افزایش سهم نخبگان در روابط فرهنگی یکی از الزامات شکل گیری مدل مطلوب دیپلماسی فرهنگی است

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، از سلسله نشست های تجربه نگاری حکمرانی،‌ نشست علمی با عنوان “مدل مطلوب دیپلماسی فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران” سه شنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۰ همزمان با روز دانشجو توسط هسته دیپلماسی فرهنگی مرکز رشد و نوآوری پژوهشگاه و مرکز پژوهش‌های مجلس به صورت مجازی، با سخنرانی دکتر محمد علی ربانی پژوهشگر مطالعات فرهنگی وبین المللی و رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلی و با دبیری علمی  اقای دکتر محمد مهدی جهان پرور، برگزار گردید

در این برنامه که جمعی از پژوهشگران ودانشجویان حضور داشتند، سخنران این برنامه به تشریح  اهمیت وکارکرد دیپلماسی  در مناسبات بین المللی ، تحلیل مفهومی وقواعد حاکم بر دیپلماسی فرهنگی ، ضرورت ها واقتضائات شکل گیری مدل مطلوب دیپلماسی فرهنگی ، پرداخت .

وی در بخشی از سخنانش با اشاره به اهمیت فرهنگ وروابط فرهنگی به عنوان بدیهی ترین مفاهیم پذیرفته‌شده در مناسبات انسانی  از روابط فرهنگی به عنوان اولین وماندگارترین نوع ارتباطات موجود میان جوامع بشری یاد کرد ؛ امروزه  عرصة روابط بین‌الملل، به شدت، تحت تأثیر عوامل فرهنگی و هویتی قرار گرفته است . از این رو، کسب وجهه و اعتبار بین‌المللی و دسترسی به قدرت نرم، از جمله اهداف مهم و در عین حال، تصریح نشدة دیپلماسی فرهنگی کشورها در عرصه  بین‌الملل محسوب می گردد .وی افزود؛  آنچه  که بر اهمیت وضرورت تعاملات فرهنگی ایران نسبت به سایر کشورها افزوده این است که  انقلاب اسلامی ایران به دلیل  ماهیت و تمرکز بر  فرهنگ ؛  عناصر فرهنگی در آن غلبه دارد . این غلبه باعث شد تا در عرصه داخلی و بین‌المللی انتظار رفتارهای فرهنگی از جمهوری اسلامی بالا برود. جمهوری اسلامی ایران خود را  داعیه دار گفتمان های نو است در برابر نظام حاکم بین المللی لذا دیپلماسی فرهنگی که تلاش سازمان یافته و نظام یافته برای تاثیرگذاری بر اندیشه ها ، برداشتها و ارزشها ی سایر ملتها از طریق ترویج فرهنگ و تمدن خود بشمار می رود  مهم ترین رسالتی است که جمهوری اسلامی ایران در عرصه های بین المللی برای خود تعریف نموده است  .

وی در بخش دیگر از سخنانش در خصوص تحلیل مفهومی وقواعد حاکم بر دیپلماسی فرهنگی اظهار داشت؛ امروزه فعالیت های فرهنگی کشورها عمدتا در قالب سازوکارهای تعریف شده بین المللی همچون روابط فرهنگی ، دیپلماسی عمومی ودیپلماسی فرهنگی دنبال می شود که هر یک  از جهت مفهوم ، اهداف ،سیاست ها ،روش ها و نتایج  ؛ قواعد وسازوکارهای خاص خود را دنبال می کند . اهمیت این موضوع از این روست که   بخشی از  پارادوکس ناشی از مغایرت در برداشت های مفهومی و گفتمانی در فعالیت های فرهنگی و خروجی های آن نیز  متاثر ازبلاتکلیفی و  تردد بین این مفاهیم  می باشد  چرا که بر پایه انچه که امروزه دیپلماسی فرهنگی که زیر مجموعه دیپلماسی عمومی خوانده می شود  راهبردهای مبتنی بر تامین تصویرسازی وحفظ وتوسعه هزمونی در  چارچوب  سیاست خارجی وتعاملات رسمی ارزیابی می شود ولی در نظام روابط فرهنگی سنتی عمدتا بر  رویکردهای آرمانی و بلند مدت ، معرفی و تبلیغ  مزیت های دینی وارزشی  ،  تاثیرگذاری هنجاری  ، حفظ منزلت ایدئولوژیکی  ، هویت بخشی بر اساس ارزش ها ومزیت ها  ، همانند سازی ارزش هاو شکل دهی نگرش ها شکل می گیرد و عمدتا قواعد وسازوکارهای تعریف شده  و از ضوابط والگوهای خاص خود پیروی  می نماید .

