نشست “شبکه‌های اجتماعی مجازی و انتخابات سال ۹۴ مجلس شورای اسلامی”

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گروه فرهنگ پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با همکاری سازمان بسیج رسانه نشستی تحت عنوان “شبکه‌های اجتماعی مجازی و انتخابات سال ۹۴ مجلس شورای اسلامی”را با حضور آقای دکتر حسین رضی عضو هیأت علمی دانشگاه صدا و سیما و آقای فرشاد مهدی ‌پورمدیر گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه، روز سه شنبه مورخ ۱۸ اسفند ماه سال جاری در محل سالن جلسات ساختمان مرکزی این پژوهشگاه برگزار کرد.

در بخش ابتدایی این نشست، آقای رضی در خصوص نقش شبکه ‌های مجازی در انتخابات و سازوکار جریان ‌های سیاسی در استفاده از این ابزار بیان داشت: شبکه‌ های مجازی به دلیل اینکه تعاملی هستند، یک‌ سویه نیستند، مخاطب در آن احساس آزادی دارد، سرعت بالایی دارند و دارای ویژگی‌ های دیگری هستند موجب شده تا اثرگذار باشند و این روند پرشتاب باشد. یکسری عوامل وجود دارند امّا برخی مجموعه این عوامل را نادیده می‌گیرند و سراغ حلقۀ آخر می‌ روند که شبکه‌ های اجتماعیست در صورتی که برای تحلیل دقیق ‌تر نیاز به تحلیل شبکه‌ ای است یعنی مجموعه عوامل مؤثر را در یک شبکه به صورت کاملاً پیوسته تحلیل کنیم، شبکه ‌های اجتماعی عامل مهمی هستند امّا تنها عامل نیستند.

وی ادامه داد: دوقطبی ‌ای که در انتخابات به صورت جریان اصولگرا و اصلاح ‌طلب ایجاد شد یک زمینه سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی مهم است که برخی شبکه‌ ها محصولش را برداشت کردند و در نقاط مختلف کشور می ‌توان آن را تحلیل کرد و نتیجه در همه‌ جا یکسان نیست. یک تقابل مهم دیگر که به وجود آمده، تقابل رسانۀ ملی با رسانه‌ های اجتماعی است که جدی است و خیلی مجموعه ‌ها عامدانه یا ناآگاهانه به آن دامن زدند از جمله خود رسانۀ ملی که نقش مؤثری در این دوقطبی کردن داشت.

او این تقابل را از جهتی سیاسی و از جهت دیگر عملکردی دانست و در توضیح آن گفت: تقابل از جهتی سیاسی بود و تلقی این بود که رسانۀ ملی از اصولگرایان دفاع می‌کند در حالی که جریان اصلاح‌‌ طلبی می‌گوید ما که دسترسی به رسانه‌ های ملی نداریم و باید سراغ رسانه‌ های اجتماعی برویم. بخش دیگر، تقابل عملکردی بین حوزۀ رسانه‌ های رسمی و شبکه‌ های اجتماعی است. تقابل عملکردی تفاوت بین سردرگمی و هدفمندی است، در حوزۀ رسانه ملی احساس می‌کنم دچار یک پارادوکس برای انتخابات بود که از یک طرف بحث تهییج مردم در آن وجود داشت تا مشارکت بالا برود، از طرف دیگر در حوزه تصمیم‌‌ گیری خبر یا فراتر از خبر به طور طبیعی و سنتی گرایشی به جریان اصولگرایی وجود دارد. این در حوزه فردی ممکن است خیلی اثر نداشته باشد ولی در حوزه ساختاری و سازمانی مثل صدا و سیما مجموعه را دچار سردرگمی می‌ کند، در حالی که در حوزه شبکه‌ اجتماعی یک هدفمندی مشاهده می‌ شود، در عین اینکه هر دو جریان سیاسی از این شبکه‌ های اجتماعی استفاده کردند.

عضو هیأت علمی دانشگاه صدا و سیما اضافه کرد: وقتی جریان دوقطبی ایجاد شد شبکه‌ های اجتماعی نتیجه نهایی را برداشت می‌کند. استفاده از شبکه ‌های اجتماعی با تمام ویژگی ‌هایش با این زمینه ‌ها جمع شد و به عنوان یک حلقۀ مکمل در روند انتخابات قرار گرفت، در یک جایی مثل انتخابات تهران کاملاً تقابل دو جریان را می ‌دیدید که کاملاً سیاسی بود و این دوگانگی وجود داشت و هردو جریان به نوعی تاثیرگذار بودند و با توجه به فضایی که در دوره انتخابات پیش آمد به نظر می‌ رسد شبکه‌ های اجتماعی از آن فضا بهره ‌برداری کردند. کسانی که در آخر شب رای دادند کاملا گرایششان به اصلاح‌ طلبان بود و بالاخره یک همبستگی بین اینها وجود دارد که با استفاده از شبکه ‌های اجتماعی مشارکت طرفداران جریان اصلاحات جلب می‌ شد تا در آن دوره رای دهند.

