مقوله ادبیات داستانی دوره انقلاب اسلامی

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی «بازخوانی شخصیت و شیوه حکومتی خاندان پهلوی در ادبیات داستانی انقلاب اسلامی» از سلسله نشست‌های «داستان و آرمان» (جریان‌شناسی داستان‌های بلند انقلاب اسلامی) در راستای جهاد تبیین، یکشنبه ۸ اسفندماه با حضور آقایان احمد شاکری و مهدی کاموس به همت گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه با همکاری فرهنگسرای اندیشه به‌صورت وبینار برگزار شد.

احمد شاکری عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه، با اشاره به این موضوع که انتظارات از روایت تاریخی در ادبیات داستانی برآمده از ظرفیت‌‌های ادبیات داستانی و آن نیز نتیجه شناخت داستان و نسبتی است که با تاریخ برقرار می‌کند، بیان نمود: برآورد روایت از خاندان پهلوی بدون توجه به بایسته‌ها و ظرفیت‌ها قادر نخواهد بود ارزیابی کیفی درخوری از آثار داستانی در این زمینه بدست دهد.

شاکری مواقف شکل‌گیری داستان تاریخی را فقدان تاریخ؛ اجمال تاریخ؛ گسیختگی تاریخ؛ نقصان تاریخ؛ غیرشخصی بودن تاریخ دانست، و در خصوص مقوله ادبیات داستانی دوره انقلاب اسلامی گفت: ادبیات داستانی برخلاف قالب‌های مستند نگار از آزادی فراوانی در انتخاب موضوع و رویکرد و شیوه بیانی برخوردار است.

وی تصریح کرد: با این وجود چارچوب‌های ادبیات را تهدید کرده و بروز گونه‌های ادبی را در دوره‌های مشخص توسط جریان‌های ادبی ممکن می‌سازند.

شاکری در ادامه این سوال را مطرح کرد که: ادبیات داستانی در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه زمینه‌هایی برای روایت از پهلوی داشته است؟ چه عوامل و عللی روایت از پهلوی را تشدید کرده و چه عواملی آنرا تضعیف کرده‌اند.

وی در ادامه به موضوع ادبیات در بحران، ادبیات پیشابحران و ادبیات پسابحران اشاره داشت و گفت: ادبیات داستانی انقلاب اسلامی در نسبت با موضوع رژیم شاهنشاهی ادبیات پسابحران است، زیرا در دوره پیش از انقلاب اسلامی، جریان متعهد اساساً وجود نداشته و جریان‌های دیگر نیز به واسطه حکومت سانسور عملاً قدرت پرداخت به این موضوع را نداشته‌اند.

شاکری افزود:‌ در ادبیات پیشابحران پیش‌بینی‌ها و قضاوت‌ها درباره موضع بیان می‌شود؛ در ادبیات بحران موضوع اولویت‌داری که بحران‌ساز بوده است مورد توجه قرار می‌گیرد؛ اما در ادبیات پسابحران زمینه‌های پرداخت به موضوع از دو شکل قبلی متفاوت بوده و دلایلی اقتضاء می‌کند تا به موضوع پرداخته نشود و دلایلی دیگر نیز اقتضاء می‌کند که به موضوع ماضی تمام شده پرداخت شود.

شاکری با اشاره به انگیزه‌های پرداخت جریان پسابحران به موضوع بحران گفت: یکی از دلایل تاریخ‌شدگی گذشت زمان و جابجایی نسل‌ها و فراموشی تجربیات و مشاهداتی است که یک نسل ناظر آن بوده است و همین باعث انگیزه مخاطبان جدید می‌شود تا ایشان به تاریخ روی‌آورند.

شاکری در ادامه انگیزه‌های دیگر پرداخت جریان پسابحران به موضوع بحران را به دسته‌های زیر تقسیم و تعریف نمود:

ثبت وقایع: از جمله دلایل پرداخت تاریخ ثبت وقایع و ماندگاری آنها و جلوگیری از فراموشی آنها است.

روایت‌های معارض: در صورتی که جریان تحریف‌گر تاریخی پدید آید، در سوی دیگر گرایش برای بازروایت تاریخ نیز افزایش می‌یابد؛ تعارض در روایت‌ها انگیزه‌های پرداخت به روایت تاریخی را افزایش می‌دهد.

روایت‌های مکمل: در صورتی که روایت‌های باقیمانده نه تمام واقعیت که بخشی از آن یا بخش گزیده یا دستچین شده از آن را روایت کند، این می‌تواند برای روایت‌های مکمل انگیزه بخش باشد.

بیان ناگفته‌ها: گاه اقتضائات زمانی یعنی گذشت زمان و آشکار شدن برخی اسناد و واقعیت‌ها یا برطرف شدن برخی محدودیت‌ها موجب ایجاد انگیزه برای روایت تاریخی می‌شود.

شاکری با اشاره به این نکته که روایت خاصه در زمان بحران یا در دوره بحران یعنی زمانی که هنوز موضوع به امر تاریخی و متعلق به نسل گذشته تبدیل نشده است برای اطلاع و آگاهی از ناگفته‌ها و نادیده‌ها و ناشنیده‌ها صورت می‌گیرد گفت: بنابراین در صورتی که واقعه‌ای در مرای و منظر شاهدان بسیار باشد انگیزه‌ها برای روایت از آن تضعیف می‌شود، همچنان که موضوعاتی که شاهدانی نداشته‌اند می‌توانند بیشتر مورد توجه و علاقه واقع شوند؛ با این توضیح روایت از حکومت پهلوی برای شاهدان و غیرشاهدان متفاوت خواهد بود، همچنان که گاه ماهیت یک موضوع اقتضا می‌کند تا در پرده بوده و ناگفته‌ها و زوایای نادیده و ناگفته بسیاری داشته باشد. موضوع پهلوی و خاصه خاندان پهلوی از جمله این موضوعات است که پشت‌پرده‌ها و ناگفته‌های بسیار دارد. از این جهت روایت از این امور چه در زمان وقوع واقعه یا اندکی پس از آن یا حتی مدت مدیدی از آن موضوعیت پیدا می‌کند.