به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی ترویجی با موضوع «قواعد خاص تفسیر تنزیلی موضوعی» ۱۶ مهر ماه ۱۳۹۹ توسط گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه با مشارکت گروه فقه قرآن و حدیث مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با حضور بیش از ۱۶۰ نفر شرکت کننده آنلاین به صورت مجازی برگزار شد.
در این کرسی علمی حجت الاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور به عنوان ارائهدهنده،حجت الاسلام والمسلمین علیاکبر بابایی و دکتر محمدکاظم شاکر به عنوان ناقد حضور داشتند.
حجت الاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور در ابتدای سخنان خود اظهار داشت: مباحث نظری تفسیر در چند ساحت بحث می شود. گاهی از مبانی و هستها و گاهی هم اصول و باید ها و نبایدها و گاهی هم قواعد بحث و بررسی میشود. تفسیر تنزیلی که مطالعه آیات قرآن و صور بر اساس ترتیب نزول آنها است پدیدهای است که در دو سه دهه اخیر شکوه مناسبی پیدا کرده اند و عمدتا تمرکز ما در این سبک در این بوده که این سبک را درخدمت کشف روشها و فرایندها از قرآن به کار بگیریم و در گام مهم تحول در حوزه فرهنگ و تربیت برپایه قرآن که خاص حضرت امام(ره) بود که تربیت باید قرآنی باشد چه در حوزه فردی و چه در حوزه جمعی، بر این اساس است که ما باید زمینههای رشد و شکوفایی و کنار زدن ضدفرهنگها را از قرآن فرا بگیریم. تفسیر تنزیلی در کنار دیگر سبکهای تفسیر تلاش کرد که به ضابطهمندی این عمل کمک کند و گام اول گزارشی از آنچه در زمان نزول قرآن که در ۲۳ سال اتفاق افتاد را گزارش میدهد و بر پایه جری و تطبیق تلاش دارد که این دستاوردها را متناسب با اصل و بوم جدید و فرهنگ جامعه هدف، به روز رسانی کند. تا جایی که ممکن است فضای علمی را تولید کنیم و آنچه در حوزههای تفسیر تنزیلی ترتیلی و موضوعی که اتفاق میافتد برای این است که گامهایی برای ورود صاحبان اندیشه به این حوزهها باشند.
عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه افزود: تفسیر موضوعی به دو قسم تقسیم میکننند: تفسیر مصطلحات و تفسیر موضوعی در مدار مسئله. برای هر یک از اینها نیز مراحلی گفته شده است. به نظرمان میشود مجموعه مراحل را به ۴ مرحله تقلیل داد و دیگر مراحل را در ضمن اینها مطرح کرد. عنوانی برای پژوهش انتخاب شود، مرحله ای که به گردآوری آیات و داده ها از قرآن میپردازیم تا جایی که اشباع حاصل شود؛ مرحله تفسیر این دادههای قرآنی و در آخر چون تفسیر تنزیلی تمرکز آن بر کشف گزارشها بر قرآن است لذا ورود به بحث جری و تطبیق و بروزرسانی بر اساس نیازهای حاضر است. در مرحله سوم ما قواعدی را مطرح می کنیم که فکر می کنیم این قواعد باید انضمام بشوند به قواعدی که تاکنون در حوزه تفسیر مورد توجه بوده اند. مفسرین در تفسیر ترتیبی که اثری به همین نام، کل این مباحث را از تعریف و توضیح ماهیت و حقیقت تفسیر تنزیلی موضوعی تا قواعد در ۴ مرحله بیان کرده اند اما در اینجا توضیح داده اند که اولا قواعد عام که در تفسیر ترتیبی مورد توجه است و از اساتید و بزرگانی چون حجج اسلام رجبی و بابایی که در این موارد ورود کرده اند لیست کرده ایم و قاعدهای که در تفسیر موضوعی فراوان گفته میشود که قواعد تفسیر ترتیبی که در تفسیر موضوعی رعایت کرد را ضمیمه کرده ایم و توضیح داده ایم که به این گستردگی نباید این قاعده جریان داشته باشد و گرنه ورود یک سری اطلاعات غیرمرتبط کما اینکه از دست دادن بخشی از عرصههای دیگر نیز اتفاق خواهد افتاد. تمرکز بحث بر این است که افزون بر قواعدی که از حوزه تفیسر ترتیبی وارد میشود یا بر اساس نگاه موضوعی بیان میشود یک سری قواعد هم داریم که در تفسیر تنزیلی موضوعی باید افزون کنیم یعنی وقتی نگاه ما به قرآن بر اساس سیر نزول سور میشود چون به دنبال کشف روشها هستیم، چون در تفسیر تنزیلی موضوعی برایمان کشف روشها و فرایندها مهم است و ما میخواهیم فرهنگ سازی کنیم و راههای کنار زدن فرهنگ باطل را از قرآن یاد بگیریم، لذا از این منظر که محضر قرآن می رسیم یک سری قواعد را باید اضافه کرد.
