نشست انقلاب و ارتجاع برگزار شد

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی «انقلاب و ارتجاع» دهمین جلسه از سلسله جلسات چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با موضوع کلی ((انقلاب و ارتجاع)) توسط گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه، روز دوشنبه مورخ ۲۹ بهمن ماه جاری برگزار شد و در این نشست حجت‌الاسلام علی ذوعلم، دکتر جواد منصوری و دکتر مرتضی نبوی به ارائه‌ی بحث پرداختند.

در ابتدای جلسه دکتر منصوری با بیان اینکه هر حکومتی یک دوره دارد و پس از مدتی سنت الهی این است که این حکومت‌ها جایگزین شوند این سوال را مطرح کرد که چگونه می‌توان این ارتجاع را به تأخیر انداخت؟ در پاسخ به این سوال به نظر شهید مطهری در کتاب آینده‌ی انقلاب اسلامی استناد کرده و عنوان کرد اگر در حکومتی این  چهار اتفاق بیافتد انقلاب دچار ارتجاع می‌گردد:

فراموشی اهداف انقلاب: انقلاب برای رسیدن به یک اهدافی اتفاق می‌افتد. در زمانی این اهداف فراموش می‌شود و به جای آن پول و مقام و شهرت و اهداف دیگر جایگزین آن می‌شوند.

جابجایی نیروهای انقلابی: می‌شناسم افراد انقلابی و سپاهی قدیمی که مرحوم هاشمی رفسنجانی به آنها گفتند دیگر دوره‌ی شما تمام شده؛ بروید و افراد جدید و با تفکرات متفاوت جایگزین شما شوند! کتاب میلوان جیلاس با عنوان طبقه متوسط گزارش می‌دهد که در شوروی چگونه انقلابیون کنار می‌روند و افرادی که بیشتر تناسب با دوران قبل از انقلاب دارند به قدرت می‌رسند و به جمع‌آوری ثروت و قدرت می‌پردازند.

جابجایی ارزش‌های انقلاب: ساده‌زیستی، دنیا گریزی، مبارزه و استکبارستیزی و… دیگر ارزش تلقی نمی‌شوند و ارزش‌های غیرانقلابی رواج پیدا می‌کند. احمدآقا خمینی می‌گوید که یک نفر برای امام خمینی یک قطعه فرش شخصی آورد تا در اتاق ملاقات ایشان روی موکتی که مفروش بود قرار داده شود. امام اجازه ندادند استفاده شود و گفتند قدم به قدم به کاخ سعدآباد نزدیک می‌شویم، با فرش و لوستر و پرده و… کم‌کم این اتاق به کاخ تبدیل می‌شود.

تحریف اصول و رایج شدن بدعت: رهبران انقلاب کارگری شوروی به کاخ کرملین رفتند و این را مخالف اصول انقلاب نمی‌دانستند.

همکاری با دشمنان انقلاب: انقلابیون شوروی به گفتگو با دشمنان و اصلاحات مطابق خواست و نظر آنها تن در دادند.

در ادامه حجت الاسلام ذوعلم  با بیان اینکه ارتجاع مقابل انقلاب نیست، بلکه رفرم مفهوم مخالف انقلاب است، تصریح کرد: البته انقلاب و رفرم هردو ممکن است ارتجاعی و یا پیشروانه باشد.

وی سوال درست را این دانست که انقلاب اسلامی توسط رفرم ارتجاعی تهدید می‌شود یا با انقلاب ارتجاعی؟ در پاسخ به این سوال حجت‌الاسلام ذوعلم رفرم‌های نرم ارتجاعی را عامل تهدید انقلاب اسلامی دانست و سابقه‌ی رفرم‌های ارتجاعی را چنین برشمرد:

  • رفرم ارتجاعی اقتصادی در دوره سازندگی
  • رفرم ارتجاعی سیاسی در دوره اصلاحات
  • رفرم ارتجاعی اعتقادی در دوره مهرورزی
  • رفرم ارتجاعی در روابط بین‌الملل در دوره تدبیر

ذوعلم افزود: البته رفرم‌های ارتجاعی در مورد انقلابی که در برابر تمام قدرت‌های استکباری ایستاده طبیعی است. اما آنچه باعث تضعیف جبهه‌ی انقلاب اسلامی در برابر رفرمیست‌ها شده این است که علی‌رغم وجود انقلابیون پرشمار، به دلیل رقابت‌های درونی مضر و تشتت امکان اتحاد و مقابله کمتر شده است. در عین حال چشم‌انداز کاملا روشن است و مهمترین عامل پیروزی انقلاب بر رفرم‌های ارتجاعی، جوانان هستند که اغلب به عنوان مسأله دیده می‌شوند اما واقعیت این است که کلید حل مشکل هستند

عضو هیات علمی گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی زمینه‌های رفرم‌های ارتجاعی را غفلت از این موارد دانست:

  • روحیه‌ی انقلابی: انقلاب یک معجزه بوداما نتوانستیم روحیه‌ی انقلابی را گسترش و حفظ کنیم در جامعه
  • اصلاح بوروکراسی
  • تحول نظام آموزش و پرورش
  • رقابت‌های داخلی در جبهه‌ی انقلاب و از دست رفتن مصالح کلی که فضا را برای رفرم‌های ارتجاعی فراهم کرد

