به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست تخصصی «ماهیت نظام در اندیشه فقهی» به بهانه مباحث مطرح شده توسط حجت الاسلام فاضل لنکرانی روز دوشنبه مورخ ۱۷دی ماه جاری با حضور اعضای شورای علمی گروه نظامها و مطالعات انقلاب اسلامی مرکز پژوهشهای جوان وابسته به این پژوهشگاه برگزار شد.
در ابتدای این جلسه دکترحمید رضا مقصودی مدیرگروه نظامها و مطالعات انقلاب اسلامی مرکز پژوهشهای جوان گفت: حجت الاسلام محمدجواد فاضل چند هفته پیش صراحتاً گفتند که ما در اسلام چیزی به عنوان نظام نداریم و قرائتی که از شهید صدر وجود دارد، قول صحیحی نیست و ما در فضای فقهی حوزه چیزی به اسم نظام ندیدیم. اولین بار بحث نظام اقتصادی اسلام در اوایل دهه ۷۰ مطرح شد که یک دعوای نظری پیش آمده بود ناظر به اینکه آیا اسلام نظام اقتصادی دارد؟ در آن زمان موسسه امام خمینی و آقای مصباح وارد بحث شدند و نکته جالب در آن زمان این بود که بحث از سمت و سویی هدایت می شد که حوزوی نبود؛ یعنی از جانب حوزه دانشگاهی و چه بسا دانشگاهی سکولار و خارج از کشور هدایت میشد. اخیراً همین بحث با همان محتوای نسبی دهه۷۰ از جانب برخی حوزویها مطرح شده و البته نقطه تمرکز آن روی نظام فقهی قرار گرفته است.
در ادامه این جلسه حجتالاسلام سید امید مؤذنی معاون پژوهشی موسسه دارالصدر گفت: برای کسی که در فضای اندیشه شهید صدر بوده باشد، معلوم میشود که این حرف را مربوط به شهید صدر نیست. شهید صدر به تصریح و مکرر گفتند که نظام قرار نیست که ثابت باشد بلکه به تفاوت اجتهادات تفاوت پیدا میکند. ماجرای فقه نظام غیر از آقای فاضل توسط چند نفر از جمله حجت الاسلام محمدعلی یوسفی هم مطرح شده که به نظر جدیتر است و این نشان میدهد که ماجرای مخالفت با فقه نظام، ماجرای ریشه داری در اذهان فقهی حوزه است؛ فکر میکنم ریشه آن هم به این بر میگردد که فقها جایگاه شریعت را در زندگی انسان متفاوت دیدهاند؛ به همین دلیل این تصور پیش میآید که فقه متکفل یک نظام نیست و متکفل سامان دادن به همه ابعاد زندگی انسان نیست. سالم ترین تقریری که از اندیشه شهید صدر وجود دارد – سالم و نه جامع- تقریر آقای میرباقری است و سایرین معمولا تقریراتشان از ایشان تا حد زیادی آمیخته به نظرات خودشان است. آقای هادوی تهرانی هم بحث نسبتا دقیقی دارند چه در بحث کتاب نظام اقتصاد و چه در بحث دیگرشان. خود شهید صدر کلمه نظام را برای آن چیزی که دیگران به آن فقه نظام میگویند، بکار نبرده است. تعبیر ایشان مذهب است و مذهب را برای آن چیزی که الآن به آن فقه نظام گفته میشود، بکار میبرند و نظام را به دو معنی بکار میبرند که یکی از آنها همان معنایی است که به اصطلاح همان رژیم یا ساختار سیاسی گفته میشود و یکی دو مورد هم هست که نظام به معنای احتمالا سیستم یا سازمانهای جزئی تری بکار رفته که اینها محل بحث است. نسبتی که شهید صدر بین قرآن، به عنوان مبدا نظری اندیشه اسلامی و فقه، بعنوان منبع سلوکی و سازکار رفتاری جامعه اسلامی و فرد مسلمان طراحی کرده، دیده نشده است. برای همین خیلیها وقتی به مساله مذهب میرسند، داخل مفاهیم و اهداف دچار مشکل میشوند که شهید صدر این مساله اهداف را چگونه دارد استخراج میکند. در حالیکه شهید صدر یک بحث مفصلی تحت عنوان تفسیر موضوعی و نظریه استنطاق دارد که آنجا میگوید که ما اگر میخواهیم مفاهیم عامه را استخراج کنیم، روشش چیست. ما بیش از هر چیز نیازمند خوانشی دوباره و دقیق و خالص از اندیشه شهید صدر هستیم. فهم شهید صدر بدون توجه به اینکه تاریخ نگارش آثار او کی بوده و ظرف زمانی آن چه بوده و دلایل و نیازهای آن چه بوده، حاصلش این میشود که چهار شاگرد شهید، چهار نظر مختلف در یک موضوع داشته باشند. لذا باید برگردیم به خوانش آثار و افکار شهید صدر و او را فارغ از تقریرها و بحثهایی که بعدا مطرح شده بخوانیم.