وی در ادامه گفت: در اینجا ۱۱ قاعده آمده که باید مورد توجه مفسر باشد. که در متن توضیح اجمالی در آن خصوص آمده است:
اولین قاعده دقت در معانی عرفی واژه های آیات، پیش از اصطلاح شدگی آنهاست. یعنی حوزه دین خودش اینها را تعریف کرده و مفهوم می دهد کما اینکه خودش – از قبل- مفهوم عرفی داشته است. وقتی در تفسیر تنزیلی موضوعی کار می کنیم مسیری را که در سیر نزول پیش می رویم را باید توجه کنیم که تا اصطلاح شدگی در باره برخی واژه ها رخ نداده باید لفظ را بر معنای عرفی آورد. و بعد از این مرحله، دقت کنیم که آیا در انیجا این واژه به عنوان مفهوم اصطلاحی به کار می رود یا معنای عرفی.
نمونه آن که علامه آورده است واژه قرآن در ورتل القرآن ترتیلا است که معنای عرفی است نه قرآن مصطلح و قاعده دوم، توجه به سیر گسترش مرادهای قرآنی در فرایند نزول است. به این معنا که واژه های بکار رفته در قرآن به تدریج مصداق ها و مغرضهایی پیدا می کند. یعنی مفهوم یا عرفی یا اصطلاحی داریم و بعد به دنبال آن اتنظاری ایجاد می شود یعنی شاخص گذاری می شود مانند ایمان که خودش مراتب دارد. در سیر نزول وقتی ما آیات را مطالعه می کنیم باید به این نکته توجه داشت که این واژه که در این مقطع استعمال می شود چه انتظاری در پس آن خوابیده است؟ ایمان به معنای اطمینان قلبی یا باور و آرامش خیال به یک امر، در مثلا سوره مدثر، لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَیَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَانًا * وَلَا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا…؛ در جایی که به سوره نمل می رسد، یعنی از چهارمین سوره در نزول به چهل و هشتمین سوره در سیر نزول می رسد: هُدىً وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ
الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُم بِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ… و در جلوتر، در سوره مومنون: قد افلح المومنون الذین…؛
حجت الاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور بیان داشت: مفسر وقتی به سوره مومنون و سپس به سوره قصص میرسد، میفرماید که لقوم الیومنون، حال این یومنون را چطور معنا کنیم: بر اساس مجموعه انتظاراتی که از مومنین مثلا در سوره مومنون با ۱۱ ویژگی یا مومنون سوره مدثر یا بر اساس شاخص سوره نمل بیان شده است…؟ باید به اینها توجه داشت. سومین مسئله ای که به عنوان قاعده عرض شد، وجود تناسب میان سوره هاست و همه هم پذیرفته اند که اینهایی که تلاش کرده اند که ترتیب سوره ها را براساس مصحفی اثبات کنند به جایی نمی رسند. در نزول تدریجی حکیمانه ای که قرآن انجام می دهد و خدای متعال هم بر اساس حکمت آن نازل می کند و جامعه را جلو می برد آیا بین مطالبی که در سوره های اول با سوره دوم و دوم با سوم و … به طور کلی یا جزئی می توان ارتباطی برقرار کرد که به نظر می رسد بر اساس بحثهای مفصلی که در کتاب انجام دادم می شود از این دفاع کرد که تناسب سورهها بر اساس سیر نزول. کلام حکیمانه ای است که آرام آرام در حال رقم زدن تحولی در جامعه است.
