جهان کوانتومی، مجرای فاعلیت خدا

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی- ترویجی با موضوع “مکانیک کوانتومی و فاعلیت خدا“  ‌شنبه ۲ اسفند ماه ۱۳۹۹ توسط گروه منطق فهم دین پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی پژوهشگاه به صورت مجازی تحت نرم افزار اسکایپ برگزار شد.

در این کرسی علمی حجت‌الاسلام و المسلمین حمیدرضا شاکرین به عنوان ارائه‌دهنده، حجت‌الاسلام و المسلمین محمد سربخشی  و دکتر یوسف دانشور به عنوان ناقد حضور داشتند.

در ابتدای این کرسی علمی، حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا شاکرین، ‌به بیان اصول چهارگانه فیزیک کلاسیک پرداخت که عبارتند از: رئالیسم، تصورپذیری، تحویل­‌پذیری و موجبیت.

وی سپس به تبیین نظریه کوانتوم و تفاوتش با فیزیک کلاسیک پرداخت و با اشاره به آزمایش دوشکاف یانگ و رفتار دوگانه موجی ذره­ای الکترونها، از نتایج الهیاتی و فلسفی حاصل از آن سخن به میان آورد. در رابطه با اصل فوق تعبیر کپنهاگی آن محل بحث و گفتگو واقع شد. به نظر وی عناصر مهم تعبیر کپنهاگی عبارت است از: نفی رئالیسم و امکان شناخت­ ماهیت طبیعت؛ طرد تصویرپذیری حوادث فیزیکی؛ طرد تحویل‌پذیری؛ طرد موجبیت یا اصل عدم تعین.

مدیر گروه منطق فهم دین پژوهشگاه برای روشن کردن نسبت این نظریه با فاعلیت الهی اظهار داشت بنیاد اصلی این مساله در نگاه هایزنبرگ است که عدم تعین را مربوط به خود طبیعت دانسته و در نتیجه تصور می‌­رود که با قانون علیت در تعارض بوده و جریان آن در جهان ذرات را مخدوش می­‌سازد. لیکن به نظر وی اصل عدم قطعیت یا عدم تعین حتی آن سان که هایزنبرگ بیان می­‌کند کوچک‌ترین خدشه‌ای به اصل علیت و ضرورت علی و معلولی فلسفی ایجاد نمی‌کند. زیرا آنچه در فیزیک و دیگر علوم تجربی علت خوانده می‌شود علل تعاقبی و معداتند و دقیقا همان چیزی نیست که در فلسفه علت تامه و ضرورت دهنده به معلول شناخته می‌شود.

وی همچنین گفت باید اهم وجوه متصور فعل الهی در جهان را در نظر گرفته و رابطه هریک را با اصل فوق سنجید. این وجوه عبارتند از:

۱٫ آفرینش نخستین جهان
۲٫ طرف وابستگی وجودی جهان
۳٫ علیت و نقش آفرینی در رخدادهای جاری در روال طبیعت که به دو صورت قابل فرض است: یکی به صورت فاعل مباشر و دیگری به صورت غیر مباشر.
۴٫ علیت و نقش آفرینی در رخدادهای خاص مانند معجزه، اجابت دعا و…

مدیر گروه منطق فهم دین پژوهشگاه در پایان گفت: نظریه کوانتومی حتی در تعبیر کپنهاگی آن هیچگونه مانعیتی برای فعل الهی را دلالت ندارد. افزون بر آن به نظر می‌­رسد نظریه کوانتومی، بنابر هر تعبیری از آن، در باب معجزات و افعال خاص، سازگاری بیشتری نسبت به فیزیک کلاسیک برای نقش آفرینی مستقیم خداوند دارد.

