به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دکتر احمد شاکری عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه و از نویسندگان و منتقدان کشورمان در گفتوگو با خبرگزاری فارس درباره تغییرات مدیریتی در حوزه هنری اظهار داشت: «محسن مؤمنی شریف، رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، صندلی خود را به محمدمهدی دادمان میسپارد.» این خبری است که نمیتوان به آن بیتفاوت بود. این البته اختصاصی به نویسندگان حوزه هنری، کارمندان و مرتبطین آن مجموعه ندارد. اهمیت این خبر حتی وسیعتر از گستره طیف هنرمندان انقلاب اسلامی است. شاید به همین دلیل است که از چندی قبل که زمزمههای پایان مدیریت آقای مؤمنی به گوش رسید، بار دیگر، «امید»ها و «نگرانی»هایی در ذهن و زبان اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات جاری شد. و با قطعی شدن این «تغییر»، یادداشتهایی در تمجید و تجلیل از آقای مؤمنی و نقدهایی در تحلیل و آسیبشناسی مدیریت ده ساله ایشان بر حوزه هنری منتشر شد.
در مدیریتهای «انتصابی» لحاظ بسترهای موجود «انتظار»، شرط اصلی برای پذیرش «تغییر» و «کارآمدی» آن خواهد بود
شاکری با بیان اینکه طبعاً اکنون زمانی است که باید از یک سو آقای «مؤمنی» را از حوزه هنری بدرقه کرد و از مدیر جوان این مجموعه آقای «دادمان» استقبال کرد، گفت: اما تجربه مواجهه با تغییر، از نظر اهمیت، کم از نفسِ تغییر نیست. زیرا هر تغییری ولو به صلاحدید مدیران عالی چنین مجموعهای در بستری از «انتظار»ها، «شایستگی»ها و «بایستگی»ها رخ میدهد. بخصوص در مدیریتهای «انتصابی» لحاظ بسترهای موجود «انتظار»، شرط اصلی برای پذیرش «تغییر» و «کارآمدی» آن خواهد بود. مروری بر بخشی از یادداشتهای منتشره در برخی خبرگزاریها و فضای مجازی گویای آن است که گویا بخشی از بدنه فرهنگی و هنری کشور اساساً انتظاری برای تغییر ندارد یا در بیان صریح آن دچار خود دچار مجامله شده است.
وجود برنامه مشخص اجرایی کوتاه مدت و بلند مدت تعیین کننده است
وی در بخش دیگری از سخنانش به چند نکته اشاره کرد و ابراز داشت: در ارزیابی مدیران اجرایی و فرهنگی بیش از آن که بررسی احوالات شخصی و سبقه اخلاقی تعیینکننده عملکردها و صلاحیتهای مدیریتی باشد، وجود برنامه مشخص اجرایی کوتاه مدت و بلند مدت تعیین کننده است. تردیدی در این نیست که مدیریتهای فرهنگی در برهه خاص و بسیار حساس کنونی میراثدار نهضت عظیم اسلامی و فرهنگ برآمده از جهاد و استقامت شهیدان انقلاب و دفاع مقدس بوده، نقطه امید مظلومان عالم و تمهید کننده افق چشم انداز چهل ساله دوم انقلاب اسلامی خواهند بود. به میزان حوزه نفوذ و امکانات مدیریتی، این حساسیت و مسئولیت و زمان شناسی و برنامهریزی بیشتر خواهد شد.
وی گفت: مجموعه «حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی» مرکزی با سابقه است که نقطه امید جریان فرهنگی متعهد به ارزشهای انقلاب اسلامی محسوب میشود. بدیهی است با اتکا به این سابقه پر اهمیت، توفیقات چنین مجموعهای ابعادی ملی و سازنده خواهد داشت و بیبرنامهگیها و ضعف مدیریتها، خسارتی ملی و فرصت سوز به حساب میآید. این موضعی نیست که به توان تنها با توصیف «شخص» و نه «سمت» و «مدیریت» درباره آن قضاوت کرد.
