به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و به نقل از مهر، همایش مبلغان و پاسخ به شبهات ولایت صبح ۱۴ شهریور ماه در پژوهشکده باقرالعلوم در محل سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلام دکتر محمدحسین قدردان قراملکی عضو هیأت علمی گروه کلام پژوهشگاه به سخنرانی پرداخت. وی گفت: حقیقت امامت مهم است. در روایات شیعه و سنی به اولین مخلوق اشاره شده است. گفته شده اول نور خداوند و سپس نور اهل بیت وجود داشته اند. سپس از نور اهل بیت ملائکه آفریده شده اند. درباره اولین مخلوقی که از خداوند تجلی پیدا کرده در فرق کلامی تفاوت وجود دارد. علی بن ابیطالب (ع) یک ساحت دنیوی و یک ساحت باطنی دارد که همان نور است. در این که امامت از اصول دین است یا اصول مذهب اختلاف نظر وجود دارد. اگر آن را از اصول مذهب بدانیم آن وقت اهل سنت را تکفیر نخواهیم کرد. چرا که اصلی دینی را انکار نکرده اند بلکه اصلی مذهبی را انکار کرده اند. بزرگانی مثل حضرت امام (ره) نیز به این نکته صحه گذاشته اند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی سپس در پاسخ به برخی شبهات گفت: ما ابتدا باید مبانی خودمان را درست کنیم. در آیه ولایت (إنَّما وَلیّکُمُ الله … ) باید توجه کرد که إنّما وقتی می آید، یعنی فقط و فقط ولی شما خداوند است و بعد از او رسولش و … هستند. اگر ولی در این آیه معنی دوست بدهد باید بگوییم که فقط و فقط دوست شما خدا و رسول و … هستند. آیا این برداشت و تلقی منطقی است؟! متأسفانه چون اکثریت مخاطبین و شنوندگان، درباره شبهاتی که در فضای مجازی یا شبکه های ماهواره ای مطرح می شود دسترسی به منابع اصیل ندارند ممکن است شبهات را باور کنند. حال آن که با نرم افزارهای موجود امروز به راحتی دسترسی به منابع ممکن شده است.
وی افزود: در خطبه الوسیله نهجالبلاغه نکات مهمی در این زمینه اشاره شده است. علی (ع) از روز غدیر به عنوان روز نصوص برای اهل خصوص یعنی عده ای خاص یاد می کنند. پس از وفات پیامبر اکرم (ص) روزی با تهدید آمدند تا از حضرت علی (ع) بیعت بگیرند ایشان می گوید آیا نشنیدید که در روز غدیر پیامبر چه گفت؟ در پاسخ به این سوال که چرا علی (ع) اقدامی برای خلافت نکرد باید دلایل زیر را برشمرد: نبود انصار، حفظ وحدت، صدمه وارد نشدن به اسلام و … که خود حضرت هم در بیانات شان اشاره کرده اند.
محمد حسین قدردان قراملکی در ادامه عنوان کرد: یک مقام ثبوت داریم که حکومت در مقام ثبوت از آن کیست. در مقام اول حکومت از آن خداوند است. مبنای مشروعیت الهی است. خداوند رسولان را می فرستد و پس از آن امامان. گاهی به پیامبر اکرم (ص) می گفتند ما به تو ایمان می آوریم به شرطی که پس از تو امامت و جانشینی از آن ما باشد اما ایشان نپذیرفتند و گفتند این مسأله از آن خداست. پیامبر اکرم (ص) زمینه حکومت را در مدینه دیدند در نتیجه به مدینه هجرت کردند. در مدینه هم مقام ثبوت بوده و هم مقام اثبات یعنی هم مشروعیت الهی وجود داشته و هم مقبولیت اجتماعی.
وی همچنین اظهار داشت: اگر مردم بگویند ما ولی را نمی خواهیم روایات می گویند در این شرایط باید به مقبولیت بها دهیم و نباید حاکم با زور خودش را به مردم تحمیل کند. حکومتی که با زور سر کار بیاید حکومت دینی نیست و حکومت شمشیر و زور است. حکومت مانند سکه ای دو روست که یک روی آن مشروعیت آسمانی است و رکن دیگر آن مقبولیت مردمی. معصوم هم حق به روز حکومت کردن را ندارد. مجموعه ای از روایات وجود دارد که به این موضوع اشاره کرده اند.
محمدحسین قدردان قراملکی افزود: در ماجرای ثقیفه ۲ الی ۳ نفر بیشتر حضور نداشته اند و علی (ع) اعتراض شان این بود که این چه شورایی بوده که مشورت دهندگان در آن وجود نداشته اند؟ بعد از این مرحله هم به تهدید و زور و تطمیع روی آوردند و حکومت را به دست گرفتند. ترور شخصیت علی (ع) را نیز در دستور کار قرار دادند.
وی سپس گفت: مولا در لغت یعنی کسی که متولی مصلحت ها و امور است. مولا همچنین به معنی اولویت است. پیامبر (ص) می فرمایند که هیچ عبدی به سید خود مولا نگوید چون مولای شما خداوند است. مولای شما در معنای تام خود یعنی هستی بخش شما. بنابراین معانی انصار، دوست و … خیلی دور است. اگر معنی دوست را بپذیریم آیا منطقی است که برای گفتن این که علی (ع) دوست من است خداوند بگوید رسالتت را انجام نداده ای و کفار مأیوس شدند از دین شما؟ در علم هرمنوتیک گفته می شود که در متن باید زمینه ها و نیت های مؤلف و شواهد و … دیده شود. مأیوس شدن کفار را در انتخاب مقام معظم رهبری بعد از امام خمینی (ره) نیز مشاهده کردیم.
وی در انتها گفت: در تاریخ آمده که عمر بعد از واقعه غدیر برای علی (ع) پیام تبریک می فرستد. آیا برای دوستی، کسی پیام تبریک می فرستد؟ همچنین باید توجه کنیم که مولا به معنای جانشین هم نیست. لازمه اولی النّاس و متولی امت بودن جانشینی پیامبر (ص) است. یعنی این مسأله لازمه آن مسأله است نه این که مستقیماً آن معنی را بدهد.