مظلومیت امام على(ع)

 در احادیث پیشوایان اسلام، به مظلومیت على(ع)تصریح شده است. پیامبر بارها به مظلومیت امامْ پس از خود، اشاره کرده و او را به شکیبایى فراخوانده است. على(ع)نیز از مظلومیت خود یاد کرده و به خداوند شکوه برده است. حضرت زهرا(س) بر مظلومیت آن حضرت گریسته و امام هادى(ع)در زیارت نامه على(ع)، او را «نخستین مظلوم» خوانده است.

 پژوهش تاریخى نشان مى دهد که سخن گفتن از مظلومیت على(ع)، عاطفى نیست؛ بلکه در حقایق و احادیث معصومان ریشه دارد. بزرگ ترین ستمى که بر على(ع)روا داشتند، غصب خلافت بود. بسیارى در زمان حیات پیامبر نیز مى کوشیدند تا به هر شیوه، مانع به خلافت رسیدن على(ع)شوند. غصب این حق الهى، برترین نشانه مظلومیت آن حضرت است. غصب فدک نیز از دیگر مصداق هاى مظلومیت او است. ظلم دیگرى که بر على(ع)روا داشته شد، ضرب و جرح، و سرانجام، به شهادت رساندن حضرت زهرا(س) بود. آتش زدن خانه وحى، شهادت بانوى اسلام، تشییع پنهانى و تدفین شبانه و غریبانه، روشن ترین جلوه مظلومیت زهرا و على(ع)است.

 از دیگر مظاهر مظلومیت على(ع)این است که بنى امیه و هواداران آنان، سالیان دراز بر فراز منبرها و در خطبه هاى جمعه، امام را دشنام مى گفتند و لعن مى کردند. بسیارى از مخالفان نیز بنى امیه را به این سبب، سزاوار نکوهش دانسته اند. بنى امیه، افزون بر این دشنام ها و لعن ها، با تمام توان، از بیان و نشر فضایل على و اهل بیت(ع)جلوگیرى مى کردند و بقاى ملک خود را در اِعمال این شیوه مى دانستند. تحریف تاریخ، جعل حدیث، تهمت و تبلیغ سوء بر ضد على(ع)، از دیگر مصادیق مظلومیت امام است.

 بُعد دیگرى از مظلومیت على(ع)در دوران حکومت او رخ مى نماید. بسیارى از همان کسان که با او بیعت کردند، بعدها از دستورهاى او سرپیچیدند و او را آزردند و به ستوه آوردند. امام در این زمینه، سخنان دردمندانه بسیار دارد. وجه دیگر مظلومیت آن حضرت که با مظلومیت همسرش تشابه دارد، چگونگى شهادت و تشییع و تدفین غریبانه و شبانه، و پنهان ماندن دراز مدت مزار او است.

 پس از شهادتِ امام نیز آزار و شکنجه و کشتن دوستداران او آغاز شد و سالیان متمادى ادامه یافت. این نیز ستمى دیگر در حق على(ع)است.