نقش مرگ باوری در کاهش اضطراب کرونا

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلام یبه نقل از خبرگزاری ایسنا،حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر ابوالفضل ساجدی دبیر پیشین و عضو شورا یعلمی قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه در ابتدای نشست علمی مبحث “نقش مرگ باوری در کاهش اضطراب در ایام کرونا ” به‌عنوان یکی از سلسله نشست‌های “کرونا و زندگی مؤمنانه” که شنبه ‌شب به همت دانشگاه پردیس فارابی و جهاد دانشگاهی قم برگزار شد، گفت: بی‌تردید یکی از بحران‌های جهان معاصر در این ایام اضطرابی است که به دلیل ترس از مرگ بر دل‌ها حاکم شده است و با گزارش‌های تکان‌دهنده از سایت‌های مختلف می‌بینیم که بیماران متعددی از شدت ترس جان خود را از دست دادند.

وی با اشاره به اینکه اضطراب نوعی احساس رنج‌آور یا هیجانی است که همه انسان‌ها آن را تجربه می‌کنند و عوامل مختلفی مثل گذشته و آینده تاریک و مبهم یا ضعف و ناتوانی در مقابله با مشکلات آن را ایجاد می‌کند، ادامه داد: اضطراب به دو نوع طبیعی و بیمارگونه تقسیم می‌شود که نوع اول واکنش طبیعی انسان‌ها در شرایط سخت است و این سبب حرکت انسان‌ها، تصمیم‌گیری صحیح و محافظت از خطر می‌شود؛ نوع دوم اضطرابی است که همراه با ترس و نگرانی مفرط و تنش شدید روانی است.

ریشه‌های اضطراب از مرگ و راهکارهای مقابله با این اضطراب

عضو هیئت‌علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ه) افزود: ما برای غلبه بر این اضطراب باید ریشه‌های آن را بررسی کنیم، از نگاه اسلامی یکی از ریشه‌های این نگرانی ریشه‌شناختی یا بینشی است که مربوط به جهل ما نسبت به موضوع است انسان‌ها نمی‌دانند با چه حوادث و خطراتی مواجه خواهند شد لذا احساس اضطراب و نگرانی دارند؛ حضرت علی(ع) نیز می‌فرمایند: مردم دشمن آن چیزی هستند که به آن جهل دارند.

ساجدی بیان کرد: در سوره یونس آیه ۳۹ آمده «بَلْ کَذَّبُوا بِمَا لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ» یعنی انکار می‌کردند آنچه را نتوانستند بفهمند یعنی انسان نادان آنچه را که می‌داند، دانش می‌پندارد و غیر آن را نادرست می‌پندارد.

وی عنوان کرد: در روایتی از امام باقر(ع) پرسیدند چرا انسان‌ها از مرگ خوششان نمی‌آید؟ حضرت در جواب فرمودند: چون مردم نسبت به آن جهل دارند لذا از آن اکراه دارند.

عضو هیئت‌علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ه) معرفت افزایی و بالا بردن میزان درک و فهم را راهکار مهم مقابله با اضطراب مرگ دانست و گفت: امام جواد(ع) می‌فرمایند: اگر مردم بدانند مرگ چیست و از اولیا خدا باشند، آن‌ها مرگ را دوست خواهند داشت و خواهند دانست که آخرت برای آن‌ها بهتر از دنیاست.

ساجدی گفت: امام عسگری از قول پدرشان می‌فرمایند: یکی از دوستان پدرم بیمار شد و پدرم به عیادت ایشان رفت و دید دوستش گریه می‌کند که به او گفت ای بنده خدا از مرگ می‌ترسی؟ مگر حقیقت مرگ را نمی‌دانی که امام هادی(ع) فرمود وقتی بدن کثیف باشد و تو را آزرده کند راهی غیر از حمام رفتن داری؟ که فرد گفت باید همین کار را کرد و مایل هستیم به حمام برویم؛ مرگ برای انسان مؤمن مشابه همین حمام است که او را از گناهان و زشتی‌ها پاک می‌کند.

