مسئله «ایمان» در سخنان اهلبیت، ازجمله در دعاها و مناجاتهای حضرت فاطمه(س) بازتاب ویژهای داشته است. آن حضرت به آثار اجتماعی ایمان و مرزبندی میان ایمان، کفر و نفاق اشاره کردهاند. همچنین با اندیشیدن در سخنان حضرت فاطمه(س) میتوان به حقیقت ایمان از دیدگاه ایشان پیبرد.
از نظر آن حضرت، ایمان، دستاوردی انسانی و فعلی اختیاری است که انسان را از شرک در عبادت و طاعت رها ساخته، او را به توحید ناب رهنمون میشود. هرچند فراهم آمدن مقدمات آن به لطف الهی نیاز دارد. حضرت فاطمه(س) در سخنان خود به نقش عمل به دستورهای الهی در ایمان خاص و نیز به دووجهی (فطری و عقلی) بودن منشأ ایمان اشاره دارد و از نظر ایشان «اخلاص و توحید» جوهرة ایمان است که هم در فطرت و قلب آدمی و هم عقل و فکر او ریشه دارد.
دختر پیامبر(ص) ایمان را التزام درونی و قلبی میداند که معرفت عقلانی، راه دستیابی به آن است. چنین ایمانی دارای جلوههای کلامی، زبانی و عملی است.
در حکمت فاطمی، همة عناصر ایمان، در عالیترین مرتبه قرار دارند و بسیار روشن است که چنین ایمانی تنها با عنایت ویژة الهی به دست میآید. از این رو آن حضرت امور مهمی را در حوزه اندیشه و معرفت و فضائل و اخلاق از خداوند مسئلت میکند. ایمانی که فاطمه(س) از خدا میخواهد، مرحلهای برتر و فراتر از ایمان تکلیفی است.
مهمترین کارکردهای ایمان، زدودن شرک و فراهمآوردن اخلاص در تمامی حوزههای گفتار، کردار و پندار است. ایمان، انسان را به آرامش قلبی، اطمینان ناشی از یاد خدا،توکل به پروردگار و ترس نداشتن از غیر خدا میرساند و در حوزة روابط اجتماعی، تعهد و مسئولیت را در انسان تقویت میکند.