به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی شصت و یکمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی ذهن منتشر شد.
فصلنامه ذهن با صاحب امتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سر دبیری حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر علیرضا قائمی نیا به شماره شصت و یکم خود رسید.
در ذهن ۶۱ مقالاتی به شرح زیر می خوانیم؛
– تحلیل معناشناختی«تقوا» با تاکید بر حوزه همنشینی «ذکر» و«خوف» در دستگاه معنایی قرآن/ محمد حسین شیرافکن، علیرضا قائمینیا
چکیده
از جمله صفات تشکیلدهنده شخصیت والای انسانی تقوا میباشد. در کلام وحی نیز کمیت پرداختن به این واژه و بیان چگونگی تحصیل این صفت، کاشف از اهتمام حضرت حق به حصول این صفت در آدمی است؛ لذا برای تحصیل این مهم نیاز به بازشناسی تقوا در متن وحی وجود دارد. دانش معناشناسی که عهدهدار پرداختن به متن و تحلیل واژگان آن متن میباشد، میتواند در واکاوی معنای تقوا و جایگاه آن ما را یاری کند. در این نگاشته برآنیم به کمک دانش معناشناسی با تحلیل متن قرآن کریم و در حوزه همنشینی «ذکر» و «خوف» تحلیلی از موقف و جایگاه «تقوا» ارائه دهیم. با بررسی وجه ارتباط این واژهها به مرحلهایبودن آنان در ارتباط با تقوا دست مییابیم. در این مقاله با بررسی نظام معنایی «ذکر» و «خوف» و رابطه آن با «تقوا» جایگاه تقوا را در مکانیسم معنایی قرآن در مراحل مختلف ارزیابی کرده و به نتیجه این مراحل که مقام ذکر است، رسیدهایم.
– علیت؛ عینیت یا ذهنیت( بررسی تطبیقی آرای ملاصدرا و هیوم)/سعید متقی فر
چکیده
مبحث علیت همواره به عنوان امالمسائلی در مباحث فلسفی مورد توجه اندیشمندان بوده است. ازآنجاکه انکار یا پذیرش علیت تأثیر مستقیمی در انکار یا پذیرش وجود خدا به عنوان علةالعللدارد هر دو گروه از فیلسوفان ملحد و موحد برای انکار یا اثبات وجود خدا مبحث علیت را بهطورجدی بررسی کردهاند. ملاصدرا بر اساس اصالةالوجود، وجود حقیقی را مخصوص واجبالوجود میداند که سایر موجودات موجودیت خود را از آن دارند و هیوم برای انکار وجود خدا، ناچار به انکار حقیقت علیت است. وی با رد حقیقت علیت معتقد شد آنچه انسان از علیت میداند چیزی جز تخیلات و تداعی معانی و عادات ذهنی بشری نیست. بر این اساس وجود خدا نیز از ساختههای ذهن بشر تلقی میگردد. انکار وجود خدا بهطورمنطقی و عقلی، اولاً موجب انکار اصل بدیهی علیت شده، صدفه را در هستی وجودات اثبات میکند که این خود منجر به انکار واقعیت، عینیت و هستی خارجی جهان ممکنات و در نتیجه قول به سفسطه و پوچانگاری خواهد شد. اشکال عمده هیوم در تحلیل علیت این است که وی منفک از عالم عین و با ذهنیت محض به تحلیل علیت میپردازد؛ درحالیکه برای اثبات و تحلیل صحیح علیت لازم است به پیوند عمیق مباحث هستیشناختی با معرفتشناختی و رابطه عالم عین و عالم ذهن در معرفت توجه ویژه داشت.
– در دفاع از استدلال و تسلسل بر مبناگروی/مهدی عبداللهی
چکیده
مبناگروی دیدگاه کلاسیک در مسئله توجیه است و «استدلال از راه دور و تسلسل» مهمترین استدلالی است که از طرفداران مبناگروی در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب اقامه کردهاند؛ ازاینرو مخالفان مبناگروی در صدد برآمدهاند اشکالاتی بر این استدلال وارد کنند. برخی دور در توجیه را پذیرفتهاند و شماری دیگر بر ناتوانی این استدلال از اثبات ویژگیهای باورهای پایه دست گذاشتهاند. اشکال دیگر آن است که همه باورها نیاز به موجهسازی ندارند تا فرایند موجهسازی گرفتار تسلسل شود و دیگر آن که، بر فرض تحقق تسلسل، چنین تسلسلی محال نیست؛ چراکه حلقات سلسله بهتدریج موجود میشوند. مقاله حاضر در پاسخ به این اشکالات از استدلال یادشده دفاع کرده، نشان میدهد استدلال مزبور خالی از اشکال بوده، لزوم پذیرش مبناگروی در مسئله توجیه را اثبات میکند.
