به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام حسین روحانینژاد، عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه در گفتوگو با ایکنا، با بیان اینکه برخی با تعبیر عرفان اسلامی موافق نیستند و برخی مسائل را برنمیتابند، گفت: در برابر این گروه عدهای هم هستند که از عرفانهای غربگرای سکولار، صوفیانه و سنتی گلایه دارند.
وی با بیان اینکه وجود دامنه و طیفی از دیدگاهها در مورد عرفان، عنوان کرد: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برای نزدیکی و تقریب میان این دیدگاهها از یکسو و تبیین عرفان اهلبیتی تصمیم گرفت از چند سال قبل وارد این مقوله شده و تحقیقاتی را انجام دهد تا کسانی که همراهی با عرفان موجود ندارند آنها هم بپذیرند.
روحانینژاد با بیان اینکه عرفان سکولار اجمالا برعکس عرفان اسلامی است تصریح کرد: عرفان اسلامی، عرفان را معرفت حضرت حق از حیث اسماء و صفات میداند و معتقد است که نظام آفرینش براساس اسماء الهی استوار است ولی در عرفان سکولار نامی از خدا در میان نیست و صرفا عرفان را یدک میکشد و این در حالی است که عرفان، نام علمى از علوم الهى است که به معنىشناسائى حق تعالی است اما این معرفت و شناسایی از طریق تصفیه باطن و تخلیه سرّ از غیرخدا، و تجلیه روح حاصل میشود و طریق مخصوص انبیا و اولیا و عرفاست. به عبارت دقیقتر، «عرفان، علم به خدای سبحان است از حیث اسما و صفات و مظاهر او و احوال مبدأ و معاد، و علم به حقایق عالم و چگونگی رجوع آن حقایق به حقیقت واحده که ذات احدیت است (تعریف عرفان نظری) ومعرفت راه سلوک و مجاهده برای رها سازی نفس از قیود جزئیت، و اتصال و پیوند آن به مبدأ آن و اتصاف آن به نعت اطلاق وکلیت(تعریف عرفان عملی).»( دادوود بن محمود قیصری؛ رسائل قیصری؛ رساله التوحید والنبوّه والولایه؛ ص ۷ ). به نظر ابوعلی سینا هم عارف، کسی است که توجه مستمر درونی و انصراف فکری دارد از ماسوا به طرف قدس جبروت به منظور تابش نور حق در سرّ او(حسین بن عبداللَّه ابن سینا؛ ألإشارات والتنبیهات؛ ج ۳، ص ۳۶۹).
این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه واژه عرفان و عارف در کلمات اهل بیت (ع) نیز به کار رفته است. واژه «عرفان» هم بر «معرفت» دلالت دارد و هم بر روش خاص در وصول به «حقیقت». عرفان، «معرفه الله» از راه دل و تهذیب باطن و تزکیه نفس و طهارت روح است و عارفان، «اهل الله»اند. و عارف، درد رهایی از فِراق و رسیدن به وصال محبوب ازلی دارد. در عرفان، فرایند عملی با مبانی و رویکردهای خاص برای وصال به محبوب را «سیر و سلوک» نامیدهاند. عرفان اهل بیتی، تنها بر «احساس و تجربه»، و ریاضت نفس برای تحصیل کرامات و خوارق عادات نیست تا انسانِ محدود اندیش وگرفتار دام تعلّق، آن را از قدسی بودن به عرفی شدن و از آسمان به زمین بکشد و ریاضتهایش «نفس» و خودِ متوّرم و مَنِ فروتر و خاکی او را در نقاب عرفان و سیر و سلوک پنهان سازد و عرفان، ابزاری برای خودخواهیهای پنهانی او باشد؛ بلکه عرفانی است ناب، که ریشه در فطرت الهی ـ توحیدی دارد.
نقض غرض در عرفان سکولار
عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه با بیان اینکه «عرفان سکولار» نقض غرض و مفهومی متضاد است، بیان کرد: مبنای عرفان سکولار در بیاعتقادی به خدا و آخرت است؛ لذا عرفانهای سرابگونه را به جای حقیقت مینشانند و دامن زدن به شهوات و نفسانیات و لذائذ دنیوی را به مفهوم عرفان به خورد دیگران میدهند.
روحانینژاد به عرفانهای صوفیانه هم اشاره کرد و گفت: این عرفان در برخی مناسک خود مدعی استمساک به کتاب و سنت هستند ولی بر مناسک آنان ایراد وارد است، زیرا ذوقی و از روی استحسان است؛ مثلا در منطقه غرب کشور گروهی به نام عرفان محمدی وجود دارد که نماز نمیخوانند و به جای آن اعمالی را انجام میدهند که بزعم آنان جای نماز را میگیرد. این گروه ایراد جدی در بحث معاد هم دارند و میگویند انسان وقتی از دنیا برود در چرخه عالم متناسب یا گناهانش به ابدان مختلف رسوخ میکند.
