به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کارکردسنجی اعضای هیات علمی سنت و رویه ای رایج در پژوهشگاه است که به صورت مشخص و برنامه ریزی شده در یک برنامه زمانی شش ماهه ی منظم به پالایش فعالیت های اعضا و انطباق آن با برنامه موظفی ایشان می پردازد. فرصتی دست داد تا ضمن مصاحبت با جناب آقای دکتر محسن ردادی مدیر برنامه ریزی و ارزشیابی معاونت پژوهشی از چند و چون جلسات کارکردسنجی اعضای هیات علمی اطلاعات مفیدی کسب کنیم:
- با سلام و خسته نباشید خدمت شما به دلیل کار بسیار فشرده ای که در هفته های اخیر برای برگزاری جلسات کارکردسنجی اعضا داشتید. به عنوان اولین سوال در ابتدا، لطفا بفرمایید اصلاً «کارکردسنجی» چیست و چرا انجام میشود؟
من هم خدمت شما و مخاطبان پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی سلام عرض می کنم، کارکرد سنجی یکی از ابزارهای مدیریت پژوهش در پژوهشگاه است. بر اساس قوانین و قواعد و رویههای موجود در پژوهشگاه ما هر شش ماه یک بار محققان و پژوهشگران محترم را دعوت میکنیم و پیشرفت پژوهشهایی که بر عهده دارند را بررسی میکنیم. هر عضو محترم هیأت علمی تعهد دارد که در دورهی مشخص میزان معینی از پروژهی خود را پیش ببرد و به علاوه مقاله و سایر فعالیتهای پژوهشی را نیز انجام دهد. در طی فرایند کارکردسنجی انجام تعهد اعضای محترم سنجیده میشود و نتیجهی آن به صورت کارنامهی دورهای در اختیار همکاران بزرگوار و نیز مسئولین پژوهشگاه قرار میگیرد. در واقع کارکردسنجی نشان میدهد که عضو محترم تا چه میزان تحقیق را پیش برده است. معاونت پژوهشی تلاش میکند موانع و عوامل کاهندهی سرعت پیشرفت را کشف و برای بهبود کمیت و کیفیت پژوهشها همفکری و همکاری لازم را انجام دهد. در کنار کارکردسنجی اعضای محترم، ما یک «برنامهسنجی» هم داریم که پیشرفت برنامهی گروهها را بررسی میکنیم.
- بنابراین شما دو کار متفاوت را انجام میدهید؟
بله. درست میفرمایید. در واقع ما یک کارکردسنجی اعضای محترم را داریم و یک برنامهسنجی گروههای علمی. البته این دو به صورت موازی بر پیشبرد برنامههای پژوهشگاه نظارت دارند.
- لطفاً در مورد هر کدام از این دو توضیح دهید
برای توضیح باید این مقدمه را عرض کنم که پژوهشگاه به صورت سالانه برنامه ای را برای هر گروه علمی مشخص میکند و در آن برنامه وظیفهی پژوهشی هر عضو تعیین میشود. در این برنامهی سالانه که متناسب با بودجهی پژوهشگاه تنظیم میشود، به صورت دقیق فعالیتهای پژوهشی هر گروه علمی اعم از پروژههای پژوهشی، تألیف مقالهها، سمینارهای علمی، کرسی ترویجی و… مشخص است.بخشی از این فعالیتهای پژوهشی بر عهدهی اعضای هیأت علمی عضو هر گروه است و البته بخشی دیگر را محققان مدعو و پژوهشگران همکار انجام میدهند. معاونت پژوهشی هر ۶ ماه یکبار جلسهای ترتیب داده و طی فرایند «برنامهسنجی» بررسی میکند که این برنامهی علمی گروه تا چه میزان پیشرفت داشته و احیانا ایرادها و اشکالها چه بوده است. از طرف دیگر فرایند «کارکردسنجی اعضای هیأت علمی» را نیز برگزار میکند تا عمل به برنامه علمی عضوهیأت علمی نیز بررسی گردد.