– بررسی تحلیلی عناصر معرفتی در نظریه سنت های پژوهشی لایودن/زهره عبدخدایی،قاسم پور حسن، حسین کلباسی اشتری
چکیده
دو موضوع کاملاً جدای از هم، موجب تحولی عمیق در مطالعه معرفت گردید: نخست آنکه معرفت یقینی نیست و اصلاحپذیر میباشد. دومین تحول گسترش این طرز فکر که حقیقت معرفت همان حقیقت علوم طبیعی است. این نگرش نقش عناصری نظیر منطق، متافیزیک، اخلاق و الهیات یا به تعبیری عناصر معرفتی یا «غیرعلمی» در نظریهپردازی را کمرنگ نمود. در این میان لری لائودن نگرشی بینابینی اتخاذ نموده و رویکردی جدید تحت عنوان سنت پژوهشی را ارائه میدهد. از نظر او مهمترین چالش فیلسوفان علم اعم از پوزیتویستهای منطقی و همچنین طرفداران نظریه انقلابهای علمی، نادیدهانگاشتن عناصری است که طی قرون متمادی در فرهنگ جامعه رخنه کرده، با تغییرات دفعی قابل تبدیل و تبدل نیستند؛ آن عناصر «غیرعلمی» و «مسائل مفهومی» میباشند نوشتار حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که آیا عناصر معرفتی در نظریه سنتهای پژوهشی لائودن جایگاه و نقش حقیقی خویش را در ارزیابی و عقلانیت نظریهها یافتهاند یا خیر؟
– عقلانیت در علم و تکنولوژی/ علیرضا منصوری
چکیده
اصلاح و کنترل تکنولوژی یکی از موضوعات پرمناقشه در فلسفۀ تکنولوژی است که از امکان تا چگونگی کنترل تکنولوژی را دربر میگیرد. مقالۀ حاضر به ویژگیها و پیامدهای نظریۀ عقلانیت دربارۀ تکنولوژی میپردازد. نشان میدهیم تمایزی که در عقلگرایی انتقادی بین واقعیات و معیارها گذاشته میشود همچنین تفاوتی که نظریۀ عقلانیت در عقلگرایی انتقادی بین علم و تکنولوژی از نظر موجهسازی قائل است، توجه به اهمیت ملاحظات بومی و محلی در کنترل و اصلاح تکنولوژی و ایجاد مسئولیت اخلاقی در تصمیمها را نتیجه میدهد؛ بهعلاوه بر اساس این رویکرد بهرهمندی مناسب از تکنولوژی مستلزم وجود بستری دموکراتیک در تمام مراحل از ساخت و طراحی تا اصلاح و کنترل است.
– نقدی بر نظریه انتقادی تکنولوژی/ سعیده بابایی، مصطفی تقوی
چکیده
در حوزة فلسفه و مطالعات تکنولوژی تا کنون رویکردهای مختلفی برای مواجهه با این پدیده اتخاذ شده است. در این مقاله ضمن معرفی و نقد اجمالی دو دیدگاه عمده در این حوزه، یعنی ذاتگرایی و ابزارگرایی، به بررسی رویکرد اندرو فینبرگ در مواجهه با تکنولوژی پرداخته خواهد شد. فینبرگ بر خلاف دیدگاه ذاتگرایان و ابزارگرایان، تکنولوژی را خودمختار یا خنثی نمیپندارد، بلکه با نقادی نظام تکنیکی موجود، آن را از طریق مشارکت عمومی در فرایند طراحیهای تکنیکی تغییرپذیر میداند. وی معتقد است نظام تکنیکی موجود مبتنی بر ارزشهای سرمایهداری شکل گرفته است و افرادی اندک برای آن تصمیمگیری میکنند؛ درحالیکه عموم مردم حق مداخله در شکلگیری این نظام را دارند. راهکار فینبرگ برای برونرفت از فضای تکنیکی موجود، جایگزینی ارزشهای دموکراتیک به جای ارزشهای سرمایهداری است. اما او با وجود اهمیت غیر قابل چشمپوشی مفهوم ارزشهای دموکراتیک در نظریهاش، این مفهوم را مبهم رها میکند و تعریف دقیق و مشخصی از آن ارائه نمیدهد. این مقاله پرسشهایی را طرح میکند که در اثر ابهام مفهوم ارزشهای دموکراتیک به وجود میآید و پاسخ به آنها لازمة فراهمکردن شرایط برای دگرگونی نظام تکنیکی است.
علاقمندان می توانند جهت تکمیل اطلاعات و تهیه این فصلنامه به سایت http://zehn.iict.ac.ir/و یا سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به نشانیhttp://poiict.ir مراجعه کنند.