آیا مجرم با تحمل کیفر دنیوی از عقوبت اخروی معاف می‌شود؟

آیات قرآن و روایات به صورت حداقلی وارد مسائل جنایی و کیفری شده‌اند و این می‌تواند به ما ایده بدهد که حقوق کیفری نباید به میزان زیادی وارد اجتماعیات شود. در عرصه جهانی هم به اصل کمینه در حقوق کیفری پرداخته شده و اینکه حقوق کیفری باید در حد نیاز مورد توجه قرار گیرد.

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همزمان با هفته پژوهش کرسی علمی ترویجی با موضوع “فلسفه مجازات از منظر قرآن کریم“ توسط گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی و گروه فقه و حقوق پژوهشگاه چهارشنبه ۱۷ آذرماه در سالن فرهنگ پژوهشگاه  برگزار شد.

این کرسی علمی با حضور حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا پیوندی به عنوان ارائه‌دهنده، حجج اسلام و المسلمین علی محمدی جورکویه و سعید داودی به عنوان ناقد دنبال شد.

در ادامه متن سخنان ارائه شده حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا پیوندی را می خوانید:

دو بخش مجازات‌ها در قرآن

برای درک فلسفه مجازات‌ها در قرآن کریم باید بر کتاب قرآن تمرکز کرده و اهدافی که شارع مقدس در تشریع مجازات‌ها بیان کرده را ملاک قرار دهیم. یکی از مهم‌ترین موضوعات در زمینه کیفرها در نظام جزایی اسلام، فلسفه یا اهداف این مجازات‌هاست. اگر اهداف را به خوبی بشناسیم موضوع وضع کیفرها مخصوصاً در زمینه تعزیرات که در اختیار حاکمیت است را به خوبی مورد توجه قرار خواهیم داد. نکته مهم این است که اساساً هدف ما از طرح این بحث این است که با کمک قرآن قرآن و با روایات و تفاسیری که به ما رسیده به کشفی از ساختار نظام جزایی اسلام برسیم و بر اساس آن مقررات وضع کرده و سیستم اجرایی را مورد توجه قرار دهیم.
منظور ما از فلسفه در اینجا اهدافی است که یا به صورت ابتدایی یا نهایی از اهداف تشریع احکام جزایی بیان شده است که بنده در دو بخش به ارائه آن می‌‌پردازم. یک بخش، اهداف کلی است که برای احکام و مقررات وضع شده که مجازات‌ها یکی از این اجزاء است. بخش دوم نیز آیاتی است که مباحث جزایی در آن مطرح شده و به فلسفه مجازات نیز پرداخته شده است. بنابراین دو سطح فلسفه کیفرها شامل احکام کلی و آیاتی است که مستقیماً به احکام جزایی پرداخته شده است؛ مانند آیه دوم سوره نوح است که خداوند در این آیه فرموده است: «قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ؛ نوح گفت: ای قوم، من برای شما رسولی هستم که شما را با بیانی روشن از عذاب قهر خدا می‌ترسانم»

اهداف وضع کیفرها در قرآن

نکته مهم این است که آیات قرآن و روایات به صورت حداقلی وارد مسائل جنایی و کیفری شده‌اند و این می‌تواند به ما ایده بدهد که حقوق کیفری نباید به میزان زیادی وارد اجتماعیات شود. در عرصه جهانی هم به اصل کمینه در حقوق کیفری پرداخته شده و اینکه حقوق کیفری باید در حد نیاز مورد توجه قرار گیرد. برخی از اهداف نیز می‌توان برای مجازات‌ها در نظر گرفت؛ یکی از نکات بسیار چالشی و مورد بحث این است که اجرا یا وضع کیفر می‌تواند به تطهیر و تزکیه فرد و جامعه منجر شود. اما سؤال این است آیا واقعاً با اجرای کیفر، فرد از آلودگی ناشی از آن جرم پاک می‌شود یا علاوه بر اجرای کیفر، نیاز به اقدامات دیگری همانند توبه و جبران گذشته دارد؟ بنده به این نتیجه رسیدم که چون فرد با اجرای کیفر پاک می‌شود، دیگر نیازی به عقوبت اخروی ندارد هرچند برخی دیدگاه‌ها معتقدند که وی باید توبه نیز بکند و اصلاح شود.
مثلاً خداوند در آیه مربوط به سرقت فرموده است: «وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛ دست زن و مرد دزد را به کیفر اعمالشان ببُرید، این عقوبتی است که خدا مقرر کرده و خدا مقتدر و به مصالح خلق داناست» (مائده/۳۸) وقتی خداوند در اینجا حکم سرقت را بیان می‌‌کند بلافاصله در آیه بعدی می‌فرماید: «فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ پس هر که پس از ستمی که کرده توبه نمود و کار خود را اصلاح کرد از آن پس خدا او را خواهد بخشید، که خدا بخشنده و مهربان است» خداوند می‌فرماید که این اجرای کیفر منجر به تنبه برای وی می‌شود تا گذشته را جبران کند. اگر این را ملاک قرار دهیم باید بگوییم صرف اجرای مجازات نمی‌تواند مصداق تطهیر فرد باشد و باید اقدامات دیگری انجام دهد.

