أُولئك لهم عقبي الدّار جنّات عدنٍ يدخلونها ومن صلح من ابائهم وأزواجهم وذرّيّاتهم والملئكة يدخلون عليهم من كلّ باب سلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبي الدّارسوره رعد، آيات ۲۲ ـ ۲۴.
[۱۲] والّذين هم علي صَلوتِهم يحافظون أُولئك في جنّاتٍ مكرمون سوره معارج، آيات ۳۴ ـ ۳۵.
[۱۳] الّذين ينفقون في السّرّاء والضّرآء والكاظمين الغيظ والعافين عن النّاس واللّه يحبّ المحسنين … أُولئك جزاؤهم مغفرة من ربّهم و جنّات تجري من تحتها الأنهار خالدين فيها ونعم أجر العاملين سوره آلعمران، آيات ۱۳۴ ـ ۱۳۶. نیز بنگرید: سوره فاطر، آيه ۲۹.
[۱۴] تتجافي جنوبهم عن المضاجع يدعون ربّهم خوفاً وطمعاً وممّا رزقناهم ينفقون فلا تعلم نفس ما أُخفي لهم من قرّة أعين جزاءً بما كانوا يعملون سوره سجده، آيات ۱۶ ـ ۱۷.
[۱۵] …إلاّ عباداللّه المخلَصين أولئك لهم رزق معلوم فواكه وهم مكرمون في جنّات النّعيم علي سرر متقابلين يطاف عليهم بكأس من معين بيضاء لذة للشّاربين لا فيها غول ولا هم عنها ينزفون وعندهم قاصرات الطّرف عين كأنّهن بيض مكنون فأقبل بعضهم علي بعض يتساءلون سوره صافات، آيات ۴۰ ـ ۵۰.
[۱۶] إنّ الّذين قالوا ربّنا استقاموا تتنزّل عليهم الملئكة أن لاتخافوا ولاتحزنوا وأبشروا بالجنّة الّتي كنتم توعدون نحن أولياؤكم في الحيوة الدّنيا وفي الاخرة ولكم فيها ما تشتهي أنفسكم ولكم فيها ما تدّعون نزلاً من غفور رحيمسوره فصّلت، آيات ۳۰ ـ ۳۲. نیز بنگرید: سوره احقاف، آيات ۱۳ ـ ۱۴.
[۱۷] ولمن خاف مقام ربّه جنّتان سوره الرّحمن، آيه ۴۶. نیز سوره ملك، آيه ۱۲؛ سوره نازعات، آيات ۴۰ ـ ۴۱.
[۱۸]حضرت امام محمّد باقر (عليهالسلام) ميفرمايد: «وأمّا المنجيات فخوف اللّه فى السّرّ والعلانية».نورالثقلين، ج ۵، ص ۱۹۷، ح ۵۲.
[۱۹] إنّ الّذين امنوا وعملوا الصّالحات إنّا لانضيع أجرَ من أحسنَ عملاً أولئك لهم جنّات عدن تجري من تحتهم الأنهار يحلّون فيها من أساور من ذهب ويلبسون ثياباً خضراً من سندسٍ وإستبرقٍ متّكئين فيها علي الأرائك نعم الثّواب وحسنت مرتفقاًسوره كهف، آيات ۳۰. ۳۱. نیز بنگرید: سوره مائده، آيه ۸۵. سوره توبه، آيه ۱۰۰؛ سوره مطففين، آيات ۲۲ ـ ۲۳. سوره آلعمران، آيه ۱۹۳. سوره آلعمران، آيه ۱۹۸. سوره انسان، آيه ۵. سوره انفطار، آيات ۱۳ ـ ۱۴. سوره مطفّفين، آيه ۱۸. سوره مطفّفين، آيات ۲۲ ـ ۲۳.
[۲۰] ومن يأته مؤمناً قد عمل الصّالحات فأُولئك لهم الدّرجات العلي جنّات عدن تجري من تحتها الأنهار خالدين فيها وذلك جزاء من تزكّي سوره طه، آيات ۷۵ ـ ۷۶.
[۲۱] لكن الرّسول والّذين امنوا معه جاهدوا بأموالهم وأنفسهم وأولئك لهم الخيرات وأولئك هم المفلحون أعدّاللّه لهم جنّات تجري من تحتها الأنهار خالدين فيها ذلك الفوز العظيم) سوره توبه، آيات ۸۸ ـ ۸۹. نیز بنگرید: سوره توبه، آيه ۲۰.
[۲۲] إنّ اللّه اشتري من المؤمنين أنفسهم وأموالهم بأنّ لهم الجنّة يقاتلون في سبيل اللّه فيَقتلون و يُقتلون وعداً عليه حقّاً في التّورية والإنجيل والقران ومن أوفي بعهده من اللّه فاستبشروا ببيعكم الّذي بايعتم به وذلك هو الفوز العظيم سوره توبه، آيه ۱۱۱. نیز: سوره آلعمران، آيه ۱۶۹.
[۲۳] لاتجد قوماً يؤمنون باللّه واليوم الاخر يوادّون من حادّ اللّه و رسوله ولو كانوا اباءهم أو أبنائهم أو إخوانهم أو عشيرتهم أُولئك كتب في قلوبهم الإيمان وأيّدهم بروح منه ويدخلهم جنّات تجري من تحتها الأنهار خالدين فيها رضي اللّه عنهم و رضوا عنه أُولئك حزب اللّه ألا إنّ حزب اللّه هم المفلحون. سوره مجادله، آيه ۲۲.
[۲۴] سوره معارج، آيات ۱۹ ـ ۳۵.
[۲۵] سوره مائده، آيه ۱۱۹. (هذا يومُ ينفعُ الصّادقين صدقُهم لهم جنّات تجري من تحتها الأنهار خالدين فيها رضي الله عنهم ورضوا عنه ذلك الفوز العظيم).
[۲۶] (ولكنّ البرّ من امن باللّه واليوم الاخر والملئكة والكتاب والنّبيّين واتي المال علي حبّه ذوي القربي واليتامي والمساكين وابن السّبيل والسّائلين وفي الرّقاب وأقام الصَّلوة و اتي الزَّكوة والموفون بعهدهم إذا عاهدوا والصّابرين في البأساءِ والضّرّاءِ وحين البأس أُولئك الّذين صدقوا وأولئك هم المتّقون)سوره بقره، آيه ۱۷۷.
[۲۷] سوره الرّحمن، آيه ۴۶. و هر كس را كه از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است. نیز سوره ملك، آيه ۱۲؛ سوره نازعات، آيات ۴۰ ـ ۴۱.
[۲۸]نورالثقلين، ج ۵، ص ۵۰۷، ح ۴۴.
[۲۹] همان، ص ۵۰۸، ح ۴۹.
[۳۰] سوره توبه، آيه ۱۱۱. (إنّ اللّه اشتري من المؤمنين أنفسهم وأموالهم بأنّ لهم الجنّة يقاتلون في سبيل اللّه فيَقتلون و يُقتلون وعداً عليه حقّاً في التّورية والإنجيل والقران ومن أوفي بعهده من اللّه فاستبشروا ببيعكم الّذي بايعتم به وذلك هو الفوز العظيم) نیز: سوره آلعمران، آيه ۱۶۹.
[۳۱] سوره توبه، آيه ۱۱۲.
[۳۲] نورالثقلين، ج ۲، ص ۲۷۱، ح ۳۵۷.
[۳۳]تفسير بيان السعادة، ج ۲، ص ۲۸۱. تفسير موضوعي – ج ۵ – معاد در قرآن صفحه ۲۷۷.