رضی در ادامه، با ذکر این مطلب که تفاوت معناداری بین رأی مردم شمالی تهران و مناطق جنوبی وجود داشت، گفت: به طور نسبی میزان مشارکت مردم شمال تهران افزایش پیدا کرده و در مردم جنوب تهران کاهش یافته بود. به طور سنتی جریان اصولگرا در جنوب تهران و حاشیه طرفدار بیشتری داشته است و جریان اصلاح ‌طلب نیز در بین مردم شمال تهران طرفدار داشته است و میزان استفاده از شبکه‌ های اجتماعی در بین افراد برخوردار بیشتر از افراد غیربرخوردار است و حداقل می‌توان گفت یک همبستگی بین میزان استفاده از شبکه ‌های اجتماعی و نتیجه انتخابات وجود دارد و این نکته قابل تاثیر و قابل مطالعه است.

او به عوامل عدم استفاده و نتیجه جریان اصولگرا در فضای مجازی اشاره داشت و بیان داشت: جریان اصولگرا در فضای مجازی دست بالاتری دارد و سرمایه‌گذاری بیشتری نیز در این زمینه کرده است ولی اولین نکته این است که جریان اصولگرا به عنوان جریانی که می ‌خواهد بهره‌ برداری کند دچار یک خطای محاسباتی شده است و بسیجی به صورت سازماندهی‌ شده در این حوزه صورت نگرفته است، دومین نکته این است که اساساً مجموعه رسانه ملی، شبکه‌ های اجتماعی و رسانه‌ های جدید را رقیب خود نمی ‌داند و این جزو خطراتی هست که وجود دارد، الان تمام فعالین رسانه ملی به لحاظ حقیقی در شبکه‌‌ های اجتماعی حضور دارند اما به لحاظ حقوقی همیشه دچار پارادوکس هستیم.

رضی افزود: در حوزه رسانه ‌های جدید اگر به لحاظ آینده ‌نگری این تصور را داشته باشیم که تکنولوژی جدید می ‌تواند مکمّل باشد نه رقیب، کاملاً فضا فرق می‌کند. به نظرم می ‌رسد در این دوره به دلیل همین همسویی که بین رسانۀ ملی و جریان اصولگرا وجود داشت جریان اصولگرا خیلی نیازی احساس نمی‌کرد که از شبکه‌ های اجتماعی به صورت سازماندهی ‌شده و هدفمند استفاده کند اما جریان اصلاحات این حس را داشت که به رسانه ملی دسترسی ندارد و بنابراین بیشتر روی این سرمایه‌ گذاری کرد. ضمن اینکه مجموعه رسانه‌ های دیگر را هم در این سپهر رسانه ‌ای باید در نظر بگیریم، مرز بین رسانۀ ملی و بین ‌المللی از بین رفته است و محدودیت جغرافیایی، زمانی و مخاطب وجود ندارد و فقط محدودیت ‌هایی مثل زبان و مفاهمه هست که باید با زبانی بحث کنید که شخص دریافت کند. شبکه‌ های ماهواره ‌ای خارجی در این دوره به جای تحریم انتخابات تشویق به مشارکت داشتند تا نتیجه باب طبع آنها باشد و این نکته خیلی قابل تامل است، شبکه ‌های اجتماعی هم روی پایه ‌هایی که آنها گذاشتند و مجموعه عوامل دیگری که بعضی ‌هایش همین دوقطبی ‌های ایجاد شده است، از این فضا استفاده کردند و نتیجه خودشان را رقم زدند.

جریان اصلاحات حداقل در تهران کاملاً به صورت یکپارچه از رسانه مجازی استفاده کرد.

وی در ادامه صحبت ‌های خود درباره سازوکار جریان اصولگرا و اصلاح‌ طلب در رسانه ‌های مجازی خاطرنشان کرد: جریان اصولگرا به صورت انفرادی و غیرمنسجم از شبکه‌ های اجتماعی استفاده کرده و جریان اصلاحات حداقل در تهران کاملاً به صورت منظم و یکپارچه استفاده نموده است.