شاکری ضمن بیان اینکه تجربه و عملکردها، نشان داده برخی ملاحظات، در نقد جریان خودی و انقلابی به خصوص زمانی که با انواع «مصلحت سنجی»های موردی و مقطعی یا دائمی همراه میشود، تا جلوی «تخریب» و «ریزش» نیروهای انقلاب را بگیرد، عملاً مانع عبرتآموزی از تجربیات پرهزینه و زمانبری شده است گفت: بیتوجهی به آن، فروافتادن در تکرار آن، عدم فهم مجرای خروج و رهایی از آن، تجربههای آتی و پسین را تهدید میکند. این البته مقولهای است که کلیت نقد را در فضای کنونی به بیان حداقلها یا کتمان واقعیتها یا مداهنه کشانده است. این نوع نگرش، سوی دیگر واکنش صفر یا صدی را میسازد که خروجی هیچ یک به رشد فرهنگ، هنر و ادبیات کشور نخواهد انجامید. در حالی که «تمجید» برآمده از «تحلیل» که قرین با «نقد» و «آسیبشناسی» است تاثیر ماندگارتری خواهد داشت.
فضای هنر و ادبیات کشور نیازمند عقلانیت مبتنی بر پژوهش و تحقیق است
به گفته وی، فضای هنر و ادبیات کشور نیازمند عقلانیت مبتنی بر پژوهش و تحقیق است. به نظر میرسد با گذشت چهل سال از عمر با برکت انقلاب اسلامی کنشها و واکنشهای «احساسی» و «هیجانی» در سطح مدیریت فرهنگی و هنری کشور باید جای خود را به «تحفظ بر ارزشها»، «بصیرت انقلابی» و «عقلانیت» دهد.
تغییرات در سطح عالی مدیران هنری باید از روی «ضرورت» صورت گیرد. ضرورتی که تشخیص آن، خود نیازمند ارزیابیهای دقیق و پژوهشهای روزآمد است.
نویسنده کتاب «باران نیمروز» با اشاره به این مطلب که در سطح مدیریت هنری، که از جمله حساسترین و دشوارترین نوع مدیریتها در کشور است و به واقع با «انسان» و «هنر» دست به گریبان است، این مقوله از اهمیت بیشتری برخوردار است، توضیح داد: اکنون دورهای است که به مدد گذر از چهل سالگی انقلاب اسلامی میدانیم «تعهد» و «تخصص» با یکدیگر قابل جمع هستند و توفیق هنر و ادبیات انقلاب اسلامی در گرو هر دو است. لازم است رفتن یک مدیر و آمدن مدیری دیگر، فراتر از خوش آمد و بد آمدها، یا رفاقتها و نا آشناییها بر مدار عقلانیت مورد قضاوت قرار گیرد. بدیهی است تغییرات در سطح عالی مدیران هنری باید از روی «ضرورت» صورت گیرد. ضرورتی که تشخیص آن، خود نیازمند ارزیابیهای دقیق و پژوهشهای روزآمد است.
وی به لزوم تغییرات و تأثیرات آن اشاره کرد و بیان داشت: همراهی مخاطبان مجموعههای هنری و ادبی درباره تغییرات کلان در سطوح مدیریتی این مجموعهها نیازمند اقناع و ایجاد فضای همدلی و همراهی است. پاسخگویی به مخاطبان و مرتبطین یک مجموعه لنگرگاه مطمئنی برای ایجاد «اعتماد» و افزایش «مشارکت» در حل مشکلات خواهد بود. بهترین زمان و عمل برای پاسخگویی و تسهیل کار برای مدیر جدید در چنین تغییراتی «شفاف سازی» و «پاسخ گویی» مدیران پیشین است.
جامعه هنری و ادبی، جامعهای تیز بین، حساس و مطالبهگر است
شاکری در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر اینکه جامعه هنری و ادبی، جامعهای تیز بین، حساس و مطالبهگر است، افزود: بهترین وداع و بدرقه برای مدیریت هنری هر مجموعهای، استقبال از نقدها، استماع آنها و احتمالا دل جویی از هنرمندانی است که به هر دلیل مورد فشار قرار گرفتهاند. این زمینهای خواهد بود تا هنرمندان با اعتماد به «مجموعه»ها همچنان خود را عضو مجموعههای هنری بدانند و خود را جزوی از ارکان حل مشکلات محسوب کنند.