وی اضافه کرد: در گام دوم باید این درک و فهم را تبدیل به باور کنیم و سپس فهم و باور ما فقط نسبت به مرگ نباشد بلکه نسبت به رویکرد اسلامی مرگ باشد یعنی نسبت به آنچه بعد از مرگ برای انسان اتفاق می‌افتد و ملازم مرگ است، باور داشته باشیم.

عضو شورای علمی قطب فلسفه دین اسلامی ادامه داد: باور با فهم عادی تفاوت دارد، در زندگی ما باور تأثیرگذاری بالایی دارد و ما تابع باورهایمان هستیم چون در آن عنصر ذهنی و شناختی وجود دارد و هم عنصر قلبی و احساسی.

ساجدی با اشاره به اینکه باور به دنبالش عمل می‌آید، اظهار کرد: نقش باور در زندگی به‌گونه‌ای است که قرآن هم روی ایمان و باور تأکید دارد و صرف دانش و فهم را کافی نمی‌داند؛ در قرآن آمده «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا: و انکار کردند آیات را و حال آنکه علم داشتند ولی خدا را به خاطر ستمکاری و برتری‌جویی انکار می‌کردند» یعنی این دانش با قلب آن‌ها ارتباط نداشت.

استاد حوزه علمیه ابراز کرد: در قرآن روی ایمان بیش از علم تأکید شده است، برای عمل نمی‌توان به معرفت تنها اکتفا کرد بلکه باید یک گام جلوتر به سمت باور و پیوند زدن با بعد قلبی و احساسی برویم.

وی با طرح این سؤال که چگونه می‌توانیم فهم خودمان را از آموزه‌ای مانند مرگ تبدیل به باور کنیم؟ ادامه داد: باور یک آگاهی و فهم عمیق مرتبط با قلب است و برای اینکه فهم تبدیل به باور شود می‌توانیم سه راهکار را دنبال کنیم.

عضو هیئت‌علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ه) ادامه داد: فهم عینی نسبت به متعلق باور اولین راه تبدیل فهم به باور است مثلاً اگر به کودک بگوییم به آب جوش دست نزن او ممکن است بفهمد اما خیلی گوش نمی‌دهد اما یک‌بار دستش سوخت و داغی را احساس کرد فهمش تبدیل به باور می‌شود چون سوزندگی را تجربه کرده است.

ساجدی تکرار و تلقین درونی نسبت به متعلق باور را دومین راهکار تبدیل فهم به باور برشمرد و تصریح کرد: ما می‌دانیم که مرده زنده نمی‌شود ولی از مرده می‌ترسیم و حاضر نیستیم شب کنارش بخوابیم اما اگر به خودمان تلقین کنیم او مرده است و هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد، این تلقین به‌ مرور باعث زائل شدن این ترس می‌شود.

استاد حوزه علمیه گفت: گام سوم این است که انسان بسترسازی قلبی و عملی برای فهم متعلق باور بکند؛ تقوای عملی قلب انسان را برای درک عمیق‌تر از خداوند آماده می‌کند؛ اگر اهل تقوا و عمل باشیم درک و فهم حضوری ما نسبت به خدا افزایش پیدا می‌کند و نوع نگاهمان ارتقا پیدا می‌کند.

وی با اشاره به اینکه گام اول یعنی تجربه عینی تنها با از دنیا رفتن و مردن محقق می‌شود، ادامه داد: امور مادی و باورهای دنیوی در انسان راحت شکل می‌گیرد به خاطر اینکه به‌طور تدریجی برای ما اتفاق می‌افتد و باورها تقویت می‌شود، مانند ارزش پول و لذت شهرت و قدرت و ثروت که این‌ها را باور داریم و درک می‌کنیم چون تجربه عینی نسبت به برخی از این امور دنیوی داریم و خیلی تلقین می‌کنیم مانند رسیدن به پول و مسائل مادی؛ هنگام سخن از مسائل مادی این مادیات به فرد تلقین می‌شود و نظام خیالی او به سمت مسائل مادی می‌رود و باورهای مادی در او راسخ می‌شود.

