رسالت تاریخی بسیج به عنوان موتور محرک پیشرفت

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و به نقل از مهر، دکتر محسن ردادی عضو هیأت علمی گروه انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه در یادداشتی به بسیج و رسالت تاریخی آن پرداخته است که در ادامه متن کامل این یادداشت از منظرتان عبور خواهد کرد:

سخنرانی امام خمینی در ۴ آذر ۱۳۵۸ منشأ تشکیل بسیج در نظر گرفته می‌شود. اگر به متن این سخنرانی مراجعه شود مشخص می‌شود که زمینه‌هایی که امام خمینی در آن بر لزوم تشکیل بسیج تاکید نمودند تا چه حد با امروز ما مشابهت دارد. امام خمینی در آن سخنرانی تاکید می‌کند که ما با دشمنی به نام آمریکا مواجه هستیم که اصلا ضعیف نیست: «شما غافلید که با چی مقابلید الآن. با امریکا که مجهز به همه جهازهای درجه اول دنیاست. یعنی یک قوه‏ای است که مقابل ندارد در دنیا.» البته تأکید می‌کنند که ما هم دست خالی نیستیم: «ما مجهزیم به یک قدرت بالاتر از آن، و آن توجه به خدا و اسلام است». پس از تشریح موقعیت، امام خمینی(ره) راهکار پیروزی در چنین معرکه‌ای را همکاری و همیاری میان مردم انقلابی معرفی می‌کند: «شما بدانید این را که از هر اجتماعی که امروز بشود، و اجتماعی باشد که تویش یک تشنجی باشد حتی برای یک مطلب حقی، باید دست برداریم و برویم سراغ آن مسأله اصلی. اگر این طور نکنیم این به نفع آنهاست. آنها ازش استفاده می‏ کنند. شیاطین ‏اند آنها». سپس هشداری جدی هم در مورد تفرقه و درگیری داخلی می‌دهند: «مملکت شما الآن یک حالی دارد که اگر دیر بجنبیم از بین رفتیم تا آخر. همه باید یکصدا باشیم».

بر بنیان چنین زمینه‌ای است که امام خمینی برای مقابله با دشمن بزرگ و شیطانی و جلوگیری از تفرقه پیشنهاد تشکیل یک ارتش بیست‌میلیونی از جوانان یا همان «بسیج مستضعفین» را ارائه می‌نمایند.

اکنون و با گذشت چهل سال بیش از همیشه آمریکا برای دشمنی صریح و براندازی آشکار جمهوری اسلامی تلاش می‌کند. تفاوت مهمی که رخ داده این است که در آن زمان آمریکا به عنوان دشمن و یک مسأله مورد قبول همگان بود و اکنون با وجود این حجم از دشمنی‌ها، برخی از مسئولین آمریکا را به عنوان «راه حل» می‌نگرند. (البته از برکت وجود رئیس جمهور دیوانه آمریکا تعداد باورمندان به مذاکره با آمریکا روز به روز کمتر می‌شود). اما از طرف دیگر جمهوری اسلامی بسیار قوی‌تر شده و معارف انقلاب اسلامی در میان جوانان نسل جدید پذیرش بیشتری پیدا کرده است. به گونه‌ای که جوانان مدافع حرم، پرانگیزه‌تر از جوانان ابتدای انقلاب در صحنه حاضر شده‌اند.

پس تقریبا شرایط موجود، با آن زمان مشابهت دارد. اما آیا هنوز راه حل امام خمینی یعنی تشکیل و تقویت بسیج هم راهگشاست؟ آیا این سازماندهی انگیزه‌های انقلابی می‌تواند مهمترین سلاح جمهوری اسلامی در برابر آمریکا باشد؟

برای پاسخ به این سوال باید دید که ماهیت بسیج چیست؟ بسیج یک گروه انگیزه‌مند، معتقد و ایثارگر است که برای حفظ استقلال، عدالت و آزادی (آرمان‌های انقلاب اسلامی) تلاش می‌نماید. این نگاه در مقابل نگاهی است که به بسیج صرفا ماهیت نظامی و امنیتی می‌دهد و تصور می‌کند که بسیج در زمان جنگ برای دفاع از کشور تشکیل شده و اکنون نیز وظیفه مقابله با تهدیدات امنیتی و سیاسی را برعهده دارد. مهمترین دلیل برای ابطال نگاه نظامی به بسیج این است که فرمان تشکیل بسیج در آذر ۱۳۵۸ صادر شد که پیش از آغاز جنگ تحمیلی (شهریور ۱۳۵۹) بود. یعنی امام خمینی نیز به بسیج به عنوان یک نیروی صرفا نظامی نگاه نمی‌کرد هرچند که معتقد بود باید از نظر نظامی نیز توانمند باشد. فرمان تشکیل بسیج طلبه و دانشگاه در دوم آذر ۱۳۶۷ نیز در راستای نگرش علمی و پیشرو به بسیج بود.