  • در ادامه این کرسی علمی، دکتر یوسف دانشور به بررسی و نقد دیدگاه‌های ارائه شده از سوی حجت‌الاسلام و المسلمین شاکرین پرداخت. وی مطالب خود را در چند محور به شرح زیر بیان کرد:
  1. عنوان بحث منصرف به راهگشاییهای مکانیک کوانتومی برای فاعلیت و نقش خدا در جهان است، و بحث بیشتر باید بر آن متمرکز باشد، اما مباحث اعم از آن بوده و ابتدا از احتمال مانعیت بحث شده است.
  2. تعبیر کپنهاگی همچنانکه در مقاله آمده یک تعبیر و بیانی بسیار انتزاعی و خلاقانه از امری تصورناپذیر است و مرز آن با نظریه روشن نشده است.
  3. مکانیک کوانتومی در فضای پوزیتیویستی شکل گرفته و نفی علیت و رئالیسم توسط کوانتومیستها بیشتر ملهم از پوزیتیویسم است.
  4. دست است که علیت فلسفی با عدم تعین فیزیکی دو مقوله جدایند و اولی توسط دومی نقض نمی شود، ودیوار قاطعی که بین علم و فلسفه در مقاله کشیده شده و علیت بدیهی انگاشته شده نیازمند اثبات قاطعانه و مفید یقین منطقی است.
  • سپس حجت‌الاسلام و المسلمین محمد سربخشی دیگر ناقد این کرسی موارد زیر را در نقد سخنان حجت‌الاسلام و المسلمین شاکرین بیان کرد:
  1. در فضای داخلی کشور برخی از طریق اصل تعین به نفی قاعده علیت و حتی الحاد می پردازند و از این رو توجه به این مساله حایز اهمیت است.
  2. تفکیک علیت به علیت فیزیکی و متافیزیکی درست نیست و فلاسفه اسلامی اتفاقات طبیعی را دارای علت تام طبیعی می دانند.
  3. این تلقی که در فیزیک کلاسیک معجزه قابل تبیین نبوده و در فیزیک کوانتومی با دخالت فاعلیت الهی حل می شود نیز نادرست است و علل طبیعی از طریق نفوس حیوانی و انسانی در طبیعت دخالت می کنند.
  4. ناظر به سخنان جناب آقای دکتر دانشور گفتنی است اینکه برای تفکیک قضایای علمی و فلسفی لزوما باید گزاره های فلسفی و متافیزیکی را بدیهی و سپس به علم حضوری برسانیم و در غیر این صورت کاری و ادعایی نکنیم به بن بست و شکاکیت می انجامد.

در ادامه حجت‌الاسلام و المسلمین حمیدرضا شاکرین در پاسخ ناقدان ضمن تشکر و قدردانی اظهار داشت:

  1. همانطور که جناب حجت‌الاسلام و المسلمین سربخشی فرمودند در فضای داخلی استفاده‌های الحادی از مکانیک کوانتومی می‌شود و در غرب هم این‌ها پیشینه داردو لاجرم توجه به دلالت این نظریه به نحو ایجابی و سلبی هر دو لازم است.
  2. درست است که تعبیر کپنهاگی یک تعبیر است و بنیه علمی نیرومندی ندارد، و توجه دادن به آن هم لازم است، لیکن در فضای مباحث رایج استفاده‌های نادرستی از آن می‌شود که نیاز به نقد دارد و البته تذکر یاد شده تقویت کننده نقد است.
  3. این‌که مکانیک کوانتومی در فضای پوزیتیویستی شکل گرفته درست ولی نفی علیت و رئالیسم توسط مستند به خود نظریه و تعبیر کپنهاگی است. بنابراین توجه به فضای شکل‌گیری مفید ولی نقد به لحاظ دلالت منطقی هم لازم است.
  4. تفاوت و تقدم علیت فلسفی بر مباحث فیزیکی روشن است و اگر بتوان تفاوت‌ها و بداهت فلسفی علیت را به علم حوری رساند خوب است، ولی تنها راه نیست و همینکه هر صورت بیانی و استدلالی در قضایای علمی مبتنی بر علیت مقدمات برای حصول نتیجه است تفوق آن را ثابت می کند. و این جدلی هم نیست، یعنی نمی­خواهیم بگوییم خودتان هم در این چارچوب حرف می زنید، بلکه تنها راه این است حتی و از هر مسیری بروید گریزی از پذیرش علیت ندارید.
  5. درست است که حکمای مسلمان برای پدیده های طبیعی علت طبیعی قائلند اما از سخنان آنان کفایت و ضرورت بخشی علل طبیعی به تنهایی بر نمی آید زیرا علل چهارگانه همه طبیعی نیستند.
  6. تلقی شخصی اینجانب این نیست که در فیزیک کلاسیک معجزه قابل تبیین نبوده و در فیزیک کوانتومی با دخالت فاعلیت الهی حل می‌شود، زیرا اصلا معجزه را نقض قانون طبیعی نمی‌دانم تا مورد خدشه فیزیک کلاسیک قرار گیرد؛ بنابراین مساله مماشات با قوم و از زبان آنها سخن گفتن و مجارات بود. یعنی، فارغ از برخی ان قلت و قلت‌های فلسفی، اگر کسی چنان دیدگاهی داشت، مساله با فیزیک کوانتومی بهتر حل می شود.