در ادامه این نشست آقای مهدی ‌پور مدیر گروه فرهنگ پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه نیز در ارتباط با نقش شبکه ‌های اجتماعی اظهار نظر کرد و در این زمینه بیان داشت: نکته ابتدایی این است که تجربه نشان داده هیچ جنبش مجازی بدون اتکا به رویداد یا اتفاق بیرونی شکل نگرفته است، ممکن است برخی شبکه ‌های مجازی در عالم خارج به صورت جنبش واقعی درنیامدند اما در نقطه اولیه حرکت وابسته به یک رویداد بیرونی هستند. نکته بعد این است که کنش اجتماعی که با آن درگیریم (که اینجا رای دادن است) فردی که رای می‌دهد تغییری در یک وضعیت می ‌دهد و این مجازی نیست و واقعی است ولی درون جنبش نیست، نکته سوم این است که جنبش الزاماً دارای یک رهبری فردی واحد نیست. خیلی از موارد جنبش مجازی را نمی ‌بینیم تا قضاوت کنیم جنبشی شکل گرفته یا نگرفته است، ولی امر واقعی بیرونی‌‌اش را بعداً می‌ فهمیم و باید اینجا مهندسی معکوس کنیم.

مهدی پور ادامه داد: شبکه ‌های همراه مثل تلگرام به جهت ادغام فناوری‌ ها نسل جدیدی از ارتباط را به وجود می ‌آورند و توانسته مجاری ارتباطی بین افراد را تغییر دهد. اگر در گذشته تعداد کاربران تلویزیون ۶۰ درصد بود و رسانه‌ های جایگزین ماهواره، مطبوعات و … بودند الان می ‌بینیم جایگزین اینها تا ۲۵ درصد فضای مجازی شده است و اقبال به این شبکه‌ ها رو به افزایش است امّا کانال ‌ها برخلاف رسانه ‌های دیگر یک ‌سویه است و کاربران یکدیگر را نمی ‌شناسند و وجه تعاملی ندارد و دیکتاتور مآبانه است.

سازمان ‌های خبری ـ سیاسی مستقل، تاثیرگذار و جریان ‌ساز بود

مدیر گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و تاندیشه اسلامی به دسته ‌بندی کانال‌ های مجازی در زمان انتخابات پرداخت و بیان داشت: یک دسته کانال‌ های شخصی و شخصیتی بود که یکسری از افراد ایجاد کرده بودند و کاربران آن از چندهزارتا بیشتر نمی ‌شد، یک دسته کانال ‌های سیاسی- خبری است که وجود داشتند و در زمان انتخابات تشدید شدند، و دسته آخر کانال‌ های عمومی و تفریحات و … به معنای عام آن است که خیلی از آنها بیش از یک میلیون کاربر دارند و مواردی نیز وجود دارد که با شبکه ‌های ماهواره‌ ای در بده بستان هستند. جالب است که نمی ‌توان در مورد کانال هویت را تشخیص دهیم، بعضی از اینها ادمین ‌های خارج از ایران دارند و نتیجه آن را روز انتخابات می ‌بینید. کانال ‌های سیاسی –خبری دودسته بودند، یکی سازمان‌ های خبری –سیاسی که برای خودشان کانال درست کرده بودند، یکی هم این بود که برای اولین بار سازمان‌ های خبری –سیاسی مستقل و برای فضای مجازی ایجاد شد و تاثیرگذار و جریان‌ساز بود.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه در ادامه گفت: شبکه ‌های همراه به مخاطب می ‌گویند که شما باید چه‌طور فکر کنید و این را با اغماض می ‌گویند، این شبکه ‌ها در یک اکثریتی به مخاطبینشان گفتند که به کدام لیست رأی دهید. لیست دوم تهران عمدتاً در فضاهای سیاسی پراکَنش شد، لیست اول در فضاهای غیر سیاسی، ضمن اینکه در این فرآیند مداخلات فراملّی خیلی برجسته است و یک فرد هست که از ۱۳۸۸ فعالیت می‌کند و ۲۴ ساعته آنلاین است و برخی از ایده ‌های شبکه ‌های اجتماعی از دل همین یوزر صادر می ‌شود، یکی از این ایده‌ ها هم دابسمش بود که تبدیل به امر واقعی شد. بعد می ‌بینید کرانه غربی –شمالی تهران از ساعت ۴-۵ عصر تقویت می ‌شود و کرانه جنوبی –شرقی کاهش می ‌یابد، ۴۰ درصد مردم تهرانی تصمیم نگرفته بودند به چه کسی رای بدهند و گزارش‌ های لحظه‌ ای از انتخابات در رسانه ‌های مجازی موجب می ‌شود فرد رای ‌دهنده با فرد برنده همراهی کند.