سماع و رقص مبنایی ندارد
وی اظهار کرد: در صوفیه متعارف هم دیدگاههایی مانند رقص و سماع دارند که هیچ مبنای دینی و قرآنی ندارد؛ اصل سماع در نزد صوفیان اصیل، مبتنی بر لذت و فهمی بوده که از آیات، روایات و شهودات معنوی و اشعار حکمتآمیز به دست میآوردند یا ممکن بود کسانی که دنبال برخی ریاضتها بودند برای رفع ملالت خاطر به رقص و سماع میپرداختند اما در صوفیه امروزی این مفاهیم سطحی است و هیچ استناد متقنی ندارد.
وی بیان کرد: اینکه برخی افراد حرکات و رفتارهای عجیب و غریب انجام دهند مانند اینکه عقرب بخورند و سیخ در گردن فرو کنند هیچ نسبتی نه با آیات و روایات بلکه با مناسک صوفیه قدیمی هم نداشته است؛ صوفیه اسلامی که ما از آن دفاع میکنیم عمیقترین هستیشناسی، خداشناسی و انسانشناسی است و این نوع رفتارها نسبتی با این جایگاه ندارد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه با بیان اینکه عرفان اهلبیتی(ع) مبتنی بر قرآن و روایات است تصریح کرد: عرفان اهلبیتی فقط اعمال مکلفانه و احکام شرعی را ترویج نمیکند بلکه به فراتر از آن یعنی اخلاق هم پایبند است.
این محقق و نویسنده آثار متعدد در حوزه عرفان با بیان اینکه صحیفه سجادیه، عرفان حقیقی است اظهار کرد: در کلمات ائمه معصومین(ع) و بیانات ایشان اعم از امام سجاد(ع) مطالبی وجود دارد که جز با نگاه عرفانی نمیتوان آن را قبول کرد؛ این مطالب در باب توحید و دیگر ابواب دینی و سلوک عملی است که فراتر از حد تکلیف و احکام مکلف است؛ حضرت علی(ع) وقتی به نماز میایستادند حالت بیهوشی به ایشان دست میداد و نقل شده که وقتی تیر از پای او در آوردند متوجه نشد. این نماز عارفانه و عاشقانه بوده است و نهتنها رفع تکلیف و این نوع عرفان کجا و عرفانی که عقرب بخورد کجا؟.
عارف حقیقی
وی افزود: امیرمؤمنان و سید عارفان، علی(ع) که در اوج قله عرفان خدای سبحان است، خدای را از باب آنکه او را اهل عبادت یافته است، عبادت می کند و ساحت قدسی خود را از اهدافی چون طمع و ترس؛ طمع در جنت و ترس از آتش جهنم، مبرا میداند: « إلهی ما عبدتک طمعا فی جنّتک و لا خوفا من نارک و لکن وجدتک أهلا للعباده فعبدتک»( سید حیدر آملی؛ تفسیر المحیط الأعظم؛ ج۶، ص ۱۵.) آن بزرگوار در بیانی دیگر غایت عبادت عده ای را شکر و دارندگان این غایت را احرار معرفی میکند:«إنّ قوما عبدوا اللّه رغبه فتلک عباده التّجّار، و إنّ قوما عبدوا اللّه رهبه فتلک عباده العبید، و إنّ قوما عبدوا اللّه شکرا فتلک عباده الأحرار.»( لبیب بیضون؛ تصنیفنهجالبلاغه؛ ص ۲۷۳).نه رغبت، نه رهبت، نه طمع، و نه ترس، هیچ یک، انگیزه ای خالص برای عبادت نیست، تنها وجدان و دریافت این حقیقت باهمه وجود که خدا اهل عبادت است و باید به عنوان شکر او عبادت کرد، غایت قصوی تواند بود.
عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه با بیان اینکه ما عرفان را نیاز عظیم و ظرفیت بزرگ اسلامی میدانیم که محصول مکاشفات است، بیان کرد: از دوره ابنعربی مجموعه مکاشفات گردآوری و ساماندهی شده است که در نهایت عرفان نظری از دل این مباحث بیرون آمده و تدوین شده است، البته این به معنای آن نیست که ما همه این نوع عرفانها را قبول داریم؛ زیرا ممکن است کسی بگوید که معتقدات شخصی است و قابل اعتماد و حجت برای دیگران نیست.
روحانینژاد با بیان اینکه بزرگان علمای شیعه در طول تاریخ، عرفان را همان عرفان اهلیبیتی میدانستهاند، عنوان کرد: اهل بیت(ع) هم سلوک نظری و هم سلوک عملی داشتند که میتوان از این ظرفیت عظیم بهره ببریم.
بدون فقه و شریعت نمیتوان به طریقت رسید
وی تاکید کرد: در قرآن و روایات معارفی فراتر از معارف فقهی داریم که در حیطه عرفان میگنجند، البته ما معتقدیم که بدون فقه و شریعت نمیتوان به طریقت رسید و دستیابی به حقیقت جز از طریق شریعت نیست ولی مضاف بر فقه و احکام شرعی، مطالبی در اسلام است که در عرفان باید مورد بحث باشد.