- یعنی شما از یک طرف بررسی میکنید که وظایف اعضای هیأت علمی چگونه انجام شده و از طرف دیگر پیگیر اجرای برنامهی گروههای علمی هستید که تا چه حد مطابق پیش بینی پیشرفت داشته است؟
بله دقیقا!
- خب سوال بعدی این است که فایدهی کارکرد سنجی و برنامه سنجی چیست؟
ببینید اولاً این ابزارهایی برای مدیریت پژوهش هستند. یعنی اطمینان از اینکه محقق بخوبی پژوهش خود را پیش می برد…
- یعنی شما در طی کارکردسنجی به اعضا می گویید که چگونه باید تحقیق کنند؟
نه این برداشت درستی از صحبت من نیست. این را در نظر داشته باشید که اعضای محترم هیأت علمی پژوهشگاه افرادی دانشمند و توانمند هستند و بسیاری از آنها در رشتهی علمی خود مرجع به شمار میروند. قاعدتا این افراد نیازی به هدایت به آن معنا ندارند. البته سایر اعضای گروه علمی و مدیر گروه، در زمینهی تحقیق و پروژه، مشورت های لازم و تخصصی را ارائه میدهند. به علاوه پس از پایان پروژه، توسط اساتید شاخص، نتیجهی کار مورد ارزیابی قرار میگیرد. معاونت پژوهشی صرفا میزان پیشرفت برنامه تحقیق را مورد پرسش قرار میدهد.
- پس این پرسش ضروریتر شد که با وجود ارزیابی تخصصی انتهای پروژه و نظارت مدیر گروه علمی، چه نیازی به کارکردسنجی و برنامهسنجی است؟
پس اجازه دهید از زاویهی دیگری به پرسش شما پاسخ دهم. پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی از بودجه عمومی تامین میشود. بنابراین باید پاسخگوی تک تک ریالهایی که از بیتالمال دریافت میکند باشد. ارزیابی تخصصی و نظارت گروه علمی کیفیت این پژوهشها را تضمین میکنند. اما نباید جایی باشد که سرعت پیشرفت پروژهها را کنترل کند؟ در جامعهی پرشتاب کنونی، اگر پروژهای تعریف میشود باید به سرعت به انجام برسد و نتایج آن به دست سیاستگذاران و مجریان و سایر مراجع قرار گیرد. اگر این پروژهها در زمان مقرر تهیه و تحویل نشوند، مشخص نیست که بتواند تأثیر مورد انتظار را داشته باشد. مجموعهی پژوهشگاه بر این باور هستند که تولیدات پژوهشی و تحقیقات باید به اندازه کافی ارزشمند و مفید برای جامعه و مردم باشد و به پیشبرد دانش، گرهگشایی از مسائل مهم جامعه و حکومت، و بهبود کیفیت زندگی مردم منجر شود. و این اهداف محقق نمیشوند مگر اینکه در زمان مشخص و محدود تحقیقات به نتیجه برسند. نمیتوان جامعه را معطل نگاه داشت که در مورد فلان مسألهی بانکی، یا بهمان مسألهی حقوقی و فقهی، یا یک پدیدهی فرهنگی در فضای مجازی ما چندین سال تحقیق کنیم و بعد نتیجه را ارائه کنیم. جامعه منتظر نمیماند و پاسخهایی که با تأخیر ارائه شوند حتما بیات و بیارزش میشوند. کارکردسنجی در واقع میخواهد به مسئولان پژوهشگاه اطمینان دهد که تحقیقات با سرعت کافی و مناسب در حال انجام هستند و جوابهای مسائل مربوط به مردم و جامعه در زمان مناسب قابل انتشارخواهند بود.
- پس کارکرد مهم کارکردسنجی نظارت و پایش است؟
بله. البته نهادهای نظارتی متعددی از دولت، وزارت علوم، دفتر مقام معظم رهبری بر برنامهی پژوهشگاه نظارت بیرونی دارند و این نظارت را هم خیلی سختگیرانه و در جزئیات انجام میدهند. اما همانطور که عرض کردم باورمن و سایر همکاران این است که بیش و پیش از نهادهای نظارتی، خود ما باید نسبت به بیت المال احساس تعهد کرده و پژوهشها را از نظر کمی و کیفی پایش کنیم. کارکرد سنجی بخشی از این هدف را برآورده میسازد.
