دکتر حسین بابایی مجرد
عضو هیات علمی گروه مدیریت اسلامی پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
انقلاب اسلامی مرهون مشارکت عامه مسلمان معتقد به آرمانهای اساسی اسلام انقلابی تحت هدایت رهبری دانای راز بود و اگر جز این بود راهی را میرفت که سایر انقلابها حتی بعضاً با دواعی اسلامی در منطقه رفتند. همچنانکه بار تکون و تحقق انقلاب بر دوش اینان بود بار ساخت نظام و دولت نیز. ظرفیت حکومتها برای سیطره بر تمام ابعاد امر حکمرانی محدود و متأثر از سوگیریهای فراوان است و آنکه و آنچه مانع این سوگیریها و رادع آن محدودیتهاست اهتمام عموم بر مداخله در امر حکمرانی در همه ساحات و تعقیب آن در همه جهات است.
اما امر مشارکت عامه دچار خلأهای متفاوت مفهومی و تنگناهای متهافت ابزاری است تا جاییکه این مفهوم عالی به همین جهات مفهومی و ابزاری، در دورهای در تصرف و تسخیر کسانی بود که نه باور بر قدسیتش داشتند و نه اعتماد بر اثراتش؛ ضعف محتوایی این سبد مفهومی را با رجوع به مفاهیمی چون “تعاون” “تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوی”(مائده/۲)، “تشاور” “شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْر”(آلعمران/۱۵۹)، “تسابق” “سابِقُوا إِلى مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ”(حدید/۲۱)، “تسارع” “وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُم”(آلعمران/۱۳۳) و … باید جبران نمود هرچند در رویکردی سلبی واژگان ساخته از ریشه “شرک” در قرآن مجید که در جمیع موارد در مواضع مذموم به کار رفته است “وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ”(اسراء/۶۴) یا مواردی که ناظر به شرک ربوبی آمده است میتواند غنا و علو این مفهوم را تشدید کند.
از سوی دیگر ظرفیت ابزارسازانه بایسته و شایستهای نیز در این مسیر به امداد تحقق این مفهوم عالی در ساحت حکمرانی نیامده است و باز رجوع به مواریث شرعی و متشرعی چون سنت وقف، قرض حسن و … در تأمین منابع مالی برای نظام حکمرانی یا اجتماعاتی چون جمعه و جماعات برای ایجاد پیوند و اتصالات اجتماعی یا تظاهرات و تبلیغات برای نمایش اتجاهات سیاسی و … میتواند تأمینکننده داعی مشارکت و تعقیبکننده ابزارهای نوین مشارکت باشند.
نکته اساسی آنجاست اگر مقاومت در حوزه اقتصاد یا آتش به اختیاری در حوزه فرهنگ یا ایجاد دولت جوان مؤمن در حوزه سیاست یا … میخواهد تحقق یابد در قالب کدام ابزار و با رعایت کدام قواعد، تحققبخشیدنی است؟
مقاومت اقتصادی در گرو قیام اقتصادی است و قیام اقتصادی مرهون تداول اموال بین عامه “کَیْ لا یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکُمْ”(حشر/۷) و الغای رفتار سفهی با اموال “وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً”(نساء/۵) و در تعارض نظری و تزاحم عملی با فقر و فقیر است که ستون فقراتش آسیبدیده و زمینگیر است؛ پس چگونه برخی از اقتصاد مقاومتی استشمام فقر میکنند؟! یا آتش به اختیار به معنای تغییر نظم بوروکراتیک و رفع انسداد پیوند دولت ـ ملت به نفع نظمی هوشمند و یادگیرنده است پس چگونه عدهای از آن دریافت بینظمی و آنارشیسم اجتماعی میکنند؟! و … این موارد و موارد متعدد تشویش فکری و معرفتی در نسبت مفاهیم عالی، دال بر کمکاری و اهمال در ابزارسازی است و تا زمانیکه برای تحقق مفهومی چون مشارکت عامه در امر حکمرانی ابزاری ایجاد و ترویج نشود لاجرم باید در همین فضای اغتشاشآلود، مغموم و درمانده ماند. در این ارتباط در آینده بیشتر خواهم نوشت انشاالله…