عضو هیئت‌علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ه) گفت: بعد سوم بسترسازی قلبی و عملی برای تقویت باورهای مادی در انسان فراوان است، رفتارهایی از ما صادر می‌شود که باورهای مادی را تقویت می‌کند و نیز قلب و احساس و گرایشات ما بستر خوبی را برای تقویت باورهای مادی فراهم می‌کند.

ساجدی اضافه کرد: ما نسبت به امور غیب مانند مرگ و معاد چنین باوری را نداریم که باید این روش‌های گفته‌شده را برای تحقق مرگ باوری اجرا کنیم؛ راه اول یعنی تجربه عینی امکان ندارد مگر وقتی بمیریم فقط افرادی که تجربه نزدیک به مرگ داشتند درک حداقلی از مرگ دارند و این‌ها احساس و فهم دیگری نسبت به مرگ دارند که مصداقش بسیار اندک است.

وی تأکید کرد: در گام دوم با اینکه تکرار و تلقین فهم خود مرگ به‌تنهایی کافی نیست باید به فهم ملازمات و ملحقات مرگ برسیم یعنی بدانیم وقتی انسان از دنیا رفت چه اتفاقی برایش می‌افتد؛ از نگاه اسلامی مرگ انسان ملازم و همراه با چه نوع ادراکات و تجاربی است، با تکرار و تلقین این واقعیات ناپیدا در خودمان تبدیل به باور کنیم.

استاد حوزه علمیه با اشاره به اینکه قرائت آیات قرآن با توجه و تأمل می‌تواند نتیجه تلقین و تکرار باور مرگ و ملازمات مرگ را به دنبال داشته باشد، گفت: به‌مرور زمان این سیره مستمر قرائت قرآن مرگ باوری اضطراب زدا را در انسان حاصل می‌کند؛ دیگر راه باور مرگ و هوشیاری نسبت به مرگ گفت‌وگو با انسان‌های در شرف مرگ و یا شرکت در تشییع‌جنازه و رفتن به قبرستان و تدبر در مورد مرگ است.

عضو هیئت‌علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به اینکه ما از تدبر و تفکر در مورد مرگ فرار می‌کنیم، عنوان کرد: برای بسترسازی قلبی و رفتاری برای تحقق باور مرگ باید امیال مقابل آن یعنی نگرانی نسبت به مرگ مانند میل به بقا را تضعیف کنیم و به این باور اسلامی برسیم که انسان با مرگ از بین نمی‌رود و این منکرین معاد هستند که فکر می‌کنند غیر از حیات دنیا چیزی نیست.

ساجدی ادامه داد: فردی که به‌ باور مرگ و معاد رسیده این دنیا را میدان رزم و زورآزمایی و امتحان برای تفکیک پاکان از پلیدان و بیداردلان از غافلان می‌داند و دیگر احساس ترس نخواهد داشت.

وی افزود: بنابر آنچه در روایات آمده و عرفا می‌گویند فرد با مرگ به این درک می‌رسد که گویا کل حیات ما به‌منزله یک خواب کوتاه بوده است و اگر استمرار و اتصال این حیات به حیات ابدی را باور کنیم دیگر ترسی از مرگ نداریم.

استاد حوزه علمیه با اشاره به اینکه یکی از علل ترس و اضطراب از مرگ دل‌بستگی به دنیا است، یادآور کرد: در روایتی آمده شخصی از پیامبر اکرم(ص) پرسید چرا من از مرگ می‌ترسم؟ حضرت فرمودند: شما مال و ثروت دارید؟ او گفت بله؛ سپس حضرت پرسید آیا در راه خدا خرج می‌کنید؟ او گفت خیر سپس حضرت فرمودند ترس تو به خاطر از دست دادن اموالت است.