محبت ميل درونى آدمى به چيزى است كه آن را خير مى پندارد. شناخت محبوب و نيز سنخيت محب و محبوب از شروط محبت اختيارى است. محبت اهل بيت(ع)توصيه اى كاربردى در اسلام است. اين جريان عقلانى از شناخت سرچشمه مى گيرد. اين محبت، مزد نبوت پيامبر و راه هدايت است. حب على(ع)نيز مصداق بارز اين محبت شمرده مى شود.
على(ع)مسير هدايت، نهاد ارزش ها و زيبايى ها، اسلام مجسم، اسوه و رهبرشايسته جامعه اسلامى است. به اين دلايل است كه بايد او را دوست داشت. احاديث حب على(ع)فراوان است. حديث فتح خيبر، حديث طير و حديث غدير، آشكاركننده تأكيدها و تشويق ها درباره حب على(ع)است. دسته ديگرى از احاديث، حب على(ع)را ايمان شمرده اند و حب و بغض او را معيار ايمان و نفاق دانسته اند. در احاديث بسيارى بر آثار حب على(ع)تأكيد شده است. رستگارى، محو گناهان، آسانىِ مرگ و همنشينى با پيامبر در بهشت، برخى از اين آثار ارجمند است.
بغض على(ع)نيز موضوع انبوهى از احاديث است. دشمن على(ع)دشمن خداوند است. پيامبر به اقتضاى رسالت الهى و نه تعصب خويشاوندى، حساسيت بسيار درباره شأن على(ع)داشته است. حب على(ع)نشانه پاكى و طهارت نفس است، و بغض او نشانه ناپاكى و خبث طينت. مرگ دشمن على(ع)مرگ جاهلى، و ريشه دشمنى با او، دشمنى با پيامبر است. هوس هاى نفسانى، دنياطلبى و كينه هاى بسيار از رسول خدا(ص)، مهم ترين عامل دشمنى با على(ع)بوده است. كينه ريشه دارى كه مسلمان نماها از امام به دل داشتند نيز عامل ديگرى براى دشمنى با او شمرده مى شود. همچنين حق جويى و عدالت على(ع)نيز ديگر عامل مهمِ دشمنى با او به شمار مى آيد. دنياپرستان و مترفان هيچ گاه نتوانستند عدالت على(ع)را تاب آورند، و همين، راز دشمنى كينه توزانه آنان با او است.