به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی- ترویجی با موضوع “آسیبشناسی روش پژوهش در مسائل تاریخی“ شنبه ۱۲ تیر ماه ۱۴۰۰ توسط گروه قرآن پژوهی پژوهشکده حکمت و دینپژوهی پژوهشگاه به صورت مجازی برگزار شد.
این کرسی علمی با حضور حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدحسن جواهری به عنوان ارائهدهنده، حجج اسلام و المسلمین محمد فاکر میبدی و سیدکریم خوببین خوشنظر به عنوان ناقد دنبال شد.
حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدحسن جواهری عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه به عنوان ارائهدهنده با اشاره به آسیبشناسی پژوهش در مسائل تاریخی شامل عقل ابزاری و ابزار پژوهش، گفت: مهمترین مسائل علوم قرآنی مباحث تاریخ قرآن، تاریخ قرائات و زیرمجموعه آن مانند تحریفناپذیری، اختلاف قرائات و اینهمانی قرائت موجود و قرائت واحده است. همچنین در حوزه اعجاز مسائل مربوط به امی بودن پیامبر باید با روششناسی و رویکرد تاریخی حل شود.
وی افزود: قرآن جاودانه است، ولی در متن تاریخ رخ داده و پدیدهای تاریخی محسوب میشود و جمع و تدوین آن هم تاریخی است و در حل مسائل تاریخی باید رویکرد و روش ما متناسب با ماهیت مسئله باشد و با همین روش سراغ حل آن برویم. البته نه اینکه روشهای کلامی، عقلی و … را مورد استفاده قرار ندهیم؛ مثلا اگر برای تحریف قرآن بتوانیم چند رویکرد اتخاذ کنیم، ابتدا باید از روش تاریخی بهره ببریم و بعد روشهای دیگر.
جواهری گفت: مسئله مهم دیگر استفاده از عقل ابزاری یا تحلیلگر است، یعنی عقل با استفاده از ابزارهای حقیقتیاب، به ارزیابی داده و گزارههای تاریخی میپردازد و میتواند فضایی را که حوادث در آن رخ داده بازسازی و تحلیل کند تا به حقیقت برسد. در این مطالعه عمدتاً بر روی مباحث آیتالله معرفت تمرکز کردهام؛ گرچه بسیاری از متون دیگر هم این مشکلات را دارند.
امکان جمع قرآن بعد از پیامبر منتفی است
عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه اضافه کرد: بخشی از روایات، جمع قرآن را به دوره پیامبر(ص) و برخی آن را به بعد از دوره ایشان نسبت میدهند؛ یعنی در زمان ترتیب مشخص و ختم قرآن روشن بوده ولی قرار گرفتن بین الدفتین بعد از پیامبر(ص) بوده است؛ آیتالله خویی به اهتمام پیامبر(ص) در خواندن و حفظ قرآن، اهمیتی که مسلمین برای آن قائل بودند استناد و استدلال کرده روایاتی که تدوین را به بعد از پیامبر(ص) نسبت میدهد نادرست است، ولی آیتالله معرفت سخن استادش را نقد کرده است؛ روایات جمع قرآن چون تعارض دارد و حتی اگر نداشت باید از عقل تحلیلگر در فهم آن بهره ببریم، زیرا اگر فضای دوره پیامبر(ص) را خوب تحلیل کنیم نمیتوانیم بپذیریم که جمع قرآن به دوره بعد از پیامبر منتهی میشود.
جواهری بیان کرد: میزان ختمهایی که در مسجد پیامبر(ص) و در انظار اشان انجام شده صدها هزار ختم است و پیامبر(ص)، امام علی(ع) و فاطمه(س) صدها بار ختم قرآن انجام دادند، لذا چطور میتوان پذیرفت که هربار به یک ترتیبی باشد؛ قرائن تاریخی هم نشان میدهد که امکان جمع بعد از پیامبر(ص) وجود ندارد. شیخ صدوق و آیتالله خویی این مطلب را در حد اینکه مخالف عقل است بیان کردهاند ولی پردازش و قرائن را جمع نکردهاند.
