به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، آیت الله علی اکبر رشاد رئیس شورای حوزه های علمیه تهران و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سه شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ در نشست «نسبت هنر و ارزش» در حوزه هنری سخنرانی کرد.
آیت الله علی اکبر رشاد، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در نشست «نسبت هنر و ارزش» اظهار داشت: گاه گفته می شود هنر هر چه که باشد دارای ارزش ذاتی است و هنر مطلقاً ارزشمند است و هنر ارزشی و غیر ارزشی نداریم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: برای ارزیابی این بحث، در ابتدا معانی هنر و ارزش را توضیح می دهم تا معلوم شود که هنر چیست و ارزش به چه معناست تا بتوانیم راجع به این پرسش که یک مسئله فلسفی هم می تواند قلمداد شود، بحث کنیم.
آیت الله رشاد واژه هنر را از جمله واژگان پرکابرد و واجد معانی و استعمال ها و اطلاقات بسیار دانست و با بیان تعاریف مختلف هنر در دوره های تاریخی زبان و ادبیات فارسی اظهار داشت: معنای متداول امروزین هنر که معادل فن عربی و آرت اروپایی به کار میرود، جدید است و مفهوم هنر در شعر هنر نزد ایرانیان است و بس، همین مفهوم جدید است.
رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در تعریف ارزش بیان داشت: ارزش به معنای قیمت، بها، نرخ، ثمن، قدر، درجه، حرمت، سود، بهره، آرزو وگرامی آمده است و ارزش اسم مصدر از ارزیدن به معنای عمل ارزیدن، قیمت و ارج و در تداول امروزین به معنای محسَّن، اخلاقی، متعالی، قدسی است.
آیت الله رشاد علل اربعه هنر را فاعل، غایت، ماده و صورت معرفی کرد و افزود: این علل اربعه مولفههای هویتی آن را تشکیل میدهند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان این که هنر از جنس معرفت نیست اما هم منشا معرفتی دارد و هم منشا معرفت است، ابراز داشت: به تعبیر دیگر، هنر «ناشی» از معرفت و «حاکی» از حقیقت است و هنر در مرتبهی ذهنیت(آفرینش هنری)، نوعی بازآفرینی است و در مرتبه عینیت (اثر هنری) گونهای بازنمایی است.
وی افزود: این بازآفرینی و بازنمایی، بازنمایی متعالی حقایق است و از این رو تا حقیقت برای بازآفرینندهی آن مکشوف نشده باشد، نمیتواند آن را برای غیر بازبنمایاند.
آیت الله رشاد با بیان این که هنر متعالی، یا از آبشخور فطرت انسانی سیراب و یا از سرچشمه شهود باطنی دریافت می شود، ادامه داد: از آنجا که دریافت فطری و یافت شهودی، هردو از سپهر الهی نازل و در ساحت انسانی حاضر میشوند، از سنخ هم هستند و می توانند منشاء پیدایش نوع مشابه و بلکه مشترک از اثر هنری به شمار آیند که ما این هنر را به «هنر متعالی» تعبیر میکنیم.
رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره تعریف هنر به معنای صنعت و مهارت اظهار داشت: این تلقی که هنر، نوعی صنعت و مهارت است، درک درستی از ماهیت هنر نیست و یا دست کم تعریفی ناقص، نارس و تعبیری تکساحتی از حقیقت هنر است و حد اکثر میتوان آن را تعریفی صوری و کالبدی هنر بلکه به تعبیر دقیقتر تعریف هنر صوری و صناعی قلمدادکرد.
وی افزود: البته هنرمند در فرایند خلاقیت و در طی انباشت تجربهی هنری، به تدریج به مهارت هایی دست پیدا می کند ولی پیش از آن که مهارتی کسب کرده باشد او هنرمند است و به مدد قریحه فطری اثر هنری را خلق می کند و مخاطب هنر نیز بی آن که از مهارت های هنری سررشته ای داشته باشد به صرافت طبع فطری، هنر را فهم می کند.
