به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست «ساختار منطقی مطالعات تمدن نوین اسلامی» از سلسله نشستهای هفته چهارم تمدن نوین اسلامی با ارائه حجتالاسلام والمسلمین علی ذوعلم عضو هیات علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و نقد دکتر مصطفی ملکوتیان به همت گروه تاریخ و تمدن پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عصر روز سهشنبه مورخ ۷ اسفندماه جاری برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین علی ذوعلم ابتدا به گفتاری از شهید بهشتی اشاره نمود که: اسلام بیش از آنکه با نظریهپردازی و گفتار پیش برود با عمل پیش رفته است. وی رسیدن به تمدن نوین اسلامی را متکی به نظریهپردازی و بیش از آن به عمل مرتبط دانست.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی پیام تمدن نوین اسلامی را به معنای نفی تمدن قدیم اسلامی و نفی تمدن غربی دانست و افزود: سه منبع برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی وجود دارد: اسلام، تمدن قدیم اسلامی، تمدن غربی.
به باور حجت الاسلام ذوعلم این تمدن نوین اسلامی چهار رکن دارد: مبانی فلسفی، دانش (علوم انسانی و علوم تجربی)، نظامهای اجتماعی (سیاسی، تربیتی، قضایی، …)، ساختارها و نهادها و فرایندها (بانک، بورس و …)
وی گفت: در این نظام دانایی اسلام و غرب تفاوت نگاه در وزن و جایگاه این مؤلفهها و مصداقهای آنها وجود دارد. مثلا در غرب علوم تجربی به جهان اطراف طبیعت میگوید، اما در نگاه اسلامی از خلقت نام برده میشود. بورس و بانک که در تمدن غرب وجود دارد آیا باید در تمدن اسلامی هم باشد؟ این محل بحث است.
حجتالاسلام ذوعلم تأکید کرد: برای بررسی مولفهها و ساختار تمدن نوین اسلامی به چهار پیشینه باید توجه کرد:
تمدن جدید غربی – تمدن پیشین اسلامی – پیشینهی تمدن ایرانی – پیشینهی انقلاب اسلامی. و برای رسیدن به مختصات تمدن نوین اسلامی سه رویکرد وجود دارد:
رویکرد توصیفی گزارشی – رویکرد تحلیلی انتقادی – رویکرد راهبردی عملیاتی
حجتالاسلام علی ذوعلم گفت: تأکید رهبری بر این است که نباید برای تولید تمدن نوین اسلامی در بحثهای نظری غرق نشویم. به علاوه بحثها و مطالعات در این زمینه پراکنده است و باید از این تشتت رها شد.به علاوه ایشان تأکید دارند که به برنامهی عملی هم رسید.
در پایان حجتالاسلام ذوعلم بحث خود را اینگونه جمعبندی کرد که: بر اساس این مدل و ساختار منطقی مطالعاتی بیش از ۱۳۰۰ موضوع پژوهشی با اولویتهای مختلف قابل دسترسی است و مطالعهی آنها میتواند ابعاد مختلف این تمدن را بگشاید.
در ادامهی بحث دکتر ملکوتیان به نقد بحث ارائه شده پرداخت. اولین نکتهی وی این بود که در هر نقشهی راهی باید ایرادهای رقیب بیان شود و در این مقاله به آن اشاره نشده بود. حجتالاسلام ذوعلم در پاسخ گفت که بحث افول تمدنها که به عوامل سقوط تمدنها میپردازد و و تحلیل انتقادی که به بحثهای نظری مسأله میپردازد و به ایرادهای رقیب میپردازد.
وی افزود ما دشمن تمدن غرب نیستیم و دستاوردهای تمدن غرب ارزشمند است و البته به آن نقد داریم. اما با استکبار غرب و سلطهطلبی تمدن غرب ایراد و دشمنی داریم. اگر غرب این سلطهطلبی را کنار بگذارد و در مسیر حق حرکت کند امکان از بین رفتن دشمنی وجود دارد.
دکتر ملکوتیان گفت: علوم اجتماعی، علوم رفتاری و علوم انسانی تشکیل دهنده بخش مهمی از هر تمدن است و بنابراین لازم بود که در این مدل ارائه شده بحث مفصلتری در مورد جایگاه و ارزش این علوم پرداخته میشد.
در ادامه این استاد علوم سیاسی برخی ابهامات و نکات را مطرح نمود که حجتالاسلام ذوعلم به آنها پاسخ گفت.