حقوق مردم در حکومت از نگاه نبوی

به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مجموعه۲۳ جلدی”از نگاه نبوی(ص)”توسط مرکز پژوهش‌های جوان وابسته به همین پژوهشگاه، چندی پیش با مشارکت نشر معارف به زیور طبع آراسته شد.

این مجموعه ارزشمند عناوین و موضوعات متنوعی را در عرصه‌های مختلف اجتماعی، ادبی، سیاسی، اخلاقی، فرهنگی، معرفتی، عرفانی، حقوقی و… از نظرگاه نبی مکرم اسلام(ص) مورد بررسی قرار داده و دریچه‌ای نو، حیات‌بخش و جهت‌دهنده را بر روی دیدگان جوانان با طراوت وطن اسلامی‌مان گشوده است. در این مجموعه کوشش شده سنت آخرین فرستاده خدا (قول، فعل و تقریر پیامبر)، با استفاده از منابع متقن منعکس گردد تا تلالو اندیشه آن ابرمرد تاریخ، روح و جان خواننده را  به درستی صیقل دهد.

“حقوق مردم در حکومت”عنوان جلد چهاردهم این مجموعه بوده که به قلم حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدحسن قدردان قراملکینگاشته شده است.

از این رو در خصوص این کتاب گفت و گوی کوتاهی با ایشان ترتیب دادیم که در ادامه از منظر شما فرهیخته گرانقدر می‌گذرد.

متن کامل این گفت و گو به شرح زیر است.

               

ü     اهمیت موضوع این کتاب چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم؛

موضوع حقوق و جایگاه مردم در نظام‌های سیاسی خصوصاً نظام دینی از مباحث بحث برانگیز دین‌پژوهی است که در سال‌های اخیر از سوی طیف‌های مختلف مطرح شده است و هر طیفی با مبانی و پیش فرض‌های ذهنی خود آن را بررسی و چه بسا آن را نیز به اسلام و سیره نظری و عملی پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) نسبت داده‌ است. گروهی کوشیده‌اند اسلام و نظام سیاسی نبوی را نظام بی‌توجه به حقوق و جایگاه مردم بلکه ناسازگار با آن معرفی کنند. این کتاب می‌کوشد نشان دهد حکومت نبوی، حکومت الهی و آسمانی است. همچنین به حقوق و جایگاه واقعی مردم در چهارده سده پیش پرداخته و آن را نه به صورت تئوری نظری، بلکه در عمل و واقعیت نیز متجلی نموده است.

 

ü     این کتاب دارای چه ویژگی‌هایی است؟

از آن جا که موضوع تحقیق حاضر اختصاص به تبیین حقوق و جایگاه مردم در نظام سیاسی نبوی دارد، لذا تنها به تحلیل و تقریر حقوق مردم پرداختیم، روشن است که حق و حقوق بین مردم و حکومت دو طرفه است، به این معنی که حکومت هم در مقابل رعایت حقوق شهروندان، دارای حقوقی است که شهروندان به رعایت و اطاعت آن‌ها ملزم و متعهدند؛ از جمله کمک و یاری حکومت، اطاعت از حکومت، رعایت و محترم شمردن قوانین و مقررات حکومتی.

در صورت تخلف شهروندی از مقررات اعم از قوانین دینی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی حاکم و شعبه‌های ذی‌صلاح، حکومت در چارچوب مقررات، شخص متخلف را از ارتکاب جرم باز داشته و در صورت ارتکاب مجدد، وی مجازات می‌شود. مثلاً مدارای حکومت با شهروندان مثل کفار، مناققان و مخالفان – که یکی از حقوق شهروندی است- مطلق نیست، بلکه مادامی است که منافقان و کفار دست به توطئه علیه حکومت نزن     ÷ند. در این صورت حکومت مطابق موازین دینی با متخلفان برخورد خواهد کرد. توضیح بیشتر و حدود تسامح و عدم تسامح حکومت با شهروندان و مخالفان داخلی را در کتاب‌های دیگر به تفصیل تبیین نموده‌ام.   