حجت الاسلام دکتر فرجالله هدایتنیا عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: ما از گذشته بحث حقوق و نظامات حقوق را داشتهایم که غربیها آنرا نوشتند و آنجا دو نظام بزرگ کامِن لَو و ریتِن لَو را مطرح میکردند و حقوق اسلامی را جزء سایر میگذاشتند و میگفتند نظام نداریم. ما هم می ایستادیم و می گفتیم: نظام داریم و ریشهدارتر هم هست. آنها میگفتند فقه مجموعه احکامی است که هیچ انسجامی ندارد و نمیشود تحت ضابطه در بیایند و توجیه فلسفی برای قواعد آن نمیشود آورد. بعد ما بحث رویکرد سیستمی یا نظام وارگی را مطرح کردیم، با این تعریف که: مجموعه قواعدی که اهدافی پشت آن وجود دارد و این قواعد هم انسجام درونی دارند و بیگانه از هم نباشند و تنافی هم نداشته باشند و اگر اینطور نباشد، نظام نیست. حال سوال این است که آیا اسلام نظام حقوقی و یا اقتصادی و… به این معنی دارد یا خیر؟ بنده فکر میکنم با متد اجتهادی رایج و متداول امروزی نمیشود نظام ساخت و فراوان میشود احکامی معارض عقل داشت. مثلا در مورد فرزند مونث اگر به دنیا آمد در فقه استدلال به نصی میشود از حضرت علی(ع) که ایشان دندههای چپ و راست طفل را می شمردند تا جنسیت را تشخیص دهند در حالیکه علم طب میگوید دندههای چپ و راست در مذکر و مونث فرقی ندارد. گفته میشود چون نص داریم، تجربه دیده نمیشود. با روش اجتهادی متداول که محصور نصوص است و اصول و ارزشهای بنیادین را در فرایند استنباط احکام دخالت نمیدهند و آن را ارجاع به مصالح خفیه میدهند که ما نمیدانیم، فقه نمیتواند نظام بسازد. به همین دلیل ممکن است فتوایی داشته باشیم که حتی به نظر خود فقیه هم مغایر عقل باشد.
سخنران بعدی این جلسه حجتالاسلام دکتر سیدعباس موسویان عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بود؛ وی اشاره داشت: علت بوجود آمدن این مباحث، سیاسی نیست، منتها گاهی بهره برداری سیاسی هم از این مباحث میشود. ریشه بحث را در این می بینم که نظامات اجتماعی اسلام –چه سیاسی، چه فرهنگی، چه اقتصادی و چه حقوقی و…- یک سری ثابتاتی دارد و یک سری متغیرات. چوت بحث ثابتات و متغیرات خوب باز نمیشود و نحوه ارتباط بین ثابتات و متغیرات باز نمیشود، – اینکه مثلا کجای اقتصاد را باید از ثابتات بگیریم و کجای آن را از متغیرات اخذ کنیم- گاهی برای خودِ محقق سوء تفاهم میشود. یک وقت بصورت افراطی میخواهد همه چیز را از اسلام در بیاورد، و گاهی تفریط میشود یعنی مسائل اقتصادی در اسلام مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش است و مایل هستند که همه را باید از دانش روز اقتصاد بدست بیاورند. آنهایی هم که در مقام افراط و تفریط نیستند چون مرز بندیهای روشنی وجود ندارد، آنچه که بعنوان نظام اقتصادی بدست میآورند، چون بحث های ثابت و متغیر را خوب نچیدند، گاهی می بینیم که نظامی که ارائه میدهد، در دیدگاه اساتید فن بعنوان بیان یک سری کلیات لحاظ میشود که قابلیت اجرا ندارد. و این مسائل باعث میشود که هر از چند گاهی این ایده مطرح شود که آیا اسلام برای خود نظام اقتصادی و یا سیاسی و سایر نظامات را دارد و یا باید از نظامات اقتصادی علمی دیگر انتفاع کند.
