به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی- ترویجی “اسلامیت تغییری در ماهیت یا هویت علوم انسانی” توسط گروه کلام پژوهشکده حکمت و دینپژوهی پژوهشگاه روز یکشنبه ۱۳ بهمن ماه جاری در سالن فرهنگ پژوهشگاه دفتر قم برگزار شد.
حجتالاسلام دکتر قاسم ترخان در ابتدای ارائه مطالب خود با طرح این سوال که آیا در فرایند اسلامی سازی علوم انسانی، ماهیت این علوم تغییر مییابد یا صرفا با حفظ ماهیت شاهد تغییراتی در هویت آنها خواهیم بود؟ اظهار داشت: پاسخ برخی از موافقان علم دینی به این پرسش آن است که ماهیت و ذات علم، در علم دینی تغییر نمییابد، و تنها در هویت آن تغییراتی پدید میآید؛ تغییر هویت مانند آن است که بخواهیم ناخالصیهای آب را تصفیه و آن را سالم یا شیرین کنیم و تغییر ماهیت مانند آن است که با تغییر یکی از عناصر آب، آن را به گاز تبدیل کنیم.
وی افزود: این دیدگاه معتقد است که کاشفیت، عینیت و عقلانیت را از اوصاف ذاتی و اصلی علم میباشد و آنچه در دینی شدن تغییر مییابد هویت و جهتداری علم است. به عبارت دیگر؛ دینی یا سکولار شدن علم از عناصر و ویژگیهای متغیر و وابسته میباشد همانگونه که حقیقی یا اعتباری بودن یا درجه یک و دو بودن یک علم اینگونه هستند.
عضو هیأت علمی گروه کلام پژوهشگاه تشریح کرد: دیدگاه یاد شده، اگرچه میپذیرد که یک ساختمان میتواند عناصر رکنی (علل ناقصه) و غیررکنی (علل معده) داشته باشد که تأمین کننده اصل ساختمان و ماهیت آن باشند، اما عناصر هویتبخش ساختمان نیز از دو دسته عوامل رکنی و غیررکنی برخوردارند با این تفاوت که ممکن است در رکنی یا غیررکنیبودن عناصر، تغییری صورت گیرد؛ مثلاً ویژگی «زیبایی ساختمان»، ناظر به هویت آن است و عناصر زیباییبخش آن به دو دسته رکنی (علل ناقصه زیبایی) و غیررکنی (علل معده زیبایی) تقسیم خواهد شد؛ یا ویژگی مدرن و سنتی برای یک ساختمان، نیز به هویت آن مرتبط است. مدرنبودن یا سنتیبودن به عوامل مختلفی بر میگردد که برخی نسبت به آن، نقش رکنی و برخی دیگر غیررکنی دارند؛ مثلاً در ساختمان مدرن از مصالح کامپوزیتی استفاده میشود و در ساختمان سنتی از مصالح سنتی مثل سنگ، آجر، خشت، گل و …. این مصالح نسبت به ساختمان دو نقش دارند؛ یک نقش ماهیتساز (که اصل ساختمانبودن به این مصالح است و تفاوتی بین سنتی و مدرن وجود ندارد)، و نقش دیگر آن، هویتبخشی است که اینجا سخن از سنتی یا مدرن بودن است. مصالح در نقش نخست، نقش علت ناقصه را برای اصل ساختمان بازی میکنند، در حالیکه همین مصالح در نقش هویتبخشی (مثل مدرن یا سنتیبودن مصالح)، نسبت به ماهیت ساختمان، نقش علت معده را دارند؛ ولی نسبت به هویت ساختمان، نقش علت ناقصه دارند. پس مصالح به یک اعتبار از سنخ علت ناقصهاند و به اعتبار دیگر از سنخ علت معده.
وی با بیان این نکته که این مسأله درباره مؤلفههای دینیبودن علم نیز مطرح است، بیان داشت: دینی یا سکولاربودن علم، ناظر به ویژگی و مشخصه آن است (هویت علم) نه ماهیت آن. آیا معیار دینیبودن را نیز باید منحصر در عناصر هویتبخش دید یا در عناصر رکنی هم میتوان دید؟ به نظر می رسد دینیبودن را در تمامی عناصر میتوان دید حتی در عناصر رکنی؛ اما با قید هویتبخشی نه ماهیتسازی؛ مثلاً دینیبودن عنصر محتوا و مسائل، هم اشاره به هویت مسأله دارد و هم ماهیت آن؛ یا دینیبودن مبانی نیز دو نقش دارند یک نقش ماهیتبخش علم و یک نقش هویت بخش آن (جهتدهنده)؛ لذا دینیبودن از ناحیه مبانی، به نقش دوم اشاره دارد نه نقش اول.
در ادامه، حجتالاسلام دکتر مهدی عبداللهی و دکتر رمضان علیتبار به نقد مطالب ارائه شده پرداختند.
گزارش کامل این کرسی به زودی منتشر خواهد شد.