وی در بخش پایانی سخنان خود گفت: ما باید تلاش کنیم که نسبتها و تناسبها را بفهمیم و بسنجیم. حال مفسری که به دنبال فهم تناسب ها و سیاق هاست از این نسبتی که بین سوره ها برقرار می شود می تواند بین واژه ها و مسائلی که بین سوره ها برقرار است مثل مسئله توحید، که در سورهای اول بر ربوبیت بنا می شود و هر چه جلوتر می رود شاخه هایی از همان را توضیح می دهد، خالقیت آسمان و زمین، خالقیت انسان، مباحث تطور جنین و بر اساس هریک از اینها پیامهایی را و هدفهای تربیتی را ترغیب می کند و این تناسبها را باید تحقیق کنیم. یکی از کارهایی که در تفسیر موضوعی انجام می شود، آیت الله سبحانی در مقدمه تفسیر موضوعی شان می فرمایند که ما آیه ها را از سیاقهایشان جدا می کنیم کنار هم در ترتیب جدید قرار می دهیم و نتایجی می گیریم. سوال: آیا نباید در همان تفسیر موضوعی به ارتباط سیاقی توجه می شد یا بشود؟ ما به آن کاری نداریم، چرا که در سیاق موضوعی که مفسر دنبال کشف روش است و خدای متعال در یک نظام روشمند مباحث را مطرح می کند ما اجازه نداریم که آیات را از سیاقهایشان حذف کنیم و به جایگاه گفتار در سوره و غرض آن، بی اطلاع باشیم. نباید قاعدتا این آیه را در این سوره ببینیم و به جایگاه این آیه که یکی از مفردات آن موضوع کلی است، دقت و توجه کنیم و بر اساس آن سوره را تفسیر کنیم. توجه به همگامی سورهها با دوره پیشرفت دعوت اسلامی.
عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه در پایان گفت: قرآن در سوره فتح دارد که: مثل پیروان پیغمبر مانند زراعتی هستند که روز به روز قویتر شده اند و همه این اتفاق هم در پرتو قرآن صورت گرفته است. وقتی یک موضوع را تعقیب میکنیم این را باید در آن جریان کلی تحول امت اسلامی یا ترتیب پیروان پیغمبر تعقیب کنیم و ببینیم در هر شرایطی و فضایی چه مقدار از این ظرفیت تربیتی در اختیار مردم است. در دوره ای که مسلمانان رشد اولیه ای پیدا می کنند تا آن مرحله نسبت به این موضوع چقدر گفته شده است. وقتی این گروه دیده میشوند و جامعه دوقطبی میشوند چه مقدار پیرامون این موضوع سخن گفته شده است؟ وقتی که دوره آماده سازی جامعه برای استمرار حرکت است چه مقدار از این موضوع مطرح میشود. مفسری که در سیر تنزیلی موضوعی کار میکند می خواهد روش بیان را کشف کند و میخواهد ببیند ظرفیتی که جامعه به او داده میشود و توسعهای که به جامعه داده میشود که این مسائل و انتظارات را بار کند چگونه است. در توسعه پیشرفت و فرصتهایی که ایجاد می شود چه مقدار از این موضوع بیان میشود.
دیگر عناوین و قواعد: تفکیک کیفیت و سطح تبیین مسائل موافق با مخاطبین آیات مورد پژوهش؛ توجه به ترتیب نزول هر یک از آیات پژوهش؛ مهندسی معکوس آیات؛ اولویت اعتبار قراین ترتیب نزول بر گزارشات تاریخی؛ ترتیب نزول سوره جداسازنده روایات سبب نزولی آیات از روایات تطبیقی؛ جداسازی آیات الحاقی یا استثنایی از ترتیب نزول سوره ها. که توضیح دادم برخی آیات اسثنایی هستند یعنی مکی در مدینه یا بالعکس و برخی نیز الحاقی هستند یعنی در خود مکه یامدینه با فاصله ای ملحق شده است که مفسر هنگام تفسیر بایستی به این موارد توجه کند.
گزارش کامل این کرسی به زودی منتشر خواهد شد…