به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، عضو هیأت علمی گروه فلسفه پژوهشگاه در گفتگو با ایکنا؛ در پاسخ به این سؤال که برخی معتقدند تربیت تعداد فعلی دانشپژوهان رشتههای مختلف علوم انسانی در حوزه و دانشگاه نه تنها یک فرصت بلکه تهدید برای کشور است، آیا این مسئله را قبول دارید و آیا کشورهای دیگر تجربه مشابهی دارند؟ و راه مواجهه آنان با این پدیده چیست؟ گفت: در کشورهای غربی اعم از آمریکا و اروپا مانند انگلیس و برخی کشورها مانند ژاپن میزان قطبهای علوم انسانی و مراکز آکادمیک و پژوهشکدهها دو سه برابر ایران است.
وی افزود: این مسئله بیانگر اهمیت و توجه بیشتر این کشورها به علوم انسانی نسبت به سایر علوم فنی و تجربی است و این در حالی است که دانشگاههای ما به علوم انسانی به عنوان شهروند درجه دو نگاه میکنند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه بیان کرد: کثرت دانشکدهها و دانشگاههای علوم انسانی و میزان دانشجویان و اساتید تربیت شده در این عرصه، فرصت خوبی برای کشور است تا بتوانیم تحولات مثبتی را رقم بزنیم به شرط اینکه ساختارهای آموزشی و پژوهشی ما هم اصلاح شود.
خسروپناه بیان کرد: بسیاری از دانشجویان علوم انسانی نمیتوانند یک متن ساده را تحلیل کنند و توضیح بدهند بنابراین ساختار آموزشی میتواند کثرت دانشپژوهان را به تهدید تبدیل کند، ولی اگر ساختار اصلاح شود ما هر قدر فارغالتحصیل علوم انسانی داشته باشیم برای حل مشکلات به آن محتاج هستیم.
عضو هیأت علمی گروه فلسفه پژوهشگاه تصریح کرد: امروز بسیاری از عرصهها وجود دارد که نهادهای مخلتف کشور و مردم خواستار اصلاح آن هستند و به دنبال راه حل میگردند و دانشپژوهان علوم انسانی ما باید بتوانند در این مسیر پایاننامه و مقاله بنویسند، ولی همانطورکه عرض کردم، چون ساختارهای آموزشی و پژوهشی کشور اشکالات زیادی دارد کثرت نیرو منجر به تهدید و نه فرصت میشود.
خسروپناه همچنین با اشاره به اشکالات ساختاری کشور از جمله تبدیل نشدن علم به حکمت با بیان اینکه بنده پیشنهاداتی قابل عملیاتی شدن برای اصلاح ساختاری کشور دارم عنوان کرد: ریشه بسیاری از این مشکلات، ایراد در ساختارهای کشور است.
وی با تأکید بر اینکه علوم انسانی صرفاً نباید به نظریات مبنایی بپردازد و باید ساختارها را هم مورد توجه قرار دهد به ذکر مثالی در این رابطه پرداخت و تصریح کرد: سخنان زیادی در مورد ضعف در ساختار قوه قضائیه مطرح میشود، ولی نباید همه مشکلات را به گردن قضات بیندازیم، زیرا بسیاری از قضات انسانهای سالمی هستند بلکه ساختار هم مشکلات اساسی دارد.
این محقق و استاد برجسته حوزه با بیان اینکه بنده معتقدم که در راس قوه قضائیه نباید تنها یک فرد فقیه وجود داشته باشد بلکه باید فقیه حقوقدان باشد ادامه داد: اگر در راس قوه قضائیه اعلم فقها هم باشد، ولی از نظامات حقوقی در دنیا سر در نیاورد مشکلات همچنان باقی میمانند؛ البته ممکن است گفته شود که نیروی لازم را برای این کار نداریم که البته بحث جداگانهای است و حوزه باید در این زمینه تربیت نیرو داشته باشد و فقهایی در این تراز تربیت کند.
خسروپناه همچنین با تأکید بر اینکه باید رشتههای علوم انسانی و به خصوص روش آموزش و پژوهش در حوزه و دانشگاه به سمت کاربردی شدن سوق داده شود تصریح کرد: برای بانک و مشکلات بانکی نیز طرحهای کاربردی داریم که میتواند منجر به اصلاح شود؛ بنابراین شرط کاربردی شدن برای اصلاح ساختارها در کشور این است که علم به حکمت تبدیل شود و نهادها و مسئولان کشور نیز از محصولات و نتایج علمی بهره لازم را ببرند.
وی ادامه داد: ما وقتی با برخی از مسئولان دانشگاههای کشور برای ارائه راه حل به دولت برای عبور از مشکلات کنونی داریم میگویند ما چند ماه برای گرفتن نیم ساعت وقت از یک مسئول معطل میشویم و وقت به ما نمیدهند تا طرحهایی را ارائه کنیم.
یادآور میشود، خسروپناه همچنین چندی قبل در نشست علمی بررسی وضعیت علوم انسانی بعد از انقلاب تأکید کرد: علوم انسانی در قیاس با قبل از انقلاب رشد چشمگیر و غیرقابل مقایسه داشته است و از جمله دستارودهای چندگانه آن میتوان به توسعه رشتههای علوم انسانی در سراسر کشور، ایجاد مراکز و قطبهای تحقیقاتی متعدد، عمیقترشدن مباحث پژوهشی، ایجاد فقههای مضاف مرتبط با علوم انسانی در حوزه اشاره کرد.