- این چنین کارکردسنجیای در سایر موسسات پژوهشی دیگر نیز انجام میشود؟
فکر کنم همه موسسات پژوهشی و دانشگاهی به نوعی اعضای خود را مورد سنجش و نظارت قرار میدهند و قاعدتا نسبت به پیشبرد برنامهی خود حساس هستند. اما تا جایی که من مطلع هستم چنین فرآیندی که اجازه دهید آن را سخت گیرانه بخوانم در پژوهشگاه دیگری سراغ ندارم. من در دانشگاهها و مؤسسات دیگر هم حضور دارم و میبینم که چنین حسابکشیای از اعضا به عمل نمیآید. یک استاد دانشگاه همین که در کلاس حاضر شود انگار میشود که وظیفهاش را انجام داده و دیگر مورد پرسش قرار نمیگیرد. اما اعضای پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی به صورت دورهای در برابر این پرسش قرار میگیرند که برنامهی شما چقدر پیشرفت داشته و اگر این پیشرفت کند است، چگونه میخواهید آن را جبران کنید؟هرچند مورد پرسش قرار گرفتن ممکن است باعث آزردگی و رنجش همکاران عضو هیأت علمی من شود و برخی نیز کارکردسنجی را با توجه به تجربه سایر موسسات پژوهشی غیر ضروری بخوانند، اما نشانه ای است بر دقت و حساسیت نسبت به برنامه و بودجه.چون دقیقاً کنترل میکند که آیا بودجه ای که از بیت المال پرداخت شده در محل خود و به نفع کشور استفاده شده است یا خیر؟ قبول دارم که بسیاری از موسسات پژوهشی حساسیت کمتری نسبت به این موضوع دارند. اما خوشبختانه تقوایی که در اعضای هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی وجود دارد باعث شده که بیش از همه خود آنها با حساسیت برنامه خود برای تولید پژوهش و کتاب های مفید برای مردم و کشور را کنترل کرده و به علاوه به کارکردسنجی تن دهند و حتی اعضای هیأت علمی با رتبهی استاد تمام که بسیار معتبر و مورد احترام جامعهی علمی هستند با فروتنی به جلسات کارکردسنجی تشریف آورده و خود را در معرض پرسش از پیشرفت برنامهی علمی قرار میدهند. تصور میکنم بالا بودن میزان تولید آثار پژوهشی با کیفیت در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در مقایسه با سایر موسسات مشابه با بودجههای کلان، این است که در کنار کیفیت اعضای هیئت علمی، نظارت مستمر،دقیق و جدی جریان دارد.
- از مجالی که در اختیار ما قرار دادید تشکر می کنیم. در پایان اگر نکته ای دارید در خدمت شما هستیم
میخواستم در این فرصت از همکاران معاونت پژوهشی که در این یک هفته با کار فشرده و با صبوری به برنامه سنجی و کارکرد سنجی اعضای محترم پرداختند تشکر کنم. از اعضای محترم هیئت علمی نیز که با بزرگواری وفروتنی می پذیرند که گزارش کار خود را به معاونت پژوهشی ارائه نمایند و این روند سختگیرانه را تحمل میکنند سپاسگذارم.
از شما هم عذرخواهی میکنم که نتوانستم در زمان مقرر برای مصاحبه خدمت شما باشم. در پایان مشتاقم که اعلام کنم پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی آمادگی دارد تجربیات خود را در زمینه مدیریت پژوهش و کارکردسنجی در اختیار سایر موسسات مشابه قرار دهد تا انشاءالله تولید علم در کشور بتواند بهینهتر و منظمتر صورت گیرد و کمتر شاهد هدررفت همین بودجهی اندکی که به بخش پژوهش اختصاص داده شده باشیم.
- با تشکر از شما برای فرصتی که در اختیار ما گذاشتید.