ماهیت تاریخی تحریف قرآن
عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه اظهار کرد: در مسئله تحریف چون ماهیت تاریخی دارد ملزم هستیم که به روش تاریخی بررسی کنیم؛ اگر صیانه القرآن آیتالله معرفت و کتب تحریفناپذیری اساتید دیگر را بررسی کنیم، میبینیم که برای اثبات تحریفناپذیری متناسب با ماهیت آن رفتار نکردهاند و از ادله آیات، روایت و روش عقلی بهره بردهاند. رسول جعفریان به برهان تاریخی در تحریفناپذیری پرداخته ولی کلی و مختصر است و شواهد و قرائن جمعآوری نشده است. لذا در مجموعه آثاری که بررسی کردم، ندیدم که کسی از روش تاریخی به صورت برجسته استفاده کرده باشد.
وی افزود: در زمینه تاریخ قرائات، بهترین نظریه را آیتالله معرفت ارائه کرده که نظریه این همانی قرائت موجود با قرائت دوره پیامبر(ص) است ولی باز در کتاب ایشان این مشکل وجود دارد که روش تاریخی نادیده گرفته شده است. او قرائت موجود را قرائت ناس، متواتر و همان قرائت جبرئیل میداند و اینکه در طول تاریخ همواره فراگیر و جاری بوده ولی وی اثبات تاریخی نکرده است، زیرا باید از قرن نخست گام به گام پیش میآمدند و معارضات آن را برطرف کنند.
جواهری تأکید کرد: روش تاریخی این است که از قرن نخست فضا را بازسازی کند که قرائت واحده نازله از جبرئیل در چه فضایی بر پیامبر(ص) نازل و گسترده شد و چطور این فضا میتواند مانع تأثیر اجتهادها بر قرائت جاری و ساری شود ولی ایشان عقل ابزاری را نادیده گرفتند. کسانی که وارد این بحث شدهاند مثل آیت الله معرفت، مرحوم طیب و … که به این همانی قرائت واحده رو آورده و چه کسانی که به تعدد و تواتر قرائات و حتی کسانی که منکر تواتر قرائات هستند، همه تاریخ قرائات را بدون توجه به روش تاریخی دنبال کردهاند، در حالی که تاریخ قرائات روش و ماهیت تاریخی دارد و باید با همین روش سراغ آن برویم، در حالی که عمدتاً این مسئله را در تحقیقات نمیبینیم.
سنگ بنای انحرافی مباحث تاریخی علوم قرآن
در ادامه حجتالاسلام محمد فاکر میبدی، به عنوان ناقد، گفت: ارائهدهنده به ترویج کارآمدی نقد دادهای تاریخی بر معیارهای دهگانه ابن خلدون تمرکز کرده است. همچنین گرچه عنوان، آسیبشناسی تاریخی است ولی محور نوشتهها، نقد آرای معرفت است. مطالب آقای خویی را هم در تأیید سخنان خود آورده بودند، لذا اگر کرسی را با عنوان نقد دیدگاه آیتالله معرفت بر تاریخ قرآن نه همه علوم قرآن برگزار میکردیم بهتر بود و میشد جنبه پژوهشی هم به آن بدهیم.
وی افزود: اینکه گفته شد التمهید بهترین و بیشترین کار را در تاریخ قرآن کرده درست است. بنابراین اگر قرار باشد به نقد روشی آیتالله معرفت بپردازیم، کتب دیگر که در درجه بعد از التمهید قرار دارند هم دچار این مشکلاند، زیرا مباحث تاریخی علوم قرآن در شیعه با سنگ بنای کج و نادرست و انحرافی گذاشته شد و به نتایج غیرصحیحی رسیده و آیت الله خویی هم به روش اصولی بحث و عقل ابزاری را در بخشهایی پررنگ کرده است.
