پیشتازی اسلام بر غرب در طرح سلامت معنوی

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، وبینار مجازی با عنوان “سلامت معنوی در راستای حس عالی بندگی ” سه‌شنبه مورخ ۱۵ مهرماه ۱۳۹۹ به صورت مجازی توسط مدرسه علمیه الزهرا(ع) اهواز و قطب علمی فلسفه دین پژوهشگاه برگزار شد.

ارائه‌دهنده این نشست علمی، حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر ابوالفضل ساجدی عضو هیأت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) و عضو شورای علمی قطب فلسفه دین اسلامی بود.

متن ارائه ایشان در ادامه می‌آید:

غرب در قرن بیستم سلامت معنوی را طرح کرده در حالی‌که اسلام در بیش از ۱۴۰۰ سال قبل بدان توجه داشته است. توضیح این نکته در ذیل می‌آید:

کاربردهای واژه “سلامت” در غرب

در غرب واژه سلامت که معادل انگلیسی آن «health» است

دست کم سه مرحله را طی کرده است:

۱- واژه (سلامت) تا قرن ۱۹ غالبا به “نبود بیماری جسمی و نقص عضو” تعریف می‌شد، چنانکه آسلر (پزشک معروف انگلیسی) در پاسخ به سوالی در این مورد،‌ می‌گوید:”سلامت عبارت است از عدم وجود بیماری در فرد”.

۲- بتدریج این مفهوم مورد بازنگری قرار گرفت تا آنکه در اساسنامه سازمان جهانی بهداشت مفهوم سلامت اینگونه تعریف شد: “سلامت عبارت است از تامین رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نبودن بیماری و نقص عضو.”

۳- از دهه هفتاد قرن بیستم عنصری جدید به نام «معنویت» مورد توجه قرارگرفته و در سال ۱۹۸۳ به اجلاس سالیانه بهداشت جهانی کشیده شد و در اجلاس همان سال (سی‌و‌ششمین اجلاس سالیانه بهداشت جهانی) بُعد چهارم سلامت به بحث و تبادل‌نظر گذاشته شد. نهایتاً در سی‌هفتمین اجلاس سالیانه بهداشت جهانی «معنویت به‌عنوان بخش جدایی‌ناپذیر استراتژی‌های سلامت کشورهای عضو سازمان جهانی بهداشت» به تصویب رسید.

  • کاربردهای واژه “سلامت” در متون دینی

جالب است بدانیم که در روایات معصومین (ع), واژه سلامت غالبا ناظر به «امور معنوی» و «ابعاد فرا مادی زندگی» انسان بکار رفته است و واژه صحت غالبا به «امور جسمانی» و «ابعاد مادی زندگی» انسان اشاره دارد.

بر این اساس گرچه معنویت در غرب قبل از قرن بیستم نیز مطرح بوده است اما سلامت معنوی، واژه جدیدی است که در قرن بیستم طرح شده است. می‌توان گفت اگر غرب در قرن بیستم از بعد چهارم سلامت سخن گفته و آن را سلامت معنوی نامیده است اسلام در ۱۴۰۰ سال قبل به این ساحت از سلامت توجه و بر آن تاکید کرده است. بگذریم از اینکه سلامت معنوی مورد بحث در غرب از سلامت معنوی اسلامی فاصله زیادی دارد. بر اساس روایات نه تنها سلامت, ساحت معنویت را هم در برگرفته بلکه اساسا سلامت فقط در این ساحت بکار رفته است. تقدم سلامت جسمی بر سلامت معنوی = دوری از فرهنگ اسلام

چنانچه قبلا بیان شد در قرن بیستم معنویت به عنوان بُعد چهارم سلامت مطرح شد و در سی‌هفتمین اجلاس سالیانه بهداشت جهانی به تصویب رسید. بر اساس بیانیه این اجلاسیه کسی که به ظرفیت معنوی خود توجه نداشته و در مورد فعلیت بخشی به آن, گام لازم را بر ندارد نمی توان او را برخوردار از سلامت نامید. وقتی به روایات معصومین (ع) که حدود ۱۴ قرن قبل طرح شده می‌نگریم مشاهده می‌کنیم که غالبا واژه سلامت در مورد ساحت معنوی انسان بکار رفته است:

  • سلامت از فتنه ها:

عن الرسول (ص): «فَمَنْ أَرَادَ مِنْکُمُ النَّجَاهَ بَعْدِی وَ السَّلَامَهَ مِنَ الْفِتَنِ الْمُرْدِیَهِ فَلْیَتَمَسَّکْ بِوَلَایَهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ»؛ «کسی‌که در پی نجات و سلامت از فتنه‌های پیش آمده است باید به ولایت علی (ع) تمسک بجوید»

  • سلامت از گناه:

دعای پیامبر (ص) در تعقیب نماز ظهر: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مُوجِبَاتِ رَحْمَتِکَ …وَ «السَّلَامَهَ مِنْ کُلِّ إِثْم»؛ خدایا! اسباب رحمتت… و سلامت از تمام گناهان را از تو می‌طلبم‏» (ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۸۲٫) و همچنین در دعای مأثور برای شب یکشنبه آمده است: «اللَّهُمَّ … أَسْأَلُکَ… الْعَفَافَ وَ «السَّلَامَهَ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْخَطَایَا»؛ خدایا…پاکدامنی و «سلامت از گناه و خطا» را از تو می‌طلبم» (بحارالانوار، ج ۸۷، ص ۱۵۹٫)

  • سلامت نفس:

در دعای امام صادق علیه اسلام در تعقیب نماز آمده است:«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ… «السَّلَامَهَ فِی نَفْسِی» یعنی بارالها! به حق محمد و آلش…«سلامت نفس» به من عطا فرما!» (وسائل الشیعه، ج ۶، ص )۴۸۵٫

واژه صحت در روایات غالبا برای بعد جسمی بکار رفته است مانند:

قال الصادق ع: «إِنَّمَا…. الْبَلَاءُ فِی طَاعَهِ اللَّهِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنَ الصِّحَّهِ فِی مَعْصِیَهِ اللَّهِ»

گرفتاربودن همراه بندگی خدا را بر سلامتی همراه با گناه ترجیح می‌دهم»(الکافی، ج ۸، ص ۲۲۲٫)

قال الصادق(ع): «مَنْ زَارَ أَخَاهُ فِی اللَّهِ فِی «مَرَضٍ» أَوْ «صِحّهٍ» …..»

«کسی که برادرش [دینی] اش را برای رضای خداوند در بیماری یا سلامتی زیارت کند….»‏(الکافی، ج ۲، ص ۱۷۷٫)

*روایات مشتمل بر سلامت دست کم سه پیام دارد:

۱- اسلام قرن‌ها زودتر از غرب سلامت معنوی را طرح کرده است.

۲-  انسان مومن باید چنان اهتمامی به بعد معنوی خود داشته باشد که هرگاه از سلامت و بیماری سخن می‌گوید ابتدا ساحت معنوی به ذهنش تبادر کند. اگر غالبا یا همیشه در میان خانواده‌ها و جامعه، سلامت در مورد امور جسمانی بکار می‌رود ما از فرهنگ دینی فاصله زیادی داریم.

۳- مومن سلامت معنوی را بر سلامت جسمی مقدم می‌کند چنانچه در روایت فوق، امام صادق(ع) گرفتاری همراه با بندگی خدا را بر سلامت جسمانی همراه با گناه ترجیح می‌دهد.

اما اینکه سلامت معنوی از نگاه اسلام به چه معناست و چه رابطه ای با سایر ساحت‌های سلامت دارد، در یادداشت‌های بعدی بیان خواهد شد.