در حاشیه اقدام تروریستی آمریکا و رژیم صهیونیستی
یادداشتی از حجتالاسلام والمسلمین محمد ملکزاده عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه
“مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا”
قرآن کریم در آیه ۲۳ سوره احزاب، مؤمنان واقعی را به دو گروه تقسیم نموده است: گروه اول بزرگمردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند و بر آن عهد باقی ماندند تا در راه خدا به شهادت رسیدند؛ گروه دوم مومنانی هستند که به انتظار فیض شهادت مقاومت کرده و هرگز حاضر به تغییر عهد خود با خداوند نشدند. بر اساس این تقسیمبندی، کسانی که در راه خدا گام برمیدارند و بر عهد و پیمان الهی خویش بدون هیچ واهمه و تردیدی استقامت میورزند در زمره گروه دوم جای دارند تا زمانی که به فیض عظمای شهادت و وصال خالق خویش نائل شوند که مصداق گروه اول میباشد. شهید محسن فخریزاده را میتوان یکی از مصادیق این آیه شریفه دانست که عمری به مجاهدت و تلاش خستگیناپذیر در راه خدا ادامه داد تا به آرزوی دیرینهاش “شهادت” نائل گردید. او در دوران دفاع مقدس جزو رزمندگان بیادعا و پرتلاش در مصاف با دشمنان اسلام و مجاهدی خستگیناپذیر برای شکست توطئههای آنان علیه نظام اسلامی بود. شهید فخریزاده پس از خاتمه دفاع مقدس نیز یکی از مدیران بسیار پرثمر و موفق کشور در خنثی نمودن تحریمها و خباثتهای دشمنان ملت ایران و پیشرفت علمی جمهوری اسلامی به شمار میآمد. این شهید بزرگوار مصداق یک محقق و دانشمند مومن و متخصصی برجسته و در ابعاد مختلف علمی و تحقیقاتی بود. عرصه فعالیت او از ادبیات و فلسفه علم تا دانش فیزیک هستهای، هوا فضا، تحقیقات پزشکی و بطور کلی هر جا که به حضور نیروهای جهادی در کشور احساس نیاز میشد را شامل میگردید. این دانشمند فرهیخته سرانجام در بعد از ظهر روز جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ توسط عناصر تروریست و مزدوران رژیم صهیونیستی و آمریکای جنایتکار به فیض شهادت نائل گردید و به دیدار معبود خود شتافت. در حاشیه این عملیات تروریستی توجه به نکاتی حائز اهمیت میباشد.
۱٫علیرغم عدم پذیرش رسمی مسئولیت ترور شهید فخریزاده از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی، تردیدی نیست که عاملیت مستقیم این ترور وحشیانه و بطور کلی پروژه ترور دانشمندان هستهای ایران متوجه این دو جرثومه فساد میباشد؛ پروژهای که پس از فتنه ۸۸ و در دولت اوباما –این رئیس جمهور به اصطلاح مودب و صلحطلب-(!) آغاز شد و از آن زمان تاکنون جلسات متعدد کاخ سفید و تل آویو و همکاریهای دوجانبه برای ترور دانشمندان هستهای ایران ادامه یافته است. سال ۱۳۹۰ «دیوید سنجر» روزنامهنگار روزنامه نیویورکتایمز در واشنگتن که ارتباط نزدیکی با محافل اطلاعاتی و مقامات کاخ سفید دارد، در کتاب خود به نام «مواجهه و اختفا» از برنامههای مشترک کاخ سفید و تلآویو برای حمله سایبری و انجام ترورهای گوناگون در ایران خبر داد. یکی از مهمترین حقایقی که در این کتاب به آن پرداخته شده، جلسات منظم کاخ سفید و تلآویو برای پیگیری ماجرای ترور دانشمندان هستهای ایران است؛ مسألهای که از سوی سایر روزنامهنگاران نزدیک به محافل صهیونیستی و کاخ سفید نیز به انحاء مختلف تکرار شده است. در آن زمان «توماس دونیلون» مشاور امنیت ملی اوباما که بعد از دیدار با هیأتی از مقامات اسرائیلی دفترش را ترک میکرد، درباره این جلسات گفت: «فکر نمیکنم هیچکس تاکنون برگزاری چنین جلساتی را با این میزان هماهنگی در بین سرویسهای اطلاعاتی و نظامی آن هم در این سطح بالای تصمیمگیری، در دولتهای قبل دیده باشد». بدین ترتیب ریشه این گونه ترورهای وحشیانه مربوط به قبل از دولت ترامپ و در زمان اوباما که خود را به ظاهر صلحطلب و مشتاق مذاکره و حل و فصل اختلافات با ایران نشان میداد، میباشد. این نیز دلیل قاطع دیگری بر بیفایده بودن -بلکه خسارت بار بودن- مذاکره با آمریکاست.
