به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، جلسه نقد و بررسی “رمان مرد پشت روزنامه” از آثار منتشر شده کانون اندیشه جوان با حضور قاسمعلی فراست، مصطفی جمشیدی و محبوبه زارع نویسنده رمان برگزار شد.
محبوبه زارع، نویسنده رمان “مرد پشت روزنامه” در رابطه با چرایی پرداختن به موضوع میانمار در این رمان گفت: با توجه به مطالعه گسترده در زمینه پروتکلهای یهود و بحثهای مربوط به صهیونیسم به همراه تحقیق در رابطه با موضوع هولوکاست به داستان بلندی برخورد کردم که برخی موضوعات در رابطه با وقایعی همچون هولوکاست را در قالب داستان به خوبی ترسیم کرده بود و باورپذیری خواننده را افزایش میداد.
وی در ادامه تصریح داشت: من پس از برخوردم با موضوع یک داستان تاریخی این موضوع را کشف کردم که رمان و داستان چقدر میتواند تاثیرگذار باشد.
زارعتاکید کرد: بعد از کشتار مسلمانان میانمار در سال ۱۳۹۲ صحنهای را از این کشور دیدم که مادری فرزند کشته شدهاش را در آغوش گرفته بود و به جایی میبرد تا بوداییان این بچه را نسوزانند. با دیدن این صحنه دگرکونی خاصی پیدا کردم و برای اتصال این موضوع با پژوهشهای یهودشناسی که داشتم تصمیم به نوشتن این رمان کردم که در حدود سه ماه رمان را با عنوان “مرد پشت روزنامه” به پایان رساندم.
مصطفی جمشیدیبا تاکید بر حساس بودن نقش نویسندگان و هنرمندان در ترسیم مسایل و وقایع پیرامونی تصریح کرد: من اعتقاد دارم نه هنر تجسمی ما نه هنرمندان ما به این کشتار چندین هزار نفری در میانمار به خوبی نپرداختند.
یکی از وظایف هنر این است که آنچه در طبیعت عادی قابل شناخت است اما مشهود نیست را به جامعه معرفی کند و به عقیده من این کتاب اگرچه گونه سیاسی است اما این شاخصه را دارد.
جمشیدیگفت :هنر رمان نیاز به یک فلسفه زیبایی شناختی دارد که این هم بر اثر مرور زمان به دست میآید و در اثر ارتکاز در موضوعات اجتماعی صورت میگیرد.
وی تاکید کرد: به قدری باید هنرهای گوناگون را مورد مطالعه قرار داد تا آن شاخکهایی که تمیز دهنده یک مولفه زیبا از زشت در ذهن هنرمند است شکل بگیرد و آن را به خوبی تداعی نماید.
این نویسنده تاکید کرد: کتاب مرد پشت روزنامه، به موضوع افرادی که از بیپناهی رنج میبرند اشاره دارد که این موضوع در فکر کودک، نوجوان و جوانی که نیاز به پناهی دارد در این جهان متلاطم به خوبی ترسیم شده است. همانطور که قهرمان این کتاب از بیپناهی رنج میبرد و به پدر خواندههایی مانند صهیونیسم پناهنده شده و وادار به عمل ورزی میشود.
در ادامه جلسه قاسمعلی فراست نویسنده و منتقد ضمن مهم دانستن نقش رمان در انتقال مفاهیم گوناگون گفت: اگر رمان خوبی بخواهد منتشر شود باید ویژگیهایی همچون خوشخوان بودن، به تامل فرو بردن خواننده، بازی با زمان در آن مشاهده شود که رمان “مرد پشت روزنامه”در این زمینه نمره قابل قبولی میگیرد.
وی ضمن مهم شمردن هنرمندانی که از دردهای بشریت صحبت میکنند گفت: هنرمند بستری ایجاد میکند که ما وقایع را بدون شک باور میکنیم و شک در وجود آن مفاهیم نیست و این بستری ایجاد میکند تا خواننده بی اختیار موضوع را باور کند.
وی تصریح داشت: موضوع باورپذیری خواننده از دو طریق قابل انتقال است یکی تجربه زیستی نویسنده در صورتی که نویسنده آن فضای داستان را از نزدیک لمس کرده باشد و دیگری توان قلم بالای نویسنده برای به تصویر کشیدن آن تجربه زیستی است که نبوغ فرد گاهی چنان فضا را برای خواننده میسازد که انگار تجربه زیستی در آنجا داشته است که این کتاب مرد پشت روزنامه این ویژگی را دارد.
فراستدر ادامه با بیان برخی انتقادات نسبت به رمان «مرد پشت روزنامه» گفت: ای کاش خانم زارع قهرمان داستان را یک خانم انتخاب میکردند و بهتر بود با توجه به اینکه ایشان خودشان خانم هستند در به تصویر کشیدن روحیات یک زن در زمینههای عواطف و عشق راحت تر قلم می زدند و به راحتی آن عشق و عواطف ترسیم میشدند.
وی تصریح داشت: در این رمان شخصیت ویشال به خوبی پرداخته شده است اما از شخصیت ابتدایی تا آن فاصله شخصیتی که شکل گرفته شده است را در داستان نمیبینیم و آن فاصله در رمان نیامده است.