بر این اساس می‌توان ادعا کرد که قتلگاه بسیج تبعید کردن آن به معرکه‌های نظامی و امنیتی است. واقعیت این است که اکنون جمهوری اسلامی به یُمن قوت و قدرت سپاه پاسداران و ارتش در معرض تهدید نظامی نیست. اما آنچه نظام را تهدید می‌کند رقیق شدن انگیزه‌های انقلابی و تهی شدن از درون است. بسیج در این زمینه نقش بسیار مهم و موثری دارد.

بسیج محل گردهمایی مؤمنان انقلاب اسلامی است که با انگیزه‌های قوی و شدید در مسیر تحقق خواسته‌های انقلاب اسلامی حرکت می‌نمایند این گروه هم‌رأی و عقیده که انگیزه‌ی بالایی هم دارند حامل قدرت فراوان و سرمایه اجتماعی انباشته‌ای هستند.

می‌دانیم که پیشرفت کشورها و تمدن‌ها را اقلیت‌های منسجم و پرقدرت رقم زده‌اند: مرکانتالیست‌ها در ایتالیا، اصحاب دایره المعارف در فرانسه، پروتستان‌ها در آلمان، یهودیان در آمریکا. در سراسر جهان هیچ پیشرفت سیاسی یا اقتصادی حاصل نشده مگر اینکه یک گروه پر انگیزه و منسجم آن را رهبری کرده باشد. این گروه‌ها معمولا دارای ایثار و از خودگذشتگی هستند و از منافع شخصی خود به نفع جامعه یا گروه گذشت می‌کنند. اکثریت جامعه نسبت به مسائل خنثی هستند، به دنبال تأمین منافع خود هستند، مطالبه گر هستند، و خواهان یک زندگی (هرچند حقیر اما) آرام و بی‌دغدغه هستند. اما گروه اقلیت پیشران پیشرفت، اهداف بلندی دارند، از راحتی خود می‌گذرند و در جامعه سروری، مرجعیت و نفوذ پیدا می‌کنند.

بسیج نیز به عنوان گروهی پرانگیزه که آماده از خودگذشتگی است می‌تواند رهبری پیشرفت جامعه را بر عهده بگیرد. اینجاست که نقش مهم و خطیر بسیج آشکار می‌گردد. بسیج قرار نیست در زمان جنگ یا شورش به کمک انقلاب اسلامی بیاید. وظیفه مهم بسیج مقابله با آمریکا و استکبار است که از طریق رهبری پیشرفت جامعه به دست خواهد آمد.

برای ایفای چنین نقشی لازم است بسیج تقویت شود، مورد اعتماد مسئولان و مردم قرار گیرد و هرگز نباید در افکار عمومی به عنوان یک مانع به نظر آید. افکار عمومی باید بسیجیان را ‌به عنوان افراد از خود گذشته‌ای که برای پیشرفت و اعتلای جامعه تلاش می‌کنند مورد شناسایی قرار دهد. با این توصیف در دهه پنجم انقلاب اسلامی چهره بسیج باید ترمیم، ترویج و بازنمایی گردد.

مردم باید بسیج را گروهی خوش‌فکر و عاقل بدانند. برداشت‌ها از بسیج به عنوان نیرویی مبتنی بر زور، دارای رفتار بی‌ضابطه، اقدامات غیرقانونی و سهم‌خواهی ویژه از جامعه باید تغییر یابد. این تصورات که حاصل تردستی رسانه‌های بیگانه و ضدانقلاب است باید از تارک تابناک بسیج پاک شود. در این صورت اعتماد مردم به بسیج جلب می‌شود و این نیروی فداکار و ایثارگر می‌تواند رسالت تاریخی خود را به عنوان موتور محرکه موثر برای پیشرفت کشور ایفا نماید.