به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از روابط عمومی اندیشگاه بیانیه گام دوم، به مناسبت سومین سالگرد صدور بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی به همت اندیشکدههای هشت گانه اندیشگاه بیانیه گام دوم نشستهایی با حضور اساتید حوزه و دانشگاه در شبهای قبل برگزار شد. در آخرین شب این برنامهها حجتالاسلام علی ذوعلم عضو شورای علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات پژوهشگاه و رئیس اندیشگاه درباره ارزشهای جهانی و فطری انقلاب صحبت کرد که در ادامه متن سخنان ایشان را میخوانید:
انقلاب اسلامی یک انقلاب فکری، فرهنگی و فطری است. به این معنا که انگیزهها، ارزشها و آرمانهایش برخاسته از درون انسانهاست. خواسته هایی بوده که در زمان های مختلف و در جوامع مختلف افراد به دنبال آن بوده اند و کمابیش به بخشی از آنها دست پیدا کردند و با توجه به پشتوانه انقلاب اسلامی که اسلام نام محمدی است، این ظرفیت وجود دارد که انقلاب اسلامی بتواند به همه آن آرمانها دست پیدا کند.
انقلاب اسلامی، انقلابی بود که به جریان تبدیل شد نه اینکه به یک نظام تبدیل شود. این در تضاد است با آن نظریه که می گوید وقتی انقلابها به نظام تبدیل می شوند، ویژگی انقلابی بودن خود را از دست می دهند. اگر از درون انقلاب اسلامی یک نظام هم متولد شد، ولی خودش به جریان تبدیل شد و امروز جریان انقلاب اسلامی به جریان پویا و فعال تبدیل شده است.
حفظ سیرت نظام جمهوری اسلامی منوط به ارتباط معنایی و فکری با جریان انقلاب اسلامی است. مثلاً جبهه مقاومت فقط یکی از وجوه جریان انقلاب اسلامی است. بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی که سه سال قبل منتشر شد به این جریان، نیروی تازهای بخشید و منطق این جریان را خیلی صریح واضح و جامع تبیین کرد و برای جریان انقلاب اسلامی یک منشور ارائه کرد.
یکی از برجسته ترین نکات در ارزشهای دینی که در بیانیه گام دوم به آن تأکید شده، آرمان های فکری انقلاب اسلامی است. مقام معظم رهبری می فرمایند اینک انقلاب وارد دومین مرحله خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی شده است. در بیانیه به هشت ارزش اشاره شده که این ارزش ها به مثابه شاخص های تکامل و تعالی انقلاب اسلامی قابل تأمل و بررسی هستند.
این هشت ارزش در ارتباط متقابل با هم تعریف می شوند و تحقق می یابند. این هشت ارزش عبارت است از: آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، عقلانیت، استقلال، عزت و برادری. آزادی می تواند در بی بند و باری و بی ضابطگی تعریف شود و به این ترتیب مورد سوء استفاده قرار گیرد، ولی وقتی این آزادی را به عنوان آزادی ای که باید با معنویت سازگار باشد، اخلاقی باشد، عادلانه باشد، مبتنی بر عقلانیت باشد، به برادری و اخوت لطمه وارد نکند، تعریف می کنیم روشن می شود که مراد ما از آزادی چیست. اگر آزادی هر کدام از ارزش های دیگر را نقض کرد این آزادی دیگر مطلوب نیست، می توانیم این اصل را برای همه ارزش ها تعمیم دهیم.
این ارزشهای هشت گانه شاخص هایی هستند برای رشد و تعالی انقلاب. وقتی رهبر معظم انقلاب به صراحت وارد چهل سال دوم شدن را به عنوان یک مرحله جدید از خودسازی انقلاب مطرح می کنند به این معناست که انقلاب میتواند خودسازی داشته باشد. نهادهای انقلابی در عرصههای مختلف وقتی میتوانند به انقلاب کمک کنند که تلاش کنند آنچه که از انقلاب بروز پیدا می کند و در جامعه ملی و در امت اسلامی و در سطح جهانی دیده می شود این مفاهیم باشد. وقتی ما در جریان انقلاب اسلامی از یک جریان در جهان دفاع می کنیم به خاطر این است که آن جمعیت برای ارزشهایی نظیر آزادی و استقلال مبارزه می کنند.