فاکر میبدی بیان کرد: آسیبشناسی روش پژوهش تاریخی به معنای وجود آسیب در شرایط کنونی و معطوف به دو رویکرد است؛ ۱. فقدان رویه در مباحث علوم قرآنی زیرا برخی تاریخی، برخی عقلی و برخی نقلی بحث کردهاند؛ البته همه مباحث علوم قرآنی تاریخی نیستند، زیرا مثلا اعجاز عمدتاً وجه کلامی و نقلی دارد و نمیتوان قرائات را کلا بحث تاریخی محسوب کرد. اینکه ما همه مباحث را شکل تاریخی و پسوند و پیشوند تاریخی بدهیم و بگوییم چیزهایی که ابن خلدون گفته رعایت نشده کار صحیحی نیست و شاید ایده آقای جواهری دچار نارسیدگی و نپختگی است.
وی بیان کرد: گاهی سخن بر سر اختلاف نتایج اندیشمندان علوم قرآنی و ناشی از مبنایی است که انتخاب کردهاند؛ یعنی مبانی و علی المبناء، بنابراین استناد به عدم وحدت رویه در مباحث علوم قرآنی از نگاه تاریخی از ریشه درست نیست. مباحث علوم قرآنی معجونی از روشهای مختلف از جمله تاریخی است. آقای جواهری به آیتالله معرفت ایراد گرفته که نقش عقل ابزاری را برخلاف خویی نادیده گرفته است، لذا روش خویی صحیح و روش معرفت خطاست. کاری به نتیجه کار آقای معرفت ندارم، ولی با توجه به آنچه در حوزه جمع قرآن، گزارشات تاریخی و روایات فریقین رسیده است، میپرسیم اگر معرفت نقش عقل ابزاری را مورد نظر قرار نمیداد، با توجه به اختلافات زیاد در گزارشات تاریخی میتوانست به نتیجهای برسد؟ به نظر بنده او بیش از دیگران از عقل ابزاری استفاده کرد. گاهی ۵ نقل را ذکر کرده و در نهایت رأی خود را بیان فرموده و متحیر بین وادی اقوال نمانده است.
عضو هیأت علمی جامعه المصطفی العالمیه تصریح کرد: در جمع قرآن کجا دلیل مستند و قطعی داریم که قرآن به این شکل کنونی ختم میشده است؟ در زمان امام سجاد(ع) تعبیر «ختم المرتحل» را داریم؛ یعنی از یک جای قرآن شروع کرده و به همان جا برگردید ولی مؤید ترتیب تنزیل و مصحف نیست. ارائهدهنده باید معیارهای تاریخی بودن بحث را مطرح میکرد؛ در غیر این صورت تمام مباحث حتی فقه و کلام قرآن را میتوان با نگاه تاریخی بررسی کرد که کار درستی نیست.
تحریف موضوعی تاریخی نیست
وی خطاب به ارائهدهنده گفت: شما دو انگاره ختم قرآن و نظم پیامبر(ص) را به عنوان مبنا گرفتهاید ولی این دیدگاه، استحسان در نوشته و ادعای شعاری است؛ اینکه پیامبر(ص) الگوی نظم بوده و لذا در تاریخ قرآن و ترتیب آن مؤثر بوده، قابل استناد نیست. بحث تحریف هم صرفاً تاریخی نیست و از زوایای مختلف عقلی، روایی و … قابل بحث است. محدث نوری بیش از هزار دلیل در تحریف قرآن آورد و ولی آیتالله خویی همه آنها را پالایش کرد تا به ۴ روایت رسید که آن هم مخالف قرآن بود. آیتالله معرفت هم دقیقتر از او و نیز از کلینی تا امام خمینی با روشهای مختلف بحث کرده است، بنابراین نمیتوان تحریف را موضوعی تاریخی کرد.
