به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی- ترویجی “توحید ربوبی و بروندادهای آن در پاسخ به مسائل سیاسی” توسط گروه قرآنپژوهی پژوهشکده حکمت و دینپژوهی پژوهشگاه و با حضور اساتید و صاحبنظران این حوزه چهارشنبه دهم بهمن ماه در قم برگزار شد.
حجتالاسلام محمد عابدی عضو هیات علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشکده حکمت و دینپژوهی به عنوان ارائهدهنده در ابتدای این کرسی علمی با بیان اینکه اعتقاد به وحدانیت ربوبی تمایزات معناداری در پاسخ به مسائل اصلی سیاست ایجاد میکند، گفت: اعتقاد به وحدانیت ربوبی تمایزات معناداری در پاسخ به مسائل اصلی سیاست ایجاد مسائلی وجود دارد برخی از این مسائل عبارتند از:
۱. اختصاص شئون ربوبیت سیاسی همچون قانونگذاری وحاکیمت به خداوند؛
۲. نفی ربوبیت استقلالی بشر و پذیرش مظهریت تدبیر حیاتسیاسی توسط بشر؛
۳. عدم تفویض اذن تصرفات تشریعی به عموم مردم و قبول واگذاری به اشخاص خاص همچون معصوم و ولی فقیه؛
۴. عدم مشروعیت تشریعات سیاسی خودبنیاد و قبول مشروعیت قوانین سیاسی بشری بااذن الهی؛
۵. ضرورت تشکیل حکومت بر مبنای اعتقاد به ربوبیت الهی؛
۶. ضرورت تبعیت از نظام ارزشی الهی در حیات سیاسی؛
۷. تعهدمندی دولت به تامین کمال وسعادت بشر، ودهها مسئله دیگر.
از این منظر که نظام سیاسی ما اسلامی و مبتنی بر قران کریم است، دستیابی به این تمایزات میتواند در کنار بروندادهای مبانی دیگر، زمینه تدوین الگوی قرانی مناسبی برای تدبیر مطلوب حیات شهروندان ارئه نماید. این بحث را در دو قسمت میتوان سامان داد.
وی گفت: در قسمت اول به مفهومشناسی ربوبیت و توجه به اهمیت بحث توجه میدهیم: واژه«رَبّ» را به معنای ایجاد لحظه به لحظه تا حد کمال دانستهاند. از نگاه علامه طباطبایی، رب،به معنای مالک و صاحباختیاری است که هر لحظه در حال ربوبیت مملوک است و «ربالعالمین»، مالک تمام عالمین است و چون مِلک حقیقی از تدبیر و ربوبیت تفکیکپذیر نیست صاحب اختیار مخلوقات است و برای تصرف و تدبیر و هدایتشان، به اذن کسی نیاز ندارد، تدبیر هستی فقط به دست اوست و موجودات در تداوم هستی نیز به خالق نیاز دارند و اگر عنايتش لحظهاي قطع گردد، نابودیاشان قطعی است. قرآن ربوبیت انحصاری الهی در تکوین و تشریع را میپذیرد و آیه۳۶ جاثیه جامع ربوبيت عام معرفی شده است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه با بیان اینکه بروندادهای پذیرش وحدانیت ربوبی در پاسخ به مسائل سیاسی است، تصریح داشت: مقتضای توحیدربوبی تشریعی پذیرش حق دخالت انحصاری و مطلق خداوند در مدیریت حیات اجتماعی و سیاسی، نظام حقوق و وظایف، در کنار تدبیر حیات فردی است. خلاصه استدلال چنین است که:
۱.ربوبیت تکوینی منحصرا در اختیار خداست.
۲. ربوبیت تشریعی از آن کسی است که ربوبیت تکوین دارد.
۳.انحصار مذکور عینا در ربوبیت تشریعی وجود دارد،لذا این ربوبیت در همه شئون ابعاد زندگی که سیاسی هم بخشی از آن است، منحصرا در اختیار خداست.
وی همچنین افزود: در بیان عدم تفویض اذن تصرفات تشریعی به عموم مردم و واگذاری به اشخاص خاص همچون معصوم و ولی فقیه باید چند مساله را عنوان کرد:
۱.به اعتقاد اهل سنت خداوند بعد از آن که برخی الزامات را توسط پیامبرانش بیان کرد، بقیه امور از جمله وظایف سیاسی و مدیریتی و… را به عهده عموم مردم میگذارد اما به اعتقاد شیعه خداوند تنها به اشخاص خاصی اذن داده است.
۲. این مسئله دلایل کلامی متعددی دارد که محل بحث نیست.
۳. مستندات قرآنی اعطای اذن مذکور به افراد خاص عبارت است از: ۱. در آیه ۵۵ مائده به عنوان يك نص قرآنى دلالت بر امامت على (ع) ۲. در آیه ۵۹ نسا «اطاعت از اولی الامر» تشریع شده و این اطاعت،مطلق غیر مشروط به شرطی است، لذا افراد مورد نظر معصوم هستند.۳ نصب امیرمومنان علی(ع) به ولایت و امارت، ( مائده، ۶۷) و(مائده،۳) ۴. اطاعت رسول و اولیالامر شامل اطاعت کسانی هم میشود که آنان بهطور عام یا خاص نصب میکنند.
عابدی در پایان با اشاره به مساله تشکیل حکومت مبتنی بر توحید ربوبی؛ برای تامین مطالبات الهی در حیات اجتماعی، تصریح داشت: با این توضیح که: ۱. حكمت الهی اقتضا ميكند، انسان به مصلحتها امر، و از فسادها نهي شود،تا به کمال برسد و چون اين تشریعات، با «وحي»، امكانپذير است، وحي و نبوت (از شئون ربوبیت تشریعی) ضرورت دارد. ۲. امر به خير و نهي از فساد ، شامل روابط انسان با ديگران نيز ميشود، لذا انسان در «بُعد اجتماعي» نیازمند قوانين الهی است. ۳. خدا در حيطه اجتماعي وسیاسی نیز، اعمال ربوبیت می کند و انبوهی از تکالیف و امر ونهی ها مربوط به روابط اجتماعی بشر دارد۴. برای تحقق این مطالبات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی مانند جهاد، دفاع، و تنظيم روابط بينالملل بر اساس حسن تفاهم و زندگي مسالمتآميز و نفي هرگونه سلطهگري و… لازم است حاکمیت شکل بگیرد.
در ادامه این کرسی علمی حججاسلام دکتر محمدعلی اسدی نسب و دکتر سیدکاظم سیدباقری به نقد مطالب ارائهشده پرداختند.