فاطمه معصومه (س)؛ شفیعه محشر

حجت‌الاسلام والمسلمین غلامحسن محرم

عضو هیات علمی گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

 

قم پناهگاه آل محمد و فاطمه معصومه (س) شفیعه محشر است

در رسای رحلت شهادت‌گونه‌ی حضرت فاطمه معصومه (س) نمی‌توان حرفی جز بازگویی ویژگی‌های ایشان زد تا درسی شود برای زن و مرد. سه ویژه‌گی در حضرت معصومه (س)‌ وجود دارد که این سه ویژگی باعث شده ایشان از میان امام‌زاده‌های دیگر در ایران از توجه خاصی برخوردار باشند و اهمیت بسیاری پیدا کنند.

اولین ویژه‌گی اینکه حضرت معصومه جزء مهم‌ترین و با فضیلت ترین امام‌زاده‌ها است.

ویژگی اول ایشان عبارت است از اینکه حضرت معصومه (س) فضایل ذاتی دارد. ایشان افضل دختران امام کاظم (ع) بوده است. هم از لحاظ علمی برتری‌هایی داشتند که گویا بر اساس برخی روایات و گزارش‌ها ایشان یک شخص عالم بسیار بلند بالا بوده و همواره امام کاظم(ع) از علم او تعریف کرده‌اند.

دومین ویژه‌گی برجسته ایشان این است که ایشان از لحاظ تقوا و فضیلت در حدی بوده اند که باعث شده به معصومه شهرت پیدا کنند.

سومین فضیلت ایشان این است که آن‌قدر از فضایل و برجستگی‌های ذاتی برخوردار بودند که برای ایشان برای ازدواج کفوی پیدا نشده است. در روایت داریم اگر امیرالمومنین (ع) نبود برای حضرت فاطمه (س) در این دنیا کفوی پیدا نمی‌شد. شاید برای حضرت معصومه (س) نیز کفوی نبوده که ازدواج نکرده‌اند. البته این مطلب را به طور قطع نمی توان گفت، اما احتمال بسیار قوی وجود دارد. فضایل ذاتی آن حضرت بسیار با اهمیت است.

ایشان علاوه بر امام‌زادگی دارای ویژگی‌های برجسته بوده است. یکی از با فضیلت ترین امام زاده‌ها است تا حدی که خبر دفن ایشان از سوی پیامبر (ص) و امامان داده شده است. همچنین از فضایل ایشان نیز خبر داده شده است. به فضایل ایشان از روایاتی که درباره شان صادر شده نیز می‌توان پی برد. روایاتی از امام صادق (ع)، امام کاظم (ع)، امام رضا (ع) و امام جواد (ع) نقل شده که در فضیلت زیارت ایشان آمده که هرکس ایشان را زیارت کند بهشت بر او واجب می‌شود. با این مضمون که پاداش زیارت ایشان بهشت است.

نکته با اهمیت دیگر درباره ایشان وجود ایشان در قم است. یعنی سرزمینی که مزار ایشان در آن قرار گرفته است. مزار امام‌زاده‌های مختلف در شهرهای مختلف وجود دارد اما این امامزاده‌ها را در آن مناطق کشته‌اند و شهید کرده‌اند. در حالی که قم جایی است که حضرت معصومه (س) را با سلام و صلوات و شکوه و عظمت به آنجا آورده‌اند. به استقبال ایشان رفتند و در قم ۱۷ روز با عزت حضور داشته‌اند و با عزت و احترام از دنیا رفته است. ایشان در خانه یکی از بزرگان قم بوده و در آن‌جا از دنیا رفته است. از همان زمان بر روی مزارشان سایه بان درست کردند و بعد از گذشت اندک زمانی بر روی مزار ایشان گنبدی بنا شد.

علاوه بر این، مکان‌هایی که ایشان در آن‌جا بودند حفظ شده است. جایی که ایشان عبادت می‌کرده تبدیل به مدرسه شده و الان بیت النور نام دارد. یعنی ایشان به شهر و مکانی آمده که توجه بسیاری به ایشان شده و از ابتدا شیعه نشین بوده و بعدها به جایگاه شیعیان عالم تبدیل شده است. قم از آن زمان یعنی در عصری که حضرت معصومه (س) به آنجا آمدند و بعد از آن هم کانون علمی و جایگاه اهل علم بوده است و البته مدتی حوزه‌ها رونق نداشته و دوباره در صد سال پیش این حوزه‌های علمیه شکل گرفته و رونق یافته و جایگاه پیدا کرده و جایگاه علما و فضلا شده است. قم که از قدیم دارالمومنین بوده، مکانی است که حضرت معصومه (س) در آنجا دفن شده است.