ربانی در بخش دیگر از سخنانش ارزیابی و بررسی مدل کنونی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران را مستلزم توجه به دو بخش اساسی شامل اصول و قواعد شکل دهنده دیپلماسی فرهنگی و ساختار دستگاه مجری دیپلماسی فرهنگی دانست ویادآور شد؛ امروزه  یکی از  روش ها جهت فهم درست سهم و کارکرد و مطلوبیت دیپلماسی فرهنگی ، تحلیل آن بر اساس فرهنگ استراتژیک که مجموعه‌ای پیوسته از نمادها و ساختارهای استدلالی است که با فرموله‌سازی به بررسی مفاهیم و نقش و کارایی دیپلماسی فرهنگی در مناسبات بین المللی می پردازد  و اولویت‌های استراتژیک کلان و درازمدت را تحلیل وتفسیر می نماید می باشد. وی با اشاره به دو پارادایم “ناکارکردگرایی فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی “در حل وفصل و کاهش  چالش ها و نیازها و پارادایم “اولویت استراتژیک دیپلماسی فرهنگی “، به دلیل قدرت وقابلیت بالای آن درتامین منافع ملی و کاهش وحل چالش های فرارو ؛ اظهار داشت ؛  امروزه پاسخ به این پرسش که دیپلماسی فرهنگی مطلوب می بایستی از چه ویژه گی ها و کارکردهایی برخوردار باشد اصولا مبتنی به یافتن پاسخ به این سئوال اصلی است که اصولا دیپلماسی فرهنگی چگونه و با چه ویژگی می تواند به عنوان اولویت استراتژیک به حیات خود ادامه دهد و در حل و کاهش مشکلات و مسائلی که کشورها  امروزه در عرصه های داخلی ، منطقه ای و بین المللی با آن مواجه است کارساز باشد. وی خاطر نشان ساخت کارکرد دیپلماسی فرهنگی  امروزه  بیش از هر زمان دیگر  قابل بررسی است چرا که فرهنگ ماهیت فرامرزی وجهان شمولی داشته و همواره بسترساز تعاملات سياسي، اقتصادي بشمار آمده و در کاهش تهدیدهای امنیتی فراملی و همچنین سهم آن در فراهم سازی ظرفیت های ذهنی وروانی  برای جذب ظرفیت های تجاری و اقتصادی حایز اهمیت می باشد  .

وی در ادامه با تشریح ویژگی های دیپلماسی مطلوب در این خصوص یادآورشد ؛ توجه به تحولات و توسعه مفهومی دامنه مخاطب و پیام و محتوا و همچنین شیوهای اعمال دیپلماسی فرهنگی، جذب، هدايت و مشارکت مجموعه ظرفیت ها ی علمی وفرهنگی از جمله نخبگان و فرهيختگان در چرخه کنش های فرهنگی بین المللی،افزایش توانايي مهندسي مدام و بهبود بخشیدن کارکردها از طریق متناسب سازی با تحولات ونیازها و اقتضائات حاکم بر عرصه های بین المللی و مخاطب، درک واقع بیانه وعلمی از شرایط وتحولات و مخاطب؛ واقع گرایی در کنار آرمان گرایی و شعار ، -تعادل در بهره گیری متوازن از ظرفیت های فرهنگی موجود در اسلام، شیعه، انقلاب اسلامی، زبان فارسی، فرهنگ وتمدن اسلامی ایرانی ؛هنر ، تنظم منطقی سازوکار تفکیک وظایف و ماموریت نهادهای فرهنگی، توسعه گفت وگوهای پایدار و سازنده نخبگی، و متناسب سازی روش ها، ساختارها، نیروی انسانی، ابزارها وشیوها و محتواها براساس تحولات، واقعیت ها وشرایط حاکم بر نظام بین الملل، توسعه واسطه گری وافزایش سهم نخبگان و نهادهای علمی وتخصصی در روابط فرهنگی را از الزامات شکل گیری مدل مطلوب  دیپلماسی فرهنگی برشمرد.