تحول در بستر پُر تلاطمِ تغییرات اجتماعی در ایران با پیروزی انقلابِ اجتماعیِ اسلامی اتفاق افتاد. این تحول به معنای تحققِ راهبردی مداخله­‌گرانه، انقلابی و لذا ایجابی در برابر الگوی مداخله در بافت مجتمع‌­های زیستی در ایرانِ قبل از انقلاب بود که با توجه به جهت­‌گیری اسلامی و فراملّی انقلاب، کیفیتِ تغییرات را ـ مشابه تحولات جهانی ـ از سطح مداخله‌های ملّی به سطح فراملّی ارتقاء داد؛ بنابراین بازخوانی انتقادیِ کیفیتِ روابط و تعامل‌های یاد شده از سطوح خُرد تا کلانِ ملّی و بین­‌المللی، مقدمه‌­ای بر شناخت تغییراتِ بافت مجتمع­‌های زیستی در ایران پس از انقلاب اسلامی و به بیان دیگر، درآمدی بر چگونگی حضور متقابل ایران در جهان و بالعکس است. در راستای بررسی چگونگی این رابطه­ متقابل و تاثیرهای آن بر بافت مجتمع‌های زیستی، اسناد جهانی‌ای که با شرکت دولت‌­ها در برنامه‌­های نهاد­های بین­ المللی تدوین شده‌­اند، نمونه­‌های مناسبی می‌­باشند. از متأخرترین اسناد منتشر شده، سند توسعه پایدار ۲۰۳۰ است که برایند تجاربه‌های جهانی در طراحی الگویی خاص برای جهان امروز و آینده است؛ از این رو در این تحقیق، تحلیل محتوایی سند برای شناخت ماهیت و کیفیت روابط میان عوامل داخلی و بیرونی مؤثر در الگوی مداخله، مد نظر قرار گرفته است.