آیت الله رشاد با بیان این که اثر هنری، فارغ از فن و مهارت و مقدم بر تکنیک و صنعت، هم خلق می شود و هم فهم می شود، ابراز داشت: شاهد مدعا این است که هنرمندی که اولین اثر خود را خلق می کند، هرگز نخست مهارت آموزی نکرده و سپس هنرورزی کرده باشد بلکه معمولاً کسی نخست بطور عملی و بر اثر آفرینش یک اثر، قریحه ی هنری را در خود کشف می کند و بعد به تعلّم و تمرین می پردازد تا مهارتش را افزایش دهد.
رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: بنابراین، مهارت، شاخصه ی جوهری هنر نیست و هنر یک هنرمند ابتدا از درونش می جوشد و هنرمند یا به مدد فطرت اثری را می آفریند و یا در شرایطی قدسی قرار می گیرد و از بیرون به او چیزی اشراق می شود و اثری را خلق میکند و سپس برای مهارتافزایی به فراگیری فن و صنعت رویآور میشود
وی افزود: بدین حهت ذات هنر «فراگرفتنی» نیست بلکه «فرا آوردنی» و درونجوش است و برونکوش نیست و هنر هرگز از فن و مهارت آغاز نمی شود بلکه هنر به تکنیک و صنعت ختم می شود و با رهبریِ سرشت الهیِ هنرمند و دلبریِ شاهد قدسی، آغاز و به دل بُردن، مُشاهِد آفاقی میانجامد.
آیت الله رشاد با بیان این که هنر را از دو حیث ساختاری و صورت و شناختاری و سیرت می توان تقسیم بندی کرد، اظهار داشت: هنر را از نظر ساختاری به «هنر فطری» و «هنر فنی» تقسیم میکنیم که در این تقسیم بندی، هنر فطری، اکتشافی است و هنر صناعی اکتسابی و هنر فطری، فراستی و فرصتی است، فراگرفتنی نیست، از فطرت برمی خیزد و حاصل فرصت است.
وی ادامه داد: اما هنر فنی فرا آموختنی و صناعی است و به تصنع پدید میآید در حالی که هنر فطری دل انگیز و روحنواز است و همچنین هنر صناعی تنها هوس انگیز و حسنواز و به معنای دیگر ارضاءکننده ی خواهشهای نفسانی و حواس بشر است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی هنر را از نظر شناختاری و سیرت به سه دسته «هنر شهودی»، «هنر شرعی» و «هنر شهوی» تقسیم کرد و اظهار داشت: هنر شهودی، هنر قرب و اشراق باطنی و هنر شرعی، هنر انتشار دادههای قالبی دین و التزام و انطباق با احکام ظاهری آن و هنر شهوی، هنر هوس و نفسانیت است.
وی با بیان این که هنر شهودی حقیقتشکار و شریعتمدار است، تصریح کرد: هنر شهودی یادآور ماقبل هبوط و تجدید عهد نخستین است و جوهر هنر شهودی، عبارت از احیای عهد نخستین و تحکیم تعهد به آن میثاق دیرین در جهت ره یافتن به ورای ماده و دستیافتن به قرب الهی است.
رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت: هنر شهودی، گرهزدن ناسوت به لاهوت و ملک به ملکوت و هنر قربی، شهود هستی از سر شیدایی است اما هنر شرعی هنری است که تنها ملتزم به احکام ظاهری شرعی است و احیاناً موضوع و متعلق آن دینیات است، و ممکن است قربی باشد و ممکن است مقرِّب نباشد.
وی افزود: بنابراین، قسمی از هنر، قابل فرض است که دینی مصطلح و متعارف باشد اما قربی و قدسی نباشد، اینجاست که یک فیلمساز مسلمان و غیرمسلمان ممکن است راجع به دین فیلم بسازد و در آن از دین و دینی سخن بگوید، اما اگر هنر او قربی و قدسی نبود، در ایمان مخاطب تاثیرگذار نباشد.
آیت الله رشاد ادامه داد: در این حال ممکن است فیلم از لحاظ صناعی و از حیث تکنیک هم در حد بسیار مطلوبی باشد و بر احساس مخاطب تاثیر بگذارد اما روح او از آن متاثر نشود و به عبارت دیگر عاطفهی او اثر بپذیرد اما جانش هرگز! چراکه این هنر صرفاً دینی است یعنی به لحاظ مثلاً موضوعش منسوب به دین است، اما قربی نیست و روح ندارد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به این که برخی از آثار هنری از جمله فیلم که صرفاً به اعتبار موضوع یا نمادها یا ادبیات به کار رفته در آن، دینی و معنوی است و امروز از آن به هنر یا فیلم معناگرا تعبیر می شود از این قسم اند، ابراز داشت: این دست آثار از حیث قالب قدسی اند نه قلب؛ هنر قربی قالبش قدسی است و هنرشهودی روح دارد و هنر شرعی ظاهری میتواند قلبش تقلبی و بی روح باشد و در نتیجه فاقد قدسیت!