ü     در این کتاب به چه محورهایی پرداخته می‌شود؟

این کتاب دارای ۴ مبحث است؛ در مبحث اول درباره نقش مردم در حکومتصحبت می‌کنیم و ذیل آن به محورهاینسبت حکومت با مردم، لزوم رضایت مردم از حکومت، اصل بیعت، اصل شورا، حکومت در مقام امانت مردمو… بحث می‌شود.

در مبحث دوم به جایگاه و حقوق مردم در اداره کشورپرداخته‌ام و ذیل این محور به لزوم مشاوره با مردم، رعایت حقوق فطری و اجتماعی شهروندان، مراعات بیت المال، آزادی سوال،‌ نقد و اعتراضو نصیحت دولتمردانتوجه می‌شود.

در مبحث سوم نیز اساس کار من در خصوص مدارا با شهروندان و طیف‌های مختلف جامعهاست. دراین بحث به محورهای مدارا با شهروندان، رعایت حقوق مجرمان، مدارا با اقلیتهای دینی، مدارا با منافقانومدارا با مخالفان و توطئه‌گرانمطالبی را بیان می‌کنم.

 و در نهایت در مبحث چهارم به مصالح مردم در قانون‌گذاریتوجه می‌شود.

 

ü     حکومت امانت مردم است، به چه معناست؟

در این کتاب توضیح داده‌ام که حکومت‌های استبدادی و دیکتاتوری خود را در رأس امور می‌دانند که وظیفه مردم تنها اطاعت، تبعیت و فرمانبرداری از آنان است. آنان خود را مالک و مردم را ملک مطلق خویش می‌دانند. به تعبیر بعضی فلاسفه متقدم مثل ارسطو طبیعت بعضی انسان‌ها برای حکم‌رانی و حکومت و طبیعت بعضی دیگر، برای فرمانبرداری مقدر شده است. لکن اسلام و مکتب نبوی چنین نگره‌ای را بر نمی‌تابد، بلکه مردم را صاحبان اصلی حکومت می‌‌داند. یعنی حکومت یک امانتی است که مردم آن را در اختیار حاکم قرار داده‌اند. حضرت در پاسخ درخواست شخصی مبنی بر واگذاری یک پست حکومتی به وی فرمود:انک ضعیف و انها امانة؛ یعنیتو ضعیف و ناتوان از انجام آن هستی، در حالی که مسؤلیت امانت است.

 

ü     پیام اصلی این کتاب چیست؟

در حکومت نبوی مشروعیت تلفیقی است، به این صورت که دو نوع مشروعیت وجود دارد و نوع اول مشروعیت الهی و دینی است. به این معنا که خداوند پیامبر اسلام(ص) را – در اعتقاد اکثریت مسلمانان و امامان معصوم در اعتقاد شیعه-  به عنوان حاکم و خلیفه خویش در دنیا نصب و انتخاب نموده است و از همه مسلمانان خواسته است که به عنوان یک وظیفه دینی و شرعی از این اصل و انتخاب تبعیت نموده و در آماده کردن بستر لازم حکومت و حاکمیت پیامبر و امامان بکوشند. همچنین در صورت تخلف نیز در محضر الهی گناهکار بشمار خواهند آمد. پس مشروعیت حکومت در مرحله اول مشروعیت آسمانی و به تعبیری از بالا به پایین است. با این وجود حکومت و بدست گرفتن اداره جامعه توسط پیامبر و دیگران، نه با زور و دیکتاتوری، بلکه با کمک و رضایت مردم صورت می‌گیرد. در واقع رضایت و پذیرش مردم مشروعیت الهی حکومت نبوی را به مرحله فعل و شکوفایی می‌رساند و بدون آن، حکومت دینی به مردم تحمیل نمی‌شود. در اصطلاح از آن به مشروعیت سیاسی و مردم سالاری دینی تعبیر می‌شود. به بیان دیگر در حکومت دینی و نبوی مردم در انتخاب حاکم نقش اساسی ایفا می‌کنند.