به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گروه معرفتشناسی پژوهشکده حکمت و دینپژوهی پژوهشگاه، کرسی علمی ترویجی “نقد و بررسی نظریه رئالیسم شبکهای” را روز دوشنبه مورخ ۲ بهمنماه جاری از ساعت ۱۰:۰۰ تا ۱۲:۰۰ در محل ساختمان مرکزی پژوهشگاه برگزار نمود.
دکتر دادجو در ابتدای این کرسی علمی گفت: در عرصه «فلسفه» و «فلسفه علم معاصر» دو جریان قابل تشخیص است: (۱) جریان ضدّذاتگرایی و ضدّواقعگرایی، و (۲) جریان ذاتگرایی و واقعگرایی. جریان نخست از زمان بارکلی و هیوم تا قبل از چهل سال اخیر یکه تاز میدان فلسفه و فلسفه علم بود و در چهل سال اخیر از طریق پوزیتیویستها، فلسفههای تحلیلی و زبانی و بطور کلی، از طریق قراردادگرایی، منشاء فراموشی جریان دوم شده است. جریان دوم در چهل سال اخیر به ظهور رسیده و در تقابل با مابعدالطبیعه هیومی به شدت به توسعه و تقویت مابعدالطبیعه ذاتگرایانه همت گماشته است.
وی افزود: متاسفانه ایران معاصر از جریان دوم تا حدود زیادی بیخبر است و همین بیخبری عمدتا منشاء سیطره نسبی غیرذاتگرایی و غیرواقعگرایی بر مجامع علمی و آکادمیک است.
دکتر دادجو گفت: نقد و بررسی حاضر از پایگاه همین جریان دوم و با نظر به محتوای علمی دو کتاب پشتیبان «رئالیسم شبکهای» صورت گرفته است.
وی خاطر نشان کرد: در این ادعا عالم هستی دارای لایهها و مراتب مختلف است. عوالم ماده، ذهن، مثال، عقل و الوهی با یکدیگر در تطابقاند و موجودات عالم ماده دارای وجودهای برتری در عوالم ذهن، مثال، عقل و الوهیاند. شناخت علمی نیز همواره « پنجرهای » است و به لایههای مختلف یک واقعیت تعلق میگیرد. شناخت ذهن از چیزهایی که دارای ماهیتاند واقعنما، اما از چیزهایی که فاقد ماهیتاند غیرواقعنما، وهمی ، مجازی و شبح است. ادراکات حسی، حضوری، حصولی بدیهی و حصولی نظری منتهی به بدیهیات ادراکات حقیقی و ادراکات حصولی نظریای که مستقیماً به بدیهیات منتهی نمیشوند ادراکات مجازی و وهمیاند و « شبح»ای از واقعیت را نشان میدهند. دانشهای مدوّن نیز بر این اساس که، از سویی، علم حصولی نظری مستقیماً غیرمنتهی به بدیهیاتاند و، از سوی دیگر، به زبان وابستهاند و از جمله شناختهای مفهومی و اعتباریاند « شبح»ای از واقعیت را نشان میدهند و به دلیل حکایتگری مجازی خود فیالجمله واقعنمایند، یعنی، «شبیه به واقع» و « نزدیکتر به واقع»اند.
عضو هیات علمی گروه معرفتشناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پایان گفت: بنیاد خطاهای این ادعا در خلط بین شناخت عوالم و شناخت لایههای مختلف واقعیتهای عالم ماده، در باور غلط به علمآور نبودن استقراء و تجربه و غفلت از استقراء مبتنی بر خواص ذاتی شیء که بنیاد علیت شیءاند، در باور به واقعنما بودن موجودات دارای ماهیت، و بنابراین ادراکات حاصل از معقولات اولی، و واقعنما نبودن امور فاقد ماهیت، و بنابراین ادراکات حاصل از معقولات ثانیه منطقی و فلسفی، و در وهمی و مجازی دانستن ادراکات وابسته به زبان و اعتبارات زبانی و مفهومی است.
در ادامه این کرسی حجت الاسلام و المسلمین استاد عبدالحسین خسروپناه و حجت الاسلام و المسلمین مهدی عبدالهی به نقد مطالب ارایه شده پرداختند.