مهدی پور در ادامه صحبت ‌های خود نکات دیگری را بیان کرد و گفت: خوشبختانه فضای انتخابات در فرآیند های قبل از انتخابات به سمت اخلاق رفت و در این زمینه رشد اخلاقی داشته ‌ایم. نکته بعد این است که قانون انتخابات در مورد فضای مجازی نمی ‌تواند کارا باشد، مگر اینکه اینترنت را قطع کنیم.

در ادامه دکتر رضی درباره دلایل افت مشارکت مردم صحبت کرد و گفت: اگر رسانه ملی به دنبال این است که از موضع مردم و جامعه وارد شود و فراجناحی عمل کند باید به دنبال مباحث اقتصادی برود، به دلیل اینکه به خاطر مشکلات اقتصادی میزان مشارکت مردم افت کرده است و اگر مشکلات اقتصادی حل نشود میزان مشارکت جریان اصولگرا به عنوان بدنه اجتماعی کاهش پیدا خواهد کرد و این می ‌تواند به عنوان تحدیدی جدی مطرح شود. اساساً فضای رشد جامعه با هر چهارچوب نظری با حصر و منع و … مخالفت دارد و نباید به عنوان اصل مطرح شود، قطع کردن اینترنت نشانه ضعف و اقتدار سیاسی است و هم به معنای ضد پیشرفت است.

او در پاسخ به سوال یکی از حضار مبنی بر نگاه آینده‌ نگرانه به این مبحث اظهار داشت: حداقل در نوع کاربری و استفاده از این شبکه ‌های اجتماعی یک نوع مدیریت دارد صورت می‌گیرد و زمینه ‌های آن از مدتی قبل فراهم می‌ شود.

 

عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیما در ارتباط با اینکه نگاهمان به حوزه شبکه‌های اجتماعی چگونه باید باشد؟ خاطرنشان کرد: در حوزه رسانه یا فضای تکنولوژی قائل نیستم که در مقابل این مانع ایجاد کرد، چرا که این غلط‌‌ ترین کار است. فرستنده و مالکیت در این فضاها مشخص نیست، آنقدر باید سطح سواد رسانه‌ای مخاطب را بالا برد تا حقه‌ها را بداند. در نگاه آینده باید کاملاً برخورد فعال مثبت داشته باشیم و مجموعه نظام وارد حوزه تکنولوژی شود.

وی در پاسخ به این سؤال که چرا دولت اصلاحات از رشد شبکه‌ های اجتماعی استقبال می‌کند؟ گفت: به نظرم می‌ رسد لزوماً اینطور نیست و جریان ‌های سیاسی، اصلاح‌ طلب و اصولگرایی ندارد چرا که اگر احساس کنند چیزی برایشان نفع دارد از آن طرفداری می‌ کنند، امروز جریان اصلاحات تحلیلش این است که این حوزه به او کمک کرده و فکر می ‌کند اگر این زمینه بیشتر فراهم شود به او بیشتر کمک می‌کند.

 

مهدی ‌پور در ارتباط با نقش شبکه ‌ها در منظومه دانشی مخاطبان اظهار داشت: وقتی افراد در طولانی مدت در شبکه‌ ها به شما اعتماد کردند، روزی که از آنها درخواست می‌ کنید فلان مسیر را بروند با شما همراهی خواهند کرد. شبکه ‌ها ظاهراً محل مبادله داده و اطلاعات هستند اما بیشتر از آن سعی می‌ کنند منظومه دانشی مخاطب را دستکاری کنند. نباید انتخابات را به صورت کاملاً بسته‌بندی شده تعریف کنیم، فعلاً این پدیده در تهران ظهور کرده است.

 

گفتنی است نشست “شبکه‌های اجتماعی مجازی و انتخابات سال ۹۴ مجلس شورای اسلامی”با حضور آقای دکتر حسین رضی عضو هیأت علمی دانشگاه صدا و سیما و آقای فرشاد مهدی ‌پور مدیر گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، روز سه شنبه مورخ ۱۸ اسفند ماه سال جاری در محل سالن جلسات ساختمان مرکