به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و به نقل از خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت، چهارمین نشست مجازی مدرسه بهاری با موضوع «شبهه پژوهی حکومت دینی پاسخی به شائبه استبداد» در ادامه سلسله مدارس شبهه پژوهی توسط مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه با همکاری پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به صورت مجازی برگزار شد.
در این نشست محورهای شش گانه این مدرسه شبهه پژوهی در موضوعات زیر توسط اساتید مدعو مورد بررسی قرار گرفت.
-نسبت سنجی جمهوری اسلامی و نظام استبدادی توسط آیت الله مهدی شب زنده دار
-رابطه ولایی مردم و حاکم اسلامی توسط حجت الاسلام و المسلمین سید سجاد ایزدهی
-بررسی مواجهه علما با حکام مستبد و سلاطین جور توسط حجت الاسلام و المسلمین نجف لک زایی
-جایگاه پرسشگری و انتقاد در حکومت دینی و پاسخگویی توسط حجت الاسلام و المسلمین مهدی امیدی
-ولایت مطلقه نه حکومت مطلقه توسط حجت الاسلام و المسلمین مهدی ابوطالبی
-امکان یا امتناع استبداد در حکومت دینی توسط حجت الاسلام و المسلمین عبد الحسین خسرو پناه
در نظام اسلامی، استبداد صورت مسأله ندارد
حجت الاسلام و المسلمین سیدسجاد ایزدهی عضو هیأت علمی و رییس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، رابطه ولایی مردم و حاکم اسلامی را ناشی از ماهیّت ارزشی و ولایی حکومت اسلامی دانسته و خاطر نشان کرد: ذات حکومت ولایی از نظر اهداف، ساختار نظام و رفتار حاکم با استبداد همخوانی ندارد. در نظام اسلامی از حاکم به ولّی تعبیر می شود یعنی از سنخ مردم بوده و با مردم ارتباط نزدیک دارد.
وی تصریح کرد: اساساً استبداد در نظام اسلامی صورت مسأله ندارد. زیرا اگر حاکم از قوانین دینی تخطّی یا ظلم کند از ولایت خود بخود منعزل است تا بخواهد استبداد کند. در عین حال به دلیل احتمال بروز خطا و اشتباه، سازوکارهای نظارتی درونی(عدالت و تقوا) و بیرونی(نظارت خبرگان) نیز برای او در نظر گرفته شده است .
وی افزود: نوع اقتدار حاکم در نظام اسلامی، اقتدار مستبدانه نیست، بلکه اقتدار حکیمانه و حتی مظلومانه است.
استبداد دینی در حکومت دینی نه ممکن است و نه مشروع
حجت الاسلام و المسلمین خسرو پناه عضو هیات علمی گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در بررسی موضوع امکان یا امتناع استبداد در حکومت دینی اظهار داشت: برای استبداد دینی دو معنا می توان برشمرد؛ یک استبداد دینداران و دیگری استبداد برگرفته از دین. استبداد دینداران گرچه ممکن است، اما ارتباطی به دین نداشته و مربوط به عملکرد مدعیان دینداری است اما استبداد دینی به این معنا که از دین اسلام شیعی اثنی عشری، استبداد استفاده بشود، محال است.
وی تصریح کرد: ممکن است برداشت مستبدانه از دین بشود، اما این برداشت، تفسر انحرافی و نادرست از دین است نه تفسیر مقبول هر برداشتی از دین برداشت مورد قبول نیست.
وی افزود: نباید میان استبداد و اقتدار خلط کرد؛ هر حکومتی باید دارای اقتدار باشد، قدرت در اسلام وقتی مشروعیت دارد که مستند به حکم و اذن الهی باشد و اگر چنین نباشد در حد شرک بالله(شرک در اطاعت و تقنین) است.
وی با اشاره به نمونه هایی از آیات و روایات و سیره معصومین (ع) تصریح کرد: دین الهی، دینی که بر گرفته از قرآن و سنت معصومین (ع) باشد، اجتماعش با استبداد محال است.
وی در پایان گفت: امروزه در دنیا با یک استبداد و دیکتاتوری نقابدار و ساختاری مواجهیم که در قالب نظم نوین جهانی و جهانی سازی و ابزارهایی همچون حقوق بشر و FATF و سند ۲۰۳۰ به دنبال حاکمیت تفکر و فرهنگ خود و سلطه بر سایر کشورها و فرهنگها هستند.