به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دومین نشست تخصصی ساختار و نظام مسائل فقه سیاسی در قالب «کرسی ارائه نظر» (با مجوز کمیته مرکزی کرسیهای آزاد اندیشی حوزه های علمیه) با حضور حجتالاسلام والمسلمین سیدکاظم سیدباقری مدیر گروه سیاست پژوهشگاه به عنوان ناقد، در سالن جلسات مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار شد.
اهم محورهای نقد ایشان در این نشست علمی به شرح زیر است:
– نپرداختن به موضوع اصلی: استاد نصرتی تا یک گام به موضوع اصلی وارد شدند، رویکرد را تعیین کردند اما به ارائه ساختار و نظام مسائل نرسیدند.
– عدم شفایت و جامع و مانع بودن: آنچه در ساختار مهم است ایجاد یک منطق و الگوست، برای اینکه مسائل به ظاهر متشتت و پراکنده فقه سیاسی در یک چارچوب منطقی و قالب قرار گیرد. وقتی از ساختار و نظام مسائل صحبت می شود باید: تعریف مشخص و شفافی از نظام مسائل ارائه شود که جامع و مانع باشد، مسائل و موضوعات به صورت شفاف از یکدیگر جدا و تفکیک شود، و دارای انعطاف و روزآمدی باشد. این نکته نیز در این ارائه ملاحظه نشده است.
– نقص معیار مختار: معیار فقه سیاسی چیست و با چه معیاری مسائل و موضوعات را می توانیم ذیل فقه سیاسی به عنوان مسئله و موضوع به رسمیت بشناسیم؟ به نظر می رسد هرجا مسائل مربوط به قدرت با محوریت حقوق و تکالیف مطرح باشد، به یک نحوی مرتبط با فقه سیاسی است. بر اساس این تعریف و معیار، منطق بحث آقای نصرتی جامع و مانع نیست. اینکه بحث را بر محور فرآیند ۵ مرحله ای انقلاب اسلامی سامان دهیم و بخواهیم مراحل ۵ گانه فرآیند تکاملی انقلاب اسلامی را به عنوان ساختار
– مسائل موجود یا مسائل بایسته: در تلقی استاد نصرتی مشخص نشد که آیا مجموعه مسائل «موجود» را سازمان می دهند یا مجموعه مسائل «بایدی» را دنبال می کنند و یا اینکه ترکیبی از این دو را مدنظر دارند؟
– نامفهوم بودن فقه سرپرستی: فقه سرپرستی به عنوان رویکرد مختار ایشان، قابل فهم نیست. سرپرستی در همه جا هست، در اخلاق، مدیریت، فلسفه و … فقه تنظیم حقوق و تکالیف می کند و این بخشی از سرپرستی است و نه تمام آن.
– دانش فقه سیاسی یا گرایش فقه سیاسی: تعبیر به «دانش فقه سیاسی» شد. این در حالی است که فقه سیاسی همچنان تبدیل به دانش نشده است، بلکه در مسیر شکل گیری آن قرار دارد. هنوز نمی توان از دانشی بنام دانش فقه سیاسی صحبت کرد، بلکه الان فقط می توان از «گرایش فقه سیاسی» سخن گفت.