فاکر میبدی با بیان اینکه زمان، مکان، شخصیت و واقعه چهار ویژگی برای تاریخی بودن یک پدیده است، گفت: ضمن اینکه باید بحث کنیم که اولین جرقه نظریه تحریف را چه کسی زده و شیعه قائل به تحریف است، ولی تحریفگر نیست ولی اهل سنت تحریفگرند و قائل به تحریف نیستند. همچنین در مسئله تاریخ قرائات، چنین عنوانی(تاریخ قرائات) درست نیست، زیرا محور قرائت قرآن است و قرائات و تاریخ قرائات در ادامه بحث قرائت است. البته این موارد مثلاً اینکه برخی قرائتها بیشتر پذیرفته شده بود این مباحث را تاریخی نمیکند.
بحث تحریف و اختلاف قرائات تاریخی است
حجتالاسلام جواهری در پاسخ به نقدها گفت: مراد من از روش تاریخی، مسائلی است که ماهیت تاریخی دارد، زیرا قطعاً بسیاری از مباحث علوم قرآنی تاریخی نیست. همچنین بنده به نتایج بحث کاری ندارم و صرف آسیبشناسی روش و ابزار مدنظر بوده است. یکی از نقدهای من به آیتالله معرفت دوگانه عمل کردن است. در جایی به عقل توجه ویژه کرده و در جایی به آن بی توجه بوده است. همچنین روایات زیادی در مورد ختم قرآن وجود دارد که شیخ صدوق هم به آن اشاره کرده است و اگر خوب پردازش شود، خلاف عقل بودن تحریف برداشت میشود.
جواهری گفت: فضای تاریخی و تاریخی بودن فقط مربوط به مسائل تاریخی نیست، بلکه گاهی یک روایت را باید در تاریخ صدور در نظر بگیریم زیرا روایت بیان شده از سوی امام برای یک مسافر با روایت بیان شده برای زراره فرق دارد. لذا بنده بحث تحریف را حتماً تاریخی میدانم، قرآن حتماً یک پدیده تاریخی است هرچند محدود و وابسته به آن تاریخ و ملهم از آن تاریخ نیست و کلامی جاودانه و جهانشمول است؛ تحریف هم حتماً تاریخی است زیرا در مسیر حرکت قرآن در دل زمان رخ داده است، لذا روایاتی که از دهه ۷۰ به بعد مطرح است دور ریخته میشود؛ یعنی میگوییم تحریف فقط میتوانسته بعد از رحلت تا دهه ۷۰ رخ دهد و بعد امکان تحریف در این فاصله را هم نقد میکنیم. ضمن اینکه تاریخ قرائات هم عنوانی است که چند کتاب با این عنوان چاپ شده و بحثی تاریخی است.
عقل ابزاری در فرهنگ دینی جایگاهی ندارد
همچنین حجتالاسلام والمسلمین سیدکریم خوشبین خوشنظر گفت: کلیدواژه عقل ابزاری، که در مغرب زمین به کار میرود، در فرهنگ دینی و اسلامی جایگاه خاصی ندارد و شاید منحصر کردن آن به عقل تحلیلگر کفایت میکرد. در بحث جمع قرآن به اهتمام شدید پیامبر و مسلمین به قرآن و ختم آن در دوره حضرت و دوم نظم قرآن توجه شده است؛ اهتمام پیامبر(ص) و مسلمین به قرآن و ختم حاوی اهتمام ایشان به نظم قرآن هم هست. لذا ضرورت نداشت این دو را تفکیک کنیم.
وی تصریح کرد: در مورد معیارهای ابزار کارآمد در نقد گزارههای تاریخی براساس آرای ابنخلدون هم با آقای جواهری موافقم و طرح این بحث به معنای اثرپذیری از ابنخلدون نیست. در کنار این برای آسیبشناسی در پژوهشهای تاریخی باید عقل ابزاری هم تعریف و مفهومشناسی میشد.