راهکارها پیشنهادی ایشان برای غلبه بر رفرم‌های ارتجاعی عبارتنداز:

  • سازماندهی جبهه‌ی انقلاب:
  • خودسازی عمیق فکری و اعتقادی
  • اعتماد به جوانان برای مقابله با رفرم‌های ارتجاعی

دکتر مرتضی نبوی آخرین سخنران این نشست علمی بود. وی ارتجاع را به معنای پاپس کشیدن از هدف عالی تعریف کرد و این مفهوم را با استناد به این آیه‌ی قرآن کریم توضیح داد: و ما محمّد إلاّ رسول قد خلت من قبله الرّسل أفإیْن مات أو قتل إنقلبتم علی أعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضرّ الله شیئاً و سیجزی الله الشّاکرین.

دکتر نبوی با اشاره به این ادعا که انقلاب‌ها پس از یک دوره‌ی اوج به افول می‌رسند، ابراز کرد که اتفاقا انقلاب‌ها که به یک اندیشه وابسته هستند خود معتقدند که پایان تاریخ هستند. لیبرالیسم از پایان تاریخ سخن می‌گوید، ‌مارکسیسم جامعه‌ی آرمانی را در کمونیسم می‌داند، اسلام از دوره‌ی پیروزی اسلام و فراگیری دین حق و پیروزی حق بر باطل سخن می‌گوید. وی تأکید کرد که انقلاب اسلامی یقینا پایانی ندارد. چون دائم در حال صیروریت و حرکت در مسیر به سوی خداست.

وی سپس با بیان اینکه دنیا بیشتر توسط محافظه‌کاران اداره شده و کمتر انقلابیون حاکم بوده‌اند، به استدلال‌های مرتجعین در کتاب خطابه ارتجاع اثر آلبرت هیرشمن اشاره کرد. به گفته‌ی هیرشمن معمولا مرتجعین سه استدلال می‌آورند که ارتجاع بهتر از انقلاب است:

  • مخاطره: انقلابیون جامعه را با خطر مواجه می‌کنند: انقلاب باعث می‌شود که با ستیزه با جهان جامعه در معرض خطر قرار گیرد
  • انحراف: انقلاب مانع از جریان پیشرفت می‌داند
  • بیهودگی: دیکتاتوری اکثریت نتیجه‌ی مبارزه با استبداد است

دکتر نبوی با بیان اینکه به اسم اصلاح‌طلبی ممکن است ارتجاعی در انقلاب رخ دهد، تأکید کرد هر نوع اصلاحات و ترقی‌خواهی ارزشمند نیست. اصلاحاتی که بازگشت از مسیر حق باشد ارتجاع است.

عضو تشخیص مصحلت نظام در ادامه به عوامل حفظ انقلاب در مقابله با ارتجاع اشاره کرد:

  • رکن رهبری
  • رکن مکتب که بازنگری در نظم جهانی را دنبال می‌کرد و به دنبال گسترش اخلاق و معنویت بود.
  • آمادگی مردم برای مقاومت و ایستادن در برابر دشمن. شهدای حرم از نسل جدید انقلاب هستند و نشان می‌دهند که انقلاب اسلامی دچار ارتجاع نشده و در حال رشد و شکوفایی است

یکی از حاضران از دکتر منصوری سوال کرد که آیا به نظر شما همه‌ی حکومت‌ها در نهایت دچار افول می‌شوند؟ آیا این قاعده شامل جمهوری اسلامی هم می‌شود. دکتر منصوری در پاسخ گفت هر تمدن و حکومتی که از اصول صرف نظر کند و منحرف شود حتما تغییر رخ می‌دهد. این سنت الهی است. امام علی علیه السلام فرموده‌اند: «یستدل علی ادبار الدول باربع: تضییع الاصول و التمسک بالفروع(بالغرور)و تقدیم الاراذل و تاخیر الافاضل ». در مورد جمهوری اسلامی هم اگر بر اصول باقی بمانیم جمهوری اسلامی افول نمی‌کند. باقی ماندن انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به عملکرد مسئولین و مردم باز می‌گردد. دکتر جواد منصوری سپس به تجربه‌ی کشور ژاپن اشاره کرد که صد و پنجاه سال پیش از ایران عقب‌مانده‌تر  بود اما در دوره‌ی می‌جی، ژاپن متحول شد و امروز یکی از پیشرفته‌ترین کشورهاست.

حجت‌الاسلام ذوعلم با نقد سخن دکتر منصوری تأکید کرد که اگر ملاک پیشرفت را غربی ندانیم و اسلام بدانیم، ژاپن را پیشرفته نخواهیم خواند. ژاپن در ذیل سرمایه‌داری در حال استثمار ملت‌های فقیر است و مردم کشورش را تحت فشار قرار می‌دهد و به تقویت جریان سرمایه‌داری ظالم در دنیا کمک می‌کند. ما نمی‌خواهیم و نباید ژاپن شویم.
در پایان گفتگو و مباحثاتی بین سخنرانان و حاضران در جلسه مطرح شد.