در روایات از قم زیاد تعریف شده است مبنی بر این‌که عُشّ اهل بیت و عُشّ آل محمد است. یعنی پناهگاه آل محمد است و جایگاه شیعیان است. سلام بر اهل قم داده شده و اینها در روایات معصومین آمده است. یا در روایات دیگر به طور متعدد داریم که بهشت ۵ در دارد که ۳ در آن از قم است. شهر قم از دیرباز مورد توجه شیعیان و اهل بیت (ع) بوده و این نکته اهمیت دارد که حضرت معصومه (س) در این شهر دفن شده‌اند و مزار ایشان در این شهر مقدس قرار گرفته است. اصلاً یکی از فضیلت‌های شهر قم حضور حضرت معصومه (س) در این شهر است و این دلالت بر فضیلت‌های ذاتی ایشان دارد. اینکه آن حضرت چه اندازه بانوی فاضله‌ای بوده‌اند که به خاطر ایشان قم این ارزش را پیدا کرده است.

در تاریخ نقل شده است که حضرت معصومه (س) برای دیدار برادرشان از مدینه به ایران آمده‌اند و همراه اقوام خود عازم خراسان بوده‌اند که در ساوه مریض شده و از آنجا به قم آمده است. برای ایشان این مسئله در تاریخ ثبت شده است. در تاریخ نیامده که ایشان برای تبلیغ آمده باشند، اما نفس وجود ایشان خود تبلیغ بوده است. وجود اهل بیت و انواری مثل حضرت معصومه (س) به گونه‌ای بوده است که در هر مکانی که می‌رفتند خود یک تبلیغ برای دین بوده است. فضیلت از ایشان تراوش می‌کرده و نور ایشان همواره ساطع بوده است. اینکه مشیت الهی بر این بوده که ایشان به ایران بیاید و در این مکان از دنیا برود و مزار ایشان در قم قرار بگیرد هم خود نکته دیگری است.

ایشان قصد سفر به خراسان و مرو را داشت اما به آن‌جا نرسید. بالاخره ایشان خواهر امام رضا (ع) بود و به حدی به امام رضا نزدیک بود و به ایشان دلبستگی داشت که دوری او را نمی‌توانست تحمل کند. قصد زیارت و دیدار امام رضا (ع) را داشت و اگر به مرو یعنی جایی که امام رضا در آنجا سکونت داشت می‌رسید حتماً به ایشان کمک می‌کرد و در تبلیغ شریعت مقدس اسلام برای زنان می‌توانست مانند حضرت فاطمه (س) عمل کند و سهم بزرگی در تبلیغ اسلام و شریعت مقدس را بر عهده بگیرد. البته همان مدتی هم که در قم بوده هم این وظیفه را انجام می‌داده اما به هر حال به خراسان نرسیدند.

در منابع مختلف درباره سن ایشان صحبت شده است و سن ایشان ۲۸ سال گفته شده است و از همین جا سال تولد ایشان را می‌توان متوجه شد. ایشان یک امام‌زاده بوده‌اند. درباره برخی از امام‌زاده‌های دیگر و حتی درباره برخی از ائمه نیز اطلاعات کمی در دست داریم. بخش‌های مختلفی از زندگی ائمه برای ما پوشیده است تا چه رسد به امام‌زاده‌هایی مانند حضرت معصومه. آن‌چه بیشتر درباره ایشان نقل شده پیرامون فضایل ایشان است. یعنی روایات زیادی داریم که در آنها پیرامون فضیلت ایشان صحبت شده است.

زنان و دختران اهل بیت از جمله حضرت معصومه (س) دو ویژگی بارز همواره داشتند؛ یکی حیا و عفت و پوشیدگی و دیگری علم. مثلاً این ویژگی‌ها را در حضرت فاطمه نیز می‌بینیم. اینان بسیار عفیف و با حیا بودند و در ارتباط شان با نامحرم بسیار مراقبت می‌کردند. مثلاً در روایتی داریم که کسی به خانه پیامبر (ص) آمد که نابینا بود اما حضرت فاطمه (س) بلند شد و از آن مکان بیرون رفت. به او گفته شد که تو را نمی‌بیند ایشان پاسخ دادند من که او را می‌بینم. یعنی تا این اندازه حیا و عفت را رعایت می‌کردند. همچنین در روایات داریم که برگه‌ای نزد حضرت فاطمه بود که در آن علم و احادیث پدر ایشان نوشته شده بود. این برگه گم می‌شود به فضه می‌گوید آیا می‌دانی کجاست؟ این برگه نزد من به اندازه حسن و حسین ارزش دارد. یعنی علم تا این اندازه نزد ایشان ارزش داشت که ارزش آن را به اندازه فرزندان خود بیان می‌کند. البته باید توجه کنیم که منظور از علم، علم امروزی و مادی نیست علم الهی، علم دینی و علم به شریعت اسلامی مد نظر است که آموختن آن برای زن و مرد واجب است. آموختن علم به این معنا نیست که زن در دانشگاه‌های امروزی برود و در میان تعداد زیادی نامحرم قرار بگیرد تا در انتها مثلاً یک مهندس شود. لزومی ندارد که زنان ما مهندس شوند. البته آزادی وجود دارد و میل خودشان است اما از دید اسلام این برای زن فضیلت نیست، بلکه علم الهی است که فضیلت است.