- علاوه بر آمریکا و رژیم صهیونیستی، اضلاع و ابعاد دیگر این پروژه تروریستی را که به شهادت این دانشمند مومن و انقلابی ختم گردید نیز نباید از نظر دور داشت. در این زمینه میتوان به نقش سازمان منافقین که نقش پادوی سرویسهای جاسوسی را برعهده دارند اشاره کرد. چندی پیش این عناصر خود فروخته ساکن آلبانی، در یک کنفرانس خبری مدعی شدند یک سایت هستهای جدید در سرخه حصار کشف کردهاند و از شهید محسن فخریزاده به عنوان کلیدیترین فرد این تأسیسات نامبرده و تلاش کردند توضیحاتی درباره شخصیت پنهان این دانشمند شهید ارائه کنند. اما بعد مهمتر این پروژه تروریستی متوجه نقش سازمان ملل و قبل از آن سازمان انرژی اتمی در افشای نام دانشمندان هستهای ایران و نقش کلیدی آنان در این برنامه میباشد. واقعیت این است که نام فخریزاده از طریق لیست سازمان ملل تحت عنوان «دانشمند ارشد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و رئیس پیشین مرکز تحقیقاتی فیزیک» (PHRC) معرفی و در اختیار سازمانهای جاسوسی قرار گرفته بود. آژانس انرژی اتمی نیز دستگاهی است که پس از جمع آوری اطلاعات، آنها را در اختیار سازمان ملل و آمریکا قرار میدهد. بسیاری از کارکنان این دو سازمان مرتبط با سروریسهای جاسوسی موساد و سیا و تحت کنترل آمریکا و رژیم صهیونیستی میباشند. این مسائل ضرورت بازنگری در همکاری ایران با آژانس انرژی اتمی را نشان میدهد. سالهاست که جمهوری اسلامی ایران با هدف از بین بردن بهانهجوییهای غرب، با حسن نیت و فراتر از پروتکلهای جهانی به صورت داوطلبانه به همکاری با آژانس انرژی اتمی پرداخته است اما نتیجه این همکاریها و اجازه دادن به آنان برای بازرسیهای فراتر از پادمانها و ملاقات با دانشمندان هستهای کشور که به اذعان مسئولان آژانس در دنیا بینظیر بودهاند، چیزی جز تحریم بیشتر و تهدید جان دانشمندان هستهای ایران نبوده است. بنابراین از این پس ضروری است جمهوری اسلامی با دست برداشتن از اقدامات داوطلبانه و با توجه بیشتر به ملاحظات امنیتی، میزان همکاری خود با آژانس را تنظیم نماید.
- پس از ترور دانشمند هستهای ایران، سازمان ملل به جای اینکه از عاملان اصلی این اقدام تروریستی نامی به میان آورد و آمریکا و رژیم صهیونیستی را محکوم کند، فقط از ایران میخواهد که خویشتنداری کند و به تنشها در منطقه دامن نزد! و متاسفانه برخی در داخل نیز که سادهلوحانه همچنان به مذاکره با آمریکا در دولت آتی این کشور امید بستهاند، از ضرورت پرهیز از تنش و انتقام که ممکن است به درگیری مستقیم ایران با آمریکا و رژیم صهیونیستی و بسته شدن دریچه مذاکره منجر شود دم میزنند! در حالی که آشکار است صبر در برابر این عملیات تروریستی قطعا برخلاف مصالح ملی است و موجب سوء برداشت دشمنان از توان پاسخگویی جمهوری اسلامی ایران و جریتر شدن آنان جهت اقدامات تروریستی بیشتر خواهد شد. در این شرایط تنها عاملی که میتواند دشمنان پلید ما را از این گونه اقدامات وحشیانه باز دارد، پاسخ قاطع، کوبنده و به موقع میباشد.