در بسیاری از ادیان و مکاتب غیرتوحیدی، جایی برای عدالت، به عنوان یکی از صفات خداوند وجود ندارد. ولی در ادیان توحیدی، خداوند عادل است و دامنة عدلش همة امور را دربرمیگیرد.
در احادیث و سیرة اهلبیت، عدلگرایی در برابر جبرگرایی اموی قرار گرفته و عدالت از جایگاه ویژهای برخوردار است. بخشی از آموزههای مربوط به عدل، در دعاها و مناجاتهای اهلبیت، ازجمله دختر رسول خدا(ص) بازتاب داشته است.
مفهوم عدل: متکلمان شیعی و معتزلی، عدل را به عنوان حقیقتی واقعی پذیرفته، به حسن و قبح ذاتی افعال معتقدند. حضرت فاطمه(س) نیز، بااینکه به طور مستقیم به مفهوم عدل نپرداخته، ولی به برخی از ابعاد و ویژگیهای عدل، اشاره کرده است، که با تعریف عدل به رعایت حقوق دیگران و دادن حق به صاحب آن، سازگارتر است.
در این راستا آن حضرت(س) به مبادی و لوازم عدالت تشریعی و جزایی، ازجمله علم الهی، وجود احکام آشکار، هدایت الهی و وجود عامل اختیار در بندگان اشاره دارد.
قضا، قدر و بداء: مقصود اصلی از بحث قضا و قدر، تبیین ارتباط آن با آزادی انسان و درنتیجه عدل الهی است، از احادیث و دعاهای حضرت فاطمه(س) چند نکته دربارةقضا و قدر به دست میآید؛ ازجمله آنکه تا تقدیر الهی، تا به مرحله قضای قطعی نرسد، چیزی رخ نمیدهد و در این مرحله است که طلب و اختیار انسان مؤثر است؛ همچنین حضرت فاطمه(س) در مناجاتهای خود، راضی بودن به قضا و قدر الهی را از خداوند مسئلت میکند، این موضوع دارای آثار معنوی و روحی فراوانی است.
تقدیر شرور: در دعایی از فاطمه(س) به سه نوع شرور اخلاقی، که نتیجه گناه است، شرور ابلیس و لشکریان او و نیز شرور طبیعی اشاره شده که حضرت از آنها به خدا پناه برده است. لازمة پناهبردن از شرور به خداوند، توانایی پروردگار در زدودن یا کاستن از شرارت شرور است.