آرامش درونی و اصلاح و تربیت با وضع مجازات‌ها

نکته دیگری که از قرآن می‌‌توانیم به عنوان هدف از وضع مجازات‌ها در نظر بگیریم آرامش درونی است که برای بزه دیده ایجاد می‌شود. هدف سومی که بسیار مهم است اصلاح و تربیت است که این هدف می‌تواند هم در وضع مقررات یعنی تقنین و هم اجراء مطرح شود. اساساً احکام شریعت به طور کلی و ارسال کتب و رُسُل بر مبنای تزکیه و تعلیم و اصلاح بوده است. هدف دیگر تأمین عدالت است. چون کسی که متعدی به حدود الهی است مستحق این است که به کیفر برسد.
یکی دیگر از موارد مهمی که در برخی آیات قرآن برای فلسفه کیفرها برداشت می‌شود، بازدارندگی است. در حقوق کیفری معروف است که دو نوع ارعاب یا بازدارندگی داریم که یکی ارعاب فردی است یعنی وقتی برای جرم، وضع کیفر می‌کنیم اینکار نسبت به فردی که مرتکب جرم می‌شود بازدارنده است و در آینده وی تأثیر گذار است اما جنبه اجتماعی نیز بازدارندگی عمومی یا جمعی است که می‌توان از آیه سرقت این موضوع را برداشت کرد. علامه طباطبایی می‌فرماید از این آیه می‌توان بازدارندگی برای اجتماع را برداشت کرد.
اما نوع سوم از ارعاب که کمتر مورد بحث قرار گرفته است، ارعاب تعلیمی است. برخی معتقدند اعمال مقررات کیفری در طول زمان و به صورت تدریجی ایجاد فرهنگ می‌کند و نوع تعامل اجتماعی را به مردم یاد می‌دهد و این غیر از ارعاب فردی و اجتماعی است. هدف ششم از مجازات‌های کیفری از منظر قرآن، تأمین و حفظ نظم و امنیت اجتماعی است که در برخی آیات همانند آیه قصاص می‌توان چنین برداشتی داشت که خداوند فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى ۖ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَىٰ بِالْأُنْثَىٰ ۚ فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ۗ ذَٰلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ ۗ فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ؛ ای اهل ایمان بر شما حکم قصاص کشتگان چنین معین گشت که مرد آزاد در مقابل مرد آزاد، و بنده را به جای بنده، و زن را به جای زن قصاص توانید کرد. و چون صاحب خون از قاتل که برادر دینی اوست بخواهد درگذرد کاری است نیکو، پس قاتل دیه را در کمال خشنودی ادا کند. در این حکم، تخفیف (امر قصاص) و رحمت خداوندی است، و پس از این دستور، هر که تجاوز کند او را عذابی سخت خواهد بود» (بقره/ ۱۷۸)

پاسداشت حدود و حریم الهی

یکی دیگر از اهداف وضع مجازات‌ها از منظر قرآن کریم، پاسداشت حدود و حریم الهی است و گاهی اوقات خداوند، کیفری را برای محافظت از این حدود و احکام وضع می‌کند. نهایتاً حفظ و حمایت از افراد در زندگی فردی و اجتماعی هدف دیگری است که قرآن برای وضع کیفرها و مجازات‌ها بیان می‌کند. البته این موارد به صورت استقرایی به دست آمده است و می‌توان موارد دیگری را نیز کشف و بیان کرد. همه این موارد به ما نشان می‌‌دهد هدف حفظ حقوق فردی و اجتماعی است.
نکته پایانی اینکه بخشی از این اهداف به کلیت اهداف و مقررات شریعت اسلام بر می‌گردد، همانند اهدافی که برای پاسداشت حقوق و حریم الهی است و بخشی نیز به پاسداشت حقوق اجتماعی همانند حفظ نظم و امنیت اجتماعی برمی‌گردد. همچنین مواردی از این احکام نیز مربوط به مرتکب و بخشی مربوط به بزه‌دیده است.