اهتمام استاد شاکری به این افق ناشناخته و کم‌رهرو واقعاً ارزشمند و مبارک است

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با همکاری خانه کتاب و ادبیات ایران، نشست معرفی و بررسی کتاب «فلسفه داستانِ داستان» با حضور نویسنده اثر احمد شاکری و سخنرانی آقایان محمدرضا سنگری، علیرضا کمری، علی عباسی و خانم فرانک جمشیدی روز دوشنبه ۲ اسفندماه جاری به صورت حضوری و پخش زنده از طریق آپارات خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار کرد.

استاد علیرضا کمری نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات پایداری در این نشست بیان نمودند:

حضور یکایک حاضران سلام عرض می‌کنم؛ واقع امر این است که بنای بنده بر سخن گفتن راجع به کتاب ارزشمند جدیدالانتشار استاد شاکری نیست، و آنچه در این جای و مجال در بیان شیوا و گیرای آقای دکتر سنگری و درنگانه‌های آقای دکتر عباسی درباره‌ی کتاب اظهار شد، مرا از بازگفت گفته‌های گذشته‌ام درباره‌ی این اثر معاف می‌کند. با وجود این فراخور موضوع جلسه، سه نکته به عرض می‌رسد.

۱/ این کتاب چهارمین اثر پُربرگ و بار استاد شاکری در حوزه‌ی نقد و شناخت/ پژوهش ادبیات داستانی دفاع مقدس است. آقای شاکری البته با داستان‌نویسی به ادبیات دفاع مقدس ورود کردند اما الزامات و ضرورت‌ها ایشان را وارد قلمرو نقد و پژوهش کرد و خوش‌بختانه در این ورود نشان دادند که می‌توانند تفقّه کنند و به نظر برسند.  این بدان معناست که آقای شاکری در اندیشیدن و اظهارنظر (گذشته از اینکه مخاطبان موجود یا مفروض با همه یا بخشی از نحوه‌ی نگر و نگاشت ایشان موافق و دمساز باشند یا نه) مقلّد، مقتبس و منفعل نیستند، بلکه «مجتهد»اند، و در این اجتهاد دارای موضع و منظر، و دأب و رأی خاصی هستند و به همین جهت در برابر انگاره‌های ترجمه‌ای وارادتی صِرف و حتی متعارف تسلیم نیستند. فزون بر این، جسارت و جرئت «تعهد/ وفاداری به عهد»، «دین‌دردی و دین‌مداری» و اعتقاد به آرمانها و ارزشهای اسلامی در سکنات و حرکات ایشان هویداست. بدیهی است تفکر زایا و پویا و فرا و رها از قیود، از نشانه‌ها و لوازم اندیشه‌وربودن است. شرط اندیشه‌وری، فزون بر قوه‌ی استنباط، داشتن آزادگی یا حریّت است. یکی از معانی مکنون در ادب پایداری، پایداری و تاب‌آوری ادبی است.

۲/ مسئله بزرگ در مسئله‌شناسی و مسئله‌مندی (در ادبیات جنگ/ دفاع مقدس) این است که دانسته شود چگونه می‌توان به مسئله‌شناسی و مسئله‌یابی ورود کرد؛ و مسئله‌شناسی مسئله‌شناسی، ما را با چه منظومه‌ای آشنا و مواجه خواهد کرد. این حیث از مسئله‌شناسی با موضوع‌شناسی تفاوت دارد. استاد سنگری (که چندسالی است توفیق هم‌سخنی هفتگی با ایشان را یافته‌ام)، سالها قبل در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کتابچه‌ای با عنوان «ساحت‌های مطالعاتی ادبیات دفاع مقدس» منتشر کردند که فهرست‌واره‌ای از مسائل موضوعه ادبیات دفاع مقدس را برای بی‌مسئله‌ها!! دربردارد تا آنان که ناچارند چیزی به ‌عنوان رساله و پایان‌نامه بنویسند و به استادان خود بدهند و فارغ‌التحصیل‌!! شوند، از وادی بی‌خبری نجات یابند. این کتابچه همان نقشی را ـ شباهتاً ـ به ذهن متبادر می‌کند که کتاب‌های حل‌المسائل در روزگار دانش‌آموزی ما داشتند. اما همچنان مسئله‌ی مسئله، مسئله است و لاینحل مانده است. چندوچون رسیدن به مسئله، مقدم (بر) و مقوم روش‌شناسی پژوهش مسئله است.

۳/ در مسئله‌شناسی مسئله‌شناسی البته رسیدن یا دست پیداکردن به روش و رویکرد و چارچوب نظری روشن و قابل دفاع و داشتن زبان رسا، و سازه و ساختار منسجم در پیکره، اهمیت بسیار دارد. در نوع تقسیم‌بندی‌‌های گذشتگان در مقولات مربوط به نوع‌شناسی/ طبقه‌بندی و تعریف، ملاحظات دقیقی وجود داشته است. من‌باب مثال، بحث از رئوس ثمانیه در معرفی هر نوع علم شایان توجه است. به این اعتبار شاید لازم باشد کتابهای ارزشمند ـ خاصّه «فلسفه‌ی داستان داستان» ـ از حیث پیکره و ساختار تألیف و زبان نگارش در ویراست‌های بعدی (و بسا که این ویراست‌ها به دست دیگران انجام پذیرد)، صورت و سامانی منسجم و منظم‌تر و بیانی روشن‌تر بیابد تا فایده‌ی آن برای مخاطبان و پذیرش اثر در جامعه‌ی علمی ممکن‌تر شود.

۴/ اهتمام استاد شاکری به این افق ناشناخته و کم‌رهرو واقعاً ارزشمند و مبارک است، همچنان است جایگاه والای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی به سبب ورود به مقولات مبنایی و پایه‌ای در حوزه‌ی فرهنگ و معارف اسلامی و انقلاب اسلامی. می‌دانیم در غالب نهادها و فعالیت‌های مربوط و معطوف به ادبیات انقلاب اسلامی، خصوصاً دفاع مقدس غلبه‌ی هیجان‌انگیزی عاطفی و درتنیدن به ادبیات تبلیغی و رعایت ملاحظات و مناسبات در برکشیدن نام‌ها، مجالی برای رشد و بالش اندیشه باقی نمی‌گذارد و رویّه‌ی اندیشه چندان که باید شناخته نیست یا به آن روی خوش نشان داده نمی‌شود. علم به اعتبار ذاتی خود، دارای منزلتی است که بر طریق خود حاصل می‌شود و با همین محک و سنجش اعتبار پیدا می‌کند. آغازیدن و پای‌نهادن در راهی که دیگران نپیموده‌اند و هموار نیست، علاوه بر آزمون‌ و خطا، مستلزم قبول خطر است و امر خطیر، از طی مراحل این گذر، ناگزیر است.