وی افزود: به همین دلیل است که شاید نتوانید از هنر شهودی و قربی به لحاظ منطقی و در مقام بیان برای مخاطب تعریف چندان متفاوتی ارائه کنید اما در مقام عیان، او تفاوت هنر شهودی قربی و شهوی قارونی را درک میکند و وقتی اثر هنری را میبیند و یا میشنود، درمییابد که قربی است یا قارونی.
آیت الله رشاد با بیان این که هنر قربی از لحاظ علل اربعه فاعلی، غایی، مادی و صوریِ خود باید قدسی باشد، تصریح کرد: فیلمساز آلوده ذهنِ تَردامن، نمیتواند فیلم مینوی و معنوی بسازد زیرا هر اثری آیه و آیینه صاحب خود است و او هر قدر که از قدرت و مهارت فنی تکنیکی بالایی برخوردار باشد فقط می تواند معنویت را خیلی خوب تبیین و تفهیم کند اما نمی تواند آن را در مخاطبش ایجاد کند.
وی افزود: هیچ هنر شهوی، شهودی و شرعی نیست و هر هنر شرعی ای لزوما شهودی نیست، اما هر هنر شهودی شرعی است و هرگز هنر شهودی شهوی نمی تواند باشد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: البته الگوی تقسیم شناختاری سه انگارانه هنر و تفکیک شرعی از شهودی زمانی صحیح می نماید که مراد از دین، مطلق دین و ادیان باشد، اما اگر شاخص شرعیت انتساب به دین حقیقی و حقیقت دین باشد، آن گاه هنر شهودی و شرعی بهم خواهند رسید و هنر دو قسم بیش تر نخواهد داشت: طبقهبندی هنر به ارزشی و ضدارزشی، بر اساس علل اربعه آن، هم عقلایی و هم شرعی است.
آیت الله رشاد با بیان این که بی هیچ تعارف و مسامحه ای در شارع هنر به دو دسته ارزشی و غیر ارزشی تقسیم می شود، با تاکید بر این که همه جای دنیا این تقسیم بندی دوگانه وجود دارد، ابراز داشت: آیا غربی ها حاضرند به هنرهای دینی و قدسی و پیام دار پیام های اسلامی در اسکار جایزه بدهند؟ مشخص است که چنین کاری نمی کنند مگر آن که در فیلمی معنویتی پوشالی، عقیم و ضعیف وجود داشته باشد که نشان دادن آن مانعی در برابر عرفان های واقعی باشد.
وی با اشاره به این که در شرع هم هنر طبقه بندی شده است و گاه هنر شرک است، خاطرنشان کرد: کسی که به جرم هنر ضد ارزشی و ضد عدالت مستحق دوزخ می شود جرمش بیشتر از جرم عادی است زیرا هنر و هنرمند نقش امام را در میان مردم بازی می کند و دیگران را به کفر می کشاند.
رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان این که فلسفه ما امروز تکلیف سنگینی دارد و اصحاب فلسفه باید به فلسفه هنر و اصحاب فقه باید به فقه هنر بپردازند، تصریح کرد: حوزه ما امروز تکلیف سنگینی دارد چون عالم بشر امروز غرق و آغشته و محفوف به انواع هنر است و اصولاً در حیات انسان مدرن، هنر حرف اول را می زند و وقتی هنر به سمت بی معنایی و بی روحی و ابهام و حیرت و سرگشتگی سیر می کند، بشر به سمت از دست دادن هویت و حیرت جهت پیدا می کند و چنین هنری نتیجه دیگری نخواهد داشت.
وی افزود: حکمت ما باید وارد عرصه شود و هویت هنر را طبقه بندی و حکم کلی هنر را بیان کند و همچنین باید فقه ما وارد عرصه شود و موضوع را بشناسد و آن را طبقه بندی کند.