حوانان انقلابی باید بتوانند این هشت ارزش را در خود نهادینه کنند و رفتاری که با دیگران دارند و مواضعی که اتخاذ می کنند بر اساس ارتقای تعمیق و گسترش این ارزشها باشد، یعنی ارزشها برای ما شاخص حرکت و فرهنگ سازی تلقی شوند. متأسفانه آن فرهنگ سیاسی که به طور ناخواسته بعد از انقلاب به تدریج شکل گرفته و به خصوص عدم مواجه انقلابی و عقلانی و اسلامی کنشگران سیاسی اعم از مدیران سیاسی و احزاب و فعالان سیاسی موجب شده که رقابتها آنچنان شدید شود که حس برادری در جامعه تضعیف شود.
خودسازی به این معناست که توجه به ارزش هایی نظیر برادری را در رفتار و گفتارمان در بعد فردی و اجتماعی تقویت کنیم. به بیان دیگر اگر در این شب ۲۲ بهمن که لیله القدر انقلاب اسلامی است به این فکر نکنیم که ما چه نقشی برای تقویت و تثبیت انقلاب داریم گویا که فقط بزرگداشتی برگزار کردیم و یک کار احساسی هیجانی انجام دادیم که البته حفظ شعائر هم لازم است، اما کافی نیست. اگر بخواهیم تأکیدهایی روی بیانیه گام دوم وجود دارد را به عمل تبدیل کنیم و واقعا گامی برداریم باید ببینیم که این هشت ارزش در سیاست گذاری ها برنامهریزی ها چه مقدار توانسته هدایتگر باشد.
در ادامه این نشست، ضمیریان معاون اندیشگاه سؤالاتی از حجت الاسلام ذوعلم پرسید و وی پاسخ داد.
*ضمیریان: اصول گزینشگر مقام معظم رهبری برای این هشت ارزش چه بوده است؟
تلقی بنده این است که این هشت ارزش کاملا از متن اسلام ناب برآمده است. اگر قرآن کریم را به عنوان یک منبع مکتوب مستند و قطعی مسلمانان مد نظر قرار دهیم. در قرآن کریم اولین نکته برای بعثت پیامبران این است که «اینها آمده اند بندها را برداردند، انسانها را به آزادی برسانند» یا مثلا خود قرآن «لا اِکْراهَ فِی الدّین» را مطرح می کند. در جاهای مختلف از زبان پیامبران مطرح می کند که ما نمی توانیم دیدگاهایمان را بر شما تحمیل کنیم. این نشان می دهد که انتخاب اسلام به عنوان یک دین اگر آزادانه نباشد ارزشی نخواهد داشت.
همچنین در قرآن در مورد ارسال پیامبران آمده است که «لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» یا در بحث ایمان و اخلاقیات هم چنین نکته هایی را به کرات در قرآن مشاهده می کنید. تمام این ارزشها در متن قرآن کریم وجود دارد و آن اجتهاد فکری متناسب با نیاز زمان که ما به آن قائل هستیم و رهبر حکیم انقلاب را مجتهدی فقیه و مجتهد فکری تلقی می کنیم. کما اینکه حضرت امام(ره)، شهید مطهری و شهید بهشتی هم این گونه بوده اند و به نوعی روشمند مستند مستدل از منابع اسلام ناب که عقل و نقل است دست زدند و آن را برای ما ارائه کردند. بازخوانی ارزشها و این انسجامی که در آن می بینیم کاملاً ناشی از ریشه داری این ارزش ها در بطن اسلام است.
*ضمیریان: ممکن است برخی از این مفاهیم در طول زمان دچار دگرگونی شوند. آیا این یک مسئله مدیریت شونده است و اینکه اساسا تصویری که بیانیه از خود ارائه می دهد چگونه می تواند این مفاهیم را در طور زمان برای خود محفوظ نگه دارد؟
مراحعه به متن قرآن کریم، روایت، سیره پیامبر و ائمه نشان می دهند که در اسلام این هشت از جایگاه بسیار مهم و اساسی برخوردار هستند، یعنی شما اگر ارزش های دیگری را هم بخواهید به آن اضافه کنید نه اینکه ممکن نیست و محال است، ولی آنها هم تلفیقی از این هشت ارزش خواهند بود. مثلا ارزش عمل تلفیقی از عقلانیت و اخلاق و عدالت است. این ارزشها به این معنا که نیاز امروز ما هستند مورد گزینش واقع نشده اند. به همین جهت ارزشهای دینی آرمان های انقلاب هستند. در واقع آرمانهای فطری هم هستند به این معنا که هیچ گاه کسی از این آرمان ها دچار دلزدگی نمی شود و این که اگر دلزدگی نسبت به ارزش های انقلاب اسلامی ایجاد شده باشد به خاطر این است که کسانی که نخبگان، متولین و مسئولان نظام بوده اند به قدر کافی معتقد و ملتزم به این ارزش ها نبودند.