خانه تکانی در مجموعههایی که دچار معضلات ساختاری هستند ضروری است
نویسنده کتاب «آنچه اتفاق خواهد افتاد» با بیان اینکه دو گانههای «شهرت»، «گمنامی» یا «تجربهمند» و «جوان» چندان کمکی به حل مشکلات نخواهد کرد، عنوان داشت: این دوگانه ها به صورت اختصاصی بر «فرد» تمرکز یافتهاند و این یکی از مشکلات پایدار در مدیریتهای فرهنگی کشور است. اینکه با رفتن و آمدن افراد نه تنها مدیریتهای میانی و احتمالا مرتبطین، که ساختارها دستخوش تغییر میشوند. گرچه ضرورت خانه تکانی در مجموعههایی که دچار معضلات ساختاری هستند ضروری است، اما آنچه اهمیت دارد، سیستم و ساختاری است که به صورت هدفمند و بر اساس رهیافت مشخص برای بازهها و افقهای کوتاه مدت و بلند مدت طراحی شده است. طبعا در چنین ساختارهایی تغییر افراد، به تغییر «همه چیز» نمیانجامد. دوگانه «شهرت»، «گمنامی» یا «تجربهمند» و «جوان» نوعا به گزارههایی مشخص میانجامند. این گزارهها سرشار از افسوس و حیفشدگی درباره رفتن افراد مشهور هستند و در سوی دیگر با نوعی «بلا تکلیفی» یا «ببینیم بعدا چه خواهد شد» درباره روی دیگر سکه همراهاند.
بازگشت مؤمنی شریف به عرصه نوشتن/ طی ۱۰ سال شاهد خدمات، توفیقات و البته فرصتسوزیها و خطاهایی در حوزه هنری بودیم
وی به برخوردهای روزهای گذشته رسانههای با تغییر مدیریتی در حوزه هنری اشاره کرد و آن را بعضا سطحی، احساسی و غیر پژوهشی دانست و اضافه کرد: این امر نتیجهاش جز دمیدن به نوعی بلاتکلیفی درباره آینده، خوش بینی صرف به آینده و اکتفا به محسنات مدیریت قبلی و کتمان مقاطع و نقاط قابل نقد آن نیست.
وی با اشاره به دوره ۱۰ ساله مدیریت محسن مؤمنی شریف در حوزه هنری ابراز داشت: آقای مؤمنی علی القاعده پس از مدیریت حوزه هنری به جایی باز خواهند گشت که بدان تعلق دارند. نوشتن داستان و تعلق به قلم برای این نویسنده که از دیرباز در حوزه رشد کرده و مدارج ترقی را پیموده و در نهایت به مدیریت این مجموعه راهبردی و معظم منصوب شدند دور از انتظار نیست. اگر به ۱۰ سال قبل بازگردیم، در نوع خود بسیار امید بخش بود. چرا که چهرهای انقلابی و هنرمند و آشنا با کاستیها و ظرفیتهای حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی سکاندار این مجموعه مهم میشد. اکنون شاید غم بسیاری در رفتن ایشان از این مجموعه به پای شادی انتصاب ایشان به این منصب در ده سال گذشته نرسد. در طول ۱۰ سال گذشته شاهد خدمات، توفیقات و البته فرصت سوزیها و خطاهایی در این مجموعه بودهایم.
این نویسنده با اشاره به نقدهایی که طی سالهای گذشته بر عملکرد حوزه هنری داشته عنوان کرد: گرچه در طول این مدت، حتی یک بار از سوی جناب مومنی برای بیان نقد دعوت نشده و درخواستی در این باره نشنیدهام. سال گذشته در جلسهای که به درخواست مجموعهای ادبی، خدمت مدیریت حوزه هنری رسیدیم فضای بسته جلسه و برخی کم تحملیها ما را از گفتن برخی پیشنهادها منصرف ساخت!
