حجتالاسلام سهرابیفر افزود: لحاظ کردن این ملاکها برای کسانی که از طرق عادی و شناخته شده، مقامات و مراتبی را طی میکنند، معقول و منطقی است، اما در این میان، انسانهایی برگزیده هستند که خداوند آنها را از طرق غیر عادی به مقامات عالیه میرساند و اینجاست که ملاکهای متعارفِ شناخته شده رنگ میبازد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه تصریح کرد: به عنوان مثال خداوند درباره حضرت خضر (ع) میفرماید «وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً» یعنی از نزدِ خود علمِ خاصی به خضر آموختیم. این علم خاص بهگونهای ست که میبینیم حتی پیامبر اولوالعزم مانند موسی (ع) فروتنانه از خضر میخواهد که شاگردیِ او را بپذیرد. همچنین خداوند در باره حضرت یحیی (ص) میفرماید که «آتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا» یعنی حکم و نبوت را در ایام کودکی به یحیی دادیم.
سهرابیفر بیان کرد: خداوند در قرآن انسانها را در سه گروه دستهبندی میکند: اصحاب مشئمة، اصحاب میمنة و سابقون. مرحوم کلینی چندین حدیث نقل میکند مبنی بر اینکه سابقون انسانهایی خاص هستند که روحالقدس آنها را همراهی میکند و بدین وسیله آنان به هر آنچه در زمین تا عرش الهی هست علم پیدا میکنند. در برخی از این احادیث میفرماید که روح القدس بر خلافِ روحِ انسانهای عادی، دچار حادثه نمیشود و لهو و لعب در آن راه ندارد.
وی عنوان کرد: در قرآن نیز درباره عیسی (ع) میفرماید: «وایّدناه بروح القدس»؛ یعنی عیسی (ع) را به وسیله روح القدس یاری کردیم؛ همراهی روحالقدس به عنوان حقیقتی عظیم در جهان هستی، با هیچ عاملِ ظاهری همچون تحصیل علم در حوزه و دانشگاه مقایسه نمیشود و ظاهرا به همین دلیل است فرمایش نقل شده از امیرالمؤمنین (ع) که «لایقاس بآل محمد احد»؛ یعنی احدی قابل مقایسه به آل محمد (ص) نیست، چراکه آنان از همراهی روح القدس بهرهمند هستند.
سهرابیفر اظهار کرد: حدیث معروفی از طرق شیعه و سنی نقل شده که رسول خدا (ص) در اواخر عمر خود هزار کلمه به امیرالمؤمنین (ع) آموخت که از هر کلمه هزار در گشوده میشد همانگونه که از بزرگانی همچون علامه طباطبائی و امام محمد غزالی نقل شده، در مدت زمان کوتاه نمیتوان این همه علم را به یک نفر القا کرد؛ لذا این تعلیم، تعلیمِ عادی نبوده است، پس نتیجه میگیریم که برای رسیدن به مراتب و مقامات بالاتر غیر از راههای عادی و متعارف، راههایی ناشناخته نیز وجود دارد که ملاکهای طرقِ عادی همچون زمان، سنّ و غیره در آنها جریان پیدا نمیکند.
عضو هیأت علمی گروه کلام پژوهشگاه ادامه داد: امامت به عنوان رکن اصلی در اعتقادات شیعه، از این قبیل است امامت مقامی است که از طرف خداوند به انسانهایی با ویژگیهای خاص اعطا میشود. پس اگر یحیای سهساله طبق فرمایش قران دارای حکم نبوت میشود، امامتِ جوادِ ۹ ساله هیچ استبعادی ندارد.
وی در پاسخ به این سؤال که یکی از صفات بارز امام جواد بودن و داشتن جود است اگر این صفت در جامعه کنونی ما رواج یابد چه تاثیرات مثبتی میتواند بر بهبود سبک زندگی ما داشته باشد بیان کرد: اخلاق خوب رکن اصلی دین اسلام است و غفلت از آن ما را از حقیقت اسلام دور خواهد کرد. در میان متدینین گاه دیده میشود که تنها به ساحتی خاص از اسلام تمرکز میکنند و بدیهی است که تمرکز بر بُعدی خاص سببِ غفلت از دیگر ابعاد میشود.
سهرابیفر تصریح کرد: به نظر بنده بیشترین نیاز امروز اخلاقِ خوب، بخشش و محبت به همدیگر است؛ همه انسانها اعم از مسلمان و کافر ذاتا و فطرتا شیفته محبتاند و ما از این طریق هم میتوانیم در جامعه خود الفت ایجاد کنیم و هم میتوانیم دیگران را به دین و آئین خود جلب کنیم.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه علت اینکه امالفضل به تزویج امام درآمد چه بود؟ آیا خلیفه وقت درصدد کنترل و محدودیت امام به روشی دیگر و تداوم نحوه برخورد با سیاست در پیش گرفته شده برای امام رضا بود؟ گفت: طبق نقل بزرگان از جمله شیخ مفید در الارشاد، این ازدواج به درخواست مأمون صورت گرفته است. در علتِ آن مواردی چند گفته شده است از جمله اینکه مأمون میخواست صاحب نوهای از نسل رسول الله (ص) و امیرالمؤمنین (ع) باشد. شخصیت علمی امام جواد (ع) سبب شد که مأمون مشتاق این وصلت شود. برخی تحلیلگران تاریخ بر این باورند که هدف مأمون از درخواستِ ازدواج این بود که از این طریق شیعیان را کنترل کند و به تعبیر برخی دیگر مأمون میخواست خود را علاقهمند به علویان نشان دهد تا از این طریق مانع قیامِ آنان بر علیه خود شود. همانطور که ملاحظه میکنید منافاتی میان تحلیلهای ارائه شده نیست و تکتک آنها میتواند بخشی از انگیزه مأمون را تشکیل دهد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه با اشاره به روایتی از امام (ع) بر لزوم توجه و تمسک به سخنان ائمه (ع) تاکید کرد و گفت: حدیثی از امام جواد (ع) به خاطرم رسید که در جامعه خودمان بیشترین نیاز را به آن داریم. حتما این پرسش را شنیدهاید که در جامعه اسلامی تخصص مقدم است یا تعهد. امام (ع) در حدیث زیر به این پرسش پاسخ میدهد: «مَنْ عَمِلَ عَلَى غَیْرِ عِلْمٍ مَا أَفْسَدَ أَکْثَرُ مِمَّا یُصْلِح» (بحارالانوار، ج. ۷۵، ص. ۳۶۴)؛ کسی که بدونِ علم و آگاهی فعالیت کند فسادش بیش از اصلاحش خواهد بود. طبق این فرمایش کسی که بدون تخصص مسئولیتی بپذیرد گرچه خود متوجه نباشد، ولی در واقع فسادش بیشتر است و تعهدِ ظاهریِ چنین فردی مشکوک خواهد بود.