به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، آیین رونمایی از کتاب «درخشش عهد قدسی»، نوشته مهدی جمشیدی، عضو هیات علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه، با حضور دکتر میثم نیلی مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی، دکتر مهدی رمضانی چابک، رییس حوزه ریاست پژوهشگاه، سید غلامرضا حسینی مدیرعامل سازمان انتشارات پژوهشگاه و مولف کتاب، عصر روز دوشنبه مورخ ۲۰ بهمنماه جاری در محل سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
مهدی جمشیدی در این نشست ضمن خیر مقدم به حاضرین گفت: موضوع این کتاب با این ایام و با انقلاب اسلامی تقارن و نسبت وثیقی دارد. با توجه به اینکه مخاطبین بنده جوانان هستند، درسآموختههای خود را تبیین کردهام. نکته نخست این است که آقای مطهری مصاحبهای دارد و مصاحبهکننده پرسشهایی را مطرح میکند. در حقیقت، یک فرد مارکسیست سوالاتی را در روزنامه طرح میکند و آقای مطهری اینها را میخواند و بعد این سوالات را به مجری میدهد و به او میگوید اینها را از من بپرس و این نشان میدهد ایشان از دست به گریبان شدن با شبهه و اشکال فرار نمیکرد و اگر هم رقیب حاضر نمیشد، ایشان سوال را به مبارزه میطلبید. در ۴۰ سالگی انقلاب احساس کردم که چقدر سوال انقلاب اسلامی را محاصره کرده است و اگر جایی بخواهیم از انقلاب دفاع کنیم، کار سخت میشود.
وی افزود: نه میشود این پرسشها را نادیده گرفت و نه در ذهن انسان ارتباطی با آنچه محقق شده، با اصل انقلاب نسبت درستی ایجاد میشود. نحوه استدلالپردازی برای دفاع از انقلاب مسئله بنده بوده است و این سوالی است که تا سالهای آینده نیز با آن دست به گریبان هستیم. همچنین آنچه تاکنون بر ما گذشته، همواره محل تأمل است. سعی کردم یک نوع نحوه استدلالپردازی و برهانآفرینی برای دفاع از انقلاب ارائه کنم. تفاوت این کتاب با کتب دیگر این است که متکی بر نگاه آماری و کمّی نیست و از دل آن، مسئله عینی که همان اشکالات است، آفریده شده است.
عضو هیات علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه تصریح کرد: نکته دیگر اینکه ما در مقام روایت انقلاب، روایتهایمان قدری تکراری شده است و پنجره نگاه ما به مسائل کلیشهای شده، لذا سعی کردم تجدید نظر کنم و دیدم اگر بخواهم در نگاه و ادبیات خود تجدید نظر کنم، چه اندوختهای وجود دارد. از اینرو، به سراغ آوینی، شریعتی و مطهری رفتم و سعی کردم حرف جدیدی را متولد کنم. لذا دغدغه دوم به نوع روایت از انقلاب برمیگردد که باید تجدید نظر کنیم و هنر هنرمندانه گفتن بسیار مهم است، چون جریان تحریف بسیار جدی است و آنها به سلاح زبانیِ موثری مجهز هستند که برای خیلیها دوست داشتنی است.
وی در ادامه افزود: قبل از انقلاب این سنت وجود داشت که جزوههای ایدئولوژیک مینوشتند. برای نمونه در همین هیئتهای موتلفه اسلامی، آقای مطهری و … را دعوت میکردند و این جزوهها را مینوشتند. اوایل دهه ۶۰ نیز اینطور بود، اما این سنت از فرهنگ عمومی دور شد و احساس نکردند که به چنین چیزی نیاز داریم. آقای مصباح نیز در اواخر عمر خیلی نگران بود که این شبهات چه میشود و باید اینها را پاسخ داد. این ذهنیت از ابتدای انقلاب بوده، اما از بین رفته است و حس کردیم همه چیز بدیهی و روشن است، اما باید دید چرا از این فضا فاصله گرفتهایم. این کار را در قالب جزوههای ایدئولوژیک انجام میدادند که دو درصد تولید فکر و ۱۲ درصد نیز توزیع فکر و بقیه هم عموم مردم بودند که باید استفاده میکردند. لذا باید فکری تولید شود و باید این سنت جزوهنگاری رایج شود.
مهدی جمشیدی تصریح کرد: صحبتهایی که در مورد انقلاب میشود، عمق راهبردی ندارد و این اثر در راستای پر کردن این خلأ است و جنبه دفاعی دارد. به قدری در محاصره قرار داریم که مقام معظم رهبری نیز فرمودند که این حصار وجود دارد و باید حصار را شکست. مطلب دیگر استنادات زیاد به سخنان امام و رهبری است و برخی تصور میکنند این کار جنبه تعبدی دارد، اما علت بهرهگیری از این سخنان این است که آنها استدلالپردازی کردند و البته که برای ما اهمیت داشته که ایشان استدلالپردازی کردهاند، اما این جنبه استدلالی را انکار نمیکند. برای نمونه مقام معظم رهبری در مورد عدم مذاکره با آمریکا دلیل تجربی میآورد و این استنادات از این جهت است.
نویسنده کتاب درخشش عهد قدسی افزود: همچنین از بنده سوالی شد و گفتند «درخشش عهد قدسی» چیست و چه چیزی دیدید که اسمش را درخشش گذاشتهاید؟ پاسخ این است که مسئله در محاصره شکل گرفته بود و نیاز به فکر کردن هم نداشتم و دو پاسخ مطرح کردم؛ یکی اینکه مسئله من از اینجا شکل گرفت که معیشت روزمره را با آرمانهای انقلاب که مقایسه میکنیم، با شکاف جدی مواجه میشویم، لذا از این سوال ترسی نیست، اما درخشش که گفتیم یک نظر کلی و راهبردی داشتیم و اگر بخواهیم در جزئیات فرو برویم، دچار این شبهات میشویم، اما اگر به صورت کلان نگاه کنیم، قضاوت متفاوت میشود. دیگر اینکه هر حرکت تاریخی با فراز و نشیب مواجه است و اینطور نیست که همیشه صعودی باشد، اما کسانی هستند که وقتی آن حرکت تاریخی افول میکند، فورا میگویند پس تمام شد یا شکست خورد، اما اینطور نیست.
وی ادامه داد: وقتی به نوع نگاه و چشماندازها نظر میافکنیم و پارهای سستیها را میبینیم، نباید تصور کنیم قبل از انقلاب مدینه فاضله بوده است. حرکت پیامبر(ص) نیز اینطور بوده و چنین نبوده که همه مردم آماده بوده باشند و اینجا با یک مفهوم مشکک روبهرو هستیم. نه باید گذشته را آرمانی دانست و نه تصور کرد که همراهی با انقلاب به معنای رفتن به سوریه رفت. مهم این است که یک نظام سیاسی یک اقلیت مومن و یک عده قشر خاکستری هم داشته باشد و این غیرطبیعی نیست. نکته دیگر نیز این است که در این سالها، سیر اشکالها از تئوری ولایت فقیه به سمت ولی فقیه رفته و یک فصل به این مسئله پرداخته شده و در آخر کتاب نیز به صورت مفصل در مورد آنچه در آبان ۹۶ رخ داد نوشتهام و در مورد معنای اعتراضهای اجتماعی بحث کردهام.