نکاتی که باید در دور جدید فعالیتهای حوزه هنری مورد توجه باشد/ هنر پیشگام انقلابی عزمی راسخ، توکلی خاص به الطاف الهی، اعتقادی ژرف به مبانی دینی و انقلابی، صبری بلند و سینهای فراخ برای تحمل سختیها و بالاخره نگاهی بلند مدت میطلبد
شاکری در بخش دیگر گفت: اکنون تغییر حاصل شده در مدیریت حوزه هنری را بهانهای برای فهرست کردن برخی ضرورتها و پیشنهادها دانسته به بخشی از اهم آنچه بدون آن، حوزه بر مدار گذشته خواهد گشت را بیان میکنم؛ مقام معظم رهبری «محافظه کاری» را قتلگاه انقلاب دانستهاند. در همین وزان میتوان انتظار داشت محافظه کاری قتلگاه هنر انقلابی است. نمیتوان با محافظه کاری و بسنده کردن به وضعیت موجود و تسامح در مبانی به استقبال هنر انقلابی رفت. با وجود رویشهای جدید و حضور جوانهای انقلابی در حوزههای مختلف هنری، صدایی که از برخی هنرمندان بعضا با سابقه به گوش میرسد «محافظه کاری» است. هنر پیشگام انقلابی عزمی راسخ، توکلی خاص به الطاف الهی، اعتقادی ژرف به مبانی دینی و انقلابی، صبری بلند و سینهای فراخ برای تحمل سختیها و بالاخره نگاهی بلند مدت میطلبد.
انتخاب مشاوران به معنای انتخاب راه است
نویسنده کتاب «عقل قادر به حل همه مسائل نیست» با بیان اینکه مدیریت مجموعهای چون حوزه هنری که متکفل رشتههای مختلف هنری است بدون مشاوره دقیق، پژوهش مستمر و آگاهی از پیچ و خمهای هر رشته هنری قطعا غیر ممکن و محکوم به شکست است، اظهار داشت: شاید نتوان کسی را شناسایی کرد که در فضای همه هنرهای مد نظر حوزه هنری تنفس کرده باشد و افراد، آثار، مبانی، تاریخچه، موقعیتها و موانع آنها را بشناسد. این تنها یک معنی دارد و آن داشتن گروه مشاوران است. اما این پایان کار نخواهد بود. زیرا انتخاب مشاوران به معنای انتخاب راه است. در نتیجه آینده مجموعه حوزه هنری را نه تنها مدیر جوان و انقلابی آن که مشاورانی خواهند ساخت که موقعیتها را تفسیر میکنند و تصویری از حال و آینده و ضرورتها و الزامات عمل و برنامه ریزی در هر شاخه هنری ترسیم میکنند.
هیچ تحول عمیقی رخ نخواهد داد مگر آنکه جوانهای با انگیزه و انقلابی جای نسل گذشته را بگیرند/ کار دشوار مدیر جوان حوزه هنری
این نویسنده با تأکید بر جوانگرایی و دیگر الزمات موجود در مسیر جدید حوزه هنری گفت: جوانگرایی به معنای تأکید و تمرکز بر سن افراد نیست. با این وجود هیچ تحول عمیقی رخ نخواهد داد مگر آنکه جوانهای با انگیزه و انقلابی جای نسل گذشته را بگیرند. دور کردن برخی افراد از مناصبی که چند دهه با آن خو کردهاند کار دشوار مدیر جوان حوزه هنری خواهد بود.
کوچک سازی ساختار حجیم، پرهزینه، کرخت و اداری حوزه هنری باید در اولویت باشد
شاکری در خصوص برنامهریزی و گامهای صحیح گفت: اگر قرار باشد مهمترین و نخستین اقدام برنامه ریزی در مجموعهای چون حوزه هنری را بر شمریم، چیزی جز تنظیم سند چشم انداز در حوزههای مختلف هنری است. سندی که به صورت علمی بتواند وضعیت هنر و ادبیات کشور و الزامات و ضرورتهای آن را در بازههای کوتاه مدت و بلند مدت شناسایی کند و برای تحقق آن برنامهریزی و شبکه سازی کند.
از جمله قلههایی که مدیر جوان متدین حوزه هنری باید به فتح آن نایل شود کوچکسازی ساختار حجیم، پرهزینه، کرخت و اداری حوزه هنری است. این ساختار فربه اساساً قدرت مانور لازم را برای حرکت در وضعیت پر آشوب کنونی فرهنگی و ادبی کشور ندارد.