کرامتتراشی در آثار بازاری
روحانینژاد اظهار کرد: بنده در کتاب «بحر خروشان» که فرزند آیتالله قاضی طباطبائی هم آن را ملاحظه کردهاند به عرفان ناب اسلامی و جلوه آن در شخصیتهایی مانند آیت الله قاضی پرداختهام؛ در این کار بر خلاف کارهای بازاری که دنبال جلب مشتری و کرامتتراشی است و موجب وهن به اسلام میشود به مطالب بازاری نپرداختهام؛ زیرا کتمان برخی از مباحث عرفانی که برای برخی قابل هضم نیست کاری شایسته است. آیا جملاتی نظیر « إلهی، هب لی کمال الانقطاع إلیک؛ و أنر أبصار قلوبنا بضیاء نظرها إلیک حتّى تخرق أبصار القلوب حجب النّور، فتصل إلى معدن العظمه، و تصیر أرواحنا معلّقه بعزّ قدسک. إلهی، و اجعلنی ممّن نادیته فأجابک و لاحظته فصعق لجلالک فناجیته سرّا و عمل لک جهرا»( رساله لقاء الله(ملکى تبریزى) ؛ ص۲۸۹) و سخن سیّد الشهداء (ع) در دعای عرفه: «کیف یستدلّ علیک بما هو فی وجوده مفتقر إلیک! ألغیرک من الظهور ما لیس لک حتى یکون هو المظهر لک! متى غبت حتى تحتاج إلى دلیل یدلّ علیک و متى بعدت حتى تکون الأثار هی التی توصل إلیک. عمیت عین لا تراک و لا تزال علیها رقیبا»( قاضی سعید قمی؛ الاربعینیات لکشف انوار القدسیات ؛ ص۷۹) را می توان جز با عینک عرفان به تفسیر نشست؟.
وی به ذکر خاطرهای در مورد آیتالله بهجت پرداخت و بیان کرد: بنده به آیتالله بهجت عرض کرم که دستورالعملی به بنده بدهید و ایشان فرمود «محجه البیضاء» که احیاءالعلوم غزالی را شبی یک صفحه بخوان و عمل کن یا کتاب جهاد النفس «وسائل الشیعه» را به برخی فرموده بودند؛ ایشان هیچ وقت اظهار کرامت نکرد و اگر چیزی هم از وی نقل میشود اشاراتی بوده که برخی از صاحبان فهم، آن را درک کرده و بیان کردهاند. تاکید ایشان بر مطالعه و همزمان عمل به آنچه انسان آموخته است نشان میدهد که عرفان مسیر عمل در راستای دستورات الهی است و نه مسیری برای سایر امور.
امام(ره) با چاشنی عرفان جنگ را اداره کرد
وی با تاکید بر اینکه در حوزه عرفان اسلامی نباید به کارهای بازاری و سوء استفاده در این زمینه رو بیاوریم تصریح کرد: امام خمینی(ره) جنگ را با چاشنی عرفان اداره کرد؛ کشور ما قبل از انقلاب غرق در فساد بود و امام حاق و حقیقت و عصاره عرفان اسلامی را که همان توحید و معرفت و عرفان به خداوند است به زبانی ساده و عامه فهم مطرح کرد و جوانان و مردم متحول شدند؛ جوانان شیدای امام شدند و از جان خود گذشتند بنابراین امام بیش از آن که در جنگ و اداره کشور از فقاهت و تعبد به احکام مکلف بهره ببرد از عرفان بهره برد و نتیجه گرفت.
روحانینژاد تاکید کرد: عرفان اگر درست پیاده شود و از شیطنتها در این مسیر دست برداشته شود زیرا برخی چیزی جز شیطنت را عرفان نمیدانند و روزی مدعی نبوت و روز دیگر مدعی امامت هستند و به این وسیله به دین ضربه میزنند در این صورت به ظرفیت عرفان در اصلاح جامعه پی خواهیم برد.
این محقق و پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: عرفان نباید به واسطه برخی سوء استفادهها کنار گذاشته شود کما اینکه برخی در حوزه هم با آن مخالف هستند و حتی میگویند اسم عرفان را هم نیاورید، زیرا تداعیگر برخی مسائل انحرافی است ولی واقعیت آن است که قرآن و ادعیه منبع عرفان است و نمیتوانیم منکر آن شویم.
وی افزود: در کتاب «ولایت در عرفان» به این بحث پرداختهام و در کنار مباحث به آیات و روایات هم استناد کردهام؛ همچنین مبادی و مبانی سلوک از منظر قرآن و اهل بیت(ع) در کتاب دیگری از سوی اینجانب مورد بحث قرار گرفته است که همه موید این مسئله است که عرفان چیزی نیست که برخلاف تصور برخی از اساتید بتوان بهراحتی آن را حذف کنیم و به آن نپردازیم.