وی ادامه داد: احساس میشود که خلا بحث این ست که چون مرزبندی مشخصی وجود ندارد برخی فکر میکنند که ما میخواهیم همه چیز را از متون استخراج کنیم و اینها نمیشود مشکلات کنونی را حل کنند و لذا نظامی وجود ندارد. به اعتقاد بنده اگر خوب جایگاه اینها تبیین شود و ارتباط اینها را خوب برقرار کنیم، فکر میکنم هم آنهایی که معتقدند نظام اقتصادی نداریم، اعتراف میکنند اینها را داریم. و هم آنهایی که می خواهند همه چیز را از اسلام بگیرند و از متون دینی در بیاورند، آنها هم متقاعد میشوند که برخی از مسائل را خودِ اسلام هم واگذار کرده است به علوم تجربی و… فرمایش جناب فاضل را هم خیلی راحت میتوان رد کرد.
موسویان تصریح کرد: اینطور نیست که یک سری احکام پراکندهای داریم و فقیه هیچ کار ندارد و نشسته که یک سری سوالاتی از او بشود و او جواب دهد. بلکه پاسخهای احکام در چارچوب اصول و قواعدی است که میتواند از جمله ثابتات ما باشند.
محمد حسن شاهنگی معاون مرکز پژوهشهای جوان نیز با حضور در این جلسه گفت: جمهوری اسلامی داعیه تمدن سازی نوین اسلامی را دارد؛ در این داعیه مهم، مقوله نظام و نظام سازی یک استراتژی کلیدی است و در این رهگذر «فقه» بازیگر مهمی خواهد بود؛ آنچه در این خصوص باید مورد توجه قرار بگیرد لوازم، اقتضائات، پیشینه، افق و پیش نیازهای نظام سازی فقه است. بحث فقه نظامات، درمیان لایههای عمومی جامعه با دو گزاره «فقه پویاست» و «فقه کارآمد است» گره میخورد؛ در واقع قابلیتها و پتانسیلهای تقنینی فقه در اینجا محل سوال قرار دارد و بر این اساس اصل بحث موضوع جدیدی نیست و از سالهای دور تا به حال این موضوع مطرح بوده است.
دکتر ابراهیم باطنی استاد دانشگاه نیز در این جلسه بیان داشت: به نظر لازم داریم حداقل سه یا چهار گام را منظم جلو برویم، یکی اینکه مفهوم فقه نظام دقیق روشن شود در مرحله دوم مجموعه مسائل و موضوعات در فقه نظام را برای خودمان تبیین کنیم و در گام سوم روش استنباط فقه نظام مورد بحث قرار دهیم. اگر نتیجه گرفتیم که نظام فقهی داریم، یا میتوانیم داشته باشیم، یا از نظر روشی میتوانیم ایجاد کنیم، با این چالش مواجهیم که امروزه در ساختار اجتماعی خودمان آیا فقه کارکرد دارد یا خیر و در کجاها احکام فقهی باید به بیان اجتماعی روز قانونگذاری شود.
وی افزود: توجه داشته باشیم که نظامها مختلف حقوقی از هم گرته برداری میکنند، یعنی گاهی میبینیم نظام کامن لو از نظام رومی ژرمنی گرته برداری میکند و بلعکس؛ پس وام گیری و بررسی سایر نظام ها در مرحله اجرا خیلی مهم است.