وی با بیان اینکه حوزه هنری خانه هنرمندان است. در حالی که در شرایط کنونی عملاً ساکنان این خانه کارمندان و کارکنان بخشهای اداری آن هستند، تصریح کرد: از جمله گردنههای سخت و دشواری که در طول ۴۰ سال گذشته در مقابل مدیریتهای هنری قد برافراشته، جذب حداکثری و دفع حداقلی و نحوه تحقق آن و الزامات علمی و عملی آن است. این فرایند بسیار پیچیده و حساس را باید با دقیقترین جراحیها مقایسه و تشبیه کرد.
شاکری با این پرسش که چگونه میتوان با حفظ و تأکید بر مبانی فضای هنری و هنرمندان را به نحو فعال و سازندهای مدیریت کرد، گفت: تاریخچه ادبیات داستانی کشور سرشار از تجربههای تلخ در این باره است. چه بسیار مدیرانی که رویای مدیریت هنرمندان استخوان خرد کرده را در سر میپروراندهاند و پس از مدتی دریافتند خود مدیریت میشدهاند و طیفی از بهترین هنرمندان متعهد را ترک گفته و اعتبار و بودجه مجموعه شان را پای مجموعهها و افراد جریان شبه روشنفکر ریختهاند.
رویکرد غالب مجموعههای هنری در کشور بخصوص در جریان متعهد توجه به «تولید» است
مولف کتاب «تجربه خطا نمیکند» گفت: مقوله دیگری که دوره مدیریت آقای «دادمان» را به دورانی پر چالش بدل خواهد کرد، ایجاد توازن در ساحتهای هنری بر اساس اولویت بندی ضرورتهای کنونی است. میتوان به جرات گفت، رویکرد غالب مجموعههای هنری در کشور بخصوص در جریان متعهد توجه به «تولید» است. این توجه انحصاری که نتیجه شناخت ناقص ارکان تاثیر گذاری هنر و جایگاه آن در فضای فرهنگی کشور است، ارکان مهم دیگری چون «نقد»، «پژوهش» و «آموزش» را به محاق برده است.
وی ضمن بیان اینکه آقای «دادمان» میراثدار مجموعهای هستند که در پرورش مربی و مدرس در حوزه «داستان نویسی» کار ویژهای صورت نداده است و مجموعه پژوهشیاش، کم کار و کم بازده است، گفت: ایجاد جایگاه ارزشمند برای هنر و ادبیات انقلاب اسلامی و تقابل با جریانهای ترجمهای وارداتی سکولار جز با تحکیم مبانی، تئوری پردازی و تعمیق فهم از هنر امکانپذیر نیست. حوزه هنری مجموعهای برآمده از انقلاب، برای انقلاب و برای هنرمندان انقلاب است.
رگ و پی حوزه هنری نیازمند شور و شوق انقلابی و عمل مومنانه است/دربهای حوزه هنری و اتاقهای مدیران آن به معنای واقعی برای هنرمندان انقلابی باید گشوده شود
وی افزود: تفاوت سلایق و اتحاد در مبانی خصوصیت نیروهای هنری انقلاب اسلامی است. مدیریت چنین مجموعهای بسیار بیش از گفتن و عمل کردن نیازمند شنیدن است. دربهای حوزه هنری و اتاقهای مدیران آن به معنای واقعی برای هنرمندان انقلابی باید گشوده شود. رگ و پی حوزه هنری نیازمند شور و شوق انقلابی و عمل مومنانه است.
شاکری در پایان خاطر نشان کرد: تردیدی در این نیست که چشم امید مقام معظم رهبری به عنوان همراهی امین و پدری دلسوز به حوزه هنری است. چنانکه تقریظ های ایشان بر برخی کتابهای حوزه هنری حاکی از همین علاقه و اشتیاق و امید است. در پایان برای آقای «مومنی شریف» آرزوی توفیق دارم. زحمات ایشان در طول دوره مدیریتشان عندالله ماجور باشد. همچنین برای آقای «دادمان» که برخاسته از نسل آگاه و انقلابی کنونی هستند حسن توفیق آرزو میکنم.