به همین جهت این که بگوییم این ارزش ها در زمانی ممکن است ثانویه تلقی شوند؛ این فرض فرض درستی نیست. هر چند که بیانیه به گام دوم اختصاص یافته، ولی قطعا بخش هایی از بیانیه مثل همین هشت ارزش اصلا زمانمند نیستند. به همین جهت چشمانداز انقلاب با همین هشت ارزش قابل تعریف است. در این هشت مورد هم اگر بخواهیم یکی از این هشت ارزش را مبنای نظریه قرار دهیم عقلانیت مبنای نظری همه این هاست، چون انقلاب ما یک انقلاب عقلانی است و آن هفت ارزش دیگر هم از عقل فطری الهی بر میخیزند. فطری بودن به این معناست که اگر انسان اندیشمندی نخواهد سویه های منفعت فردی یا ملی گرایی یا گرایش به طبقات خاص را در نظر بگیرد می تواند اذعان کند که همه این موارد ارزش به حساب می آیند.
*ضمیریان: با توجه به اینکه عقلانیت مبنای نظریه همه ارزش هاست، ممکن است بحث مطرح شود که چرا مثلاً معنویت مبنا در نظر گرفته نمی شود؟ جایگاه این هشت ارزش در تحقق نظام انقلابی چیست؟
در اصول کافی مفهوم عقل در مقابل جهل در نظر گرفته شده است. عقل به معنی عقل فلسفی، دانشی و ذهنی نیست، بلکه دانایی در مقابل نادانی است. آنچه که ادبیات فارسی در مورد دانایی داریم همان عقل است و این عقل همان ودیعه الهی است که در انسان نهاده شده و فطرت انسانها از این عقل برخوردار است و به همین دلیل آنرا عقل فطری می نامیم. این عقلانیت فطری مبنای همه ارزشهاست، اگر معنویت را از این عقلانیت جدا کنیم یا دچار معنویت سطحی احساسی و هیجانی می شویم یا دچار یک معنویت زدگی ایده آلیستی بریده از زندگی و خلق خواهیم شد. این صوفی منشی ها و درویش مسلکی ها و عرفانهای کاذب که به هیچ وجه برای خودشان پاسخگویی عقلانی هم قائل نیستند و از اول می گویند عقل را کنار بگذارید و با دل خود به میدان بیایید. ما قائل به این نیستیم. ما می گوییم دل هم باید بر مبنای چارچوب عقل و پایبندی به اصول و ارزشهای حقیقی و واقعی در متن خلقت بتواند ما را هدایت کند و روشن گری کند. یعنی هم ثبوتا و هم اثباتا عقل فطری حتما باید مبنای معنویت عدالت و اخلاق باشد.
در بحث نظام انقلابی، آن نظامی نظام انقلابی است و جمهوری اسلامی آن زمانی به این نظریه انقلاب، نظام انقلابی نزدیکتر خواهد شد که این هشت ارزش همپای هم به گونهای متوازن متعدل و هماهنگ در سیاست گذاری ها برنامه ریزی ها رفتارها موضع گیری و تصمیمات جریان پیدا کنند. زمانی نظام انقلابی خواهد بود که رفتار مدیران با مردم برجسته باشد، در تعاملات ساختارمند و قانون گذاری عدالت حاکم باشد. در مواجهه های گفتمانی و نقد و نظر آزادی به معنای واقعی حاکم باشد. در ارتباطات اجتماعی در سطح فرهنگی اخلاق و معنویت؛ در عرصه بین المللی استقلال و عزت. بنابراین هر کدام از این ارزشها در بعدی از ابعاد نظام انقلابی جهت دهندگی قوی تری خواهد داشت، اگر دولت، قوه قضاییه و مجلس بخواهند بیانیه گام دوم را عملیاتی کنند، نظامواره ارزشی که در بیانیه عرضه شده می تواند قطب نمای بسیار آشکار، واضح و قابل سنجش در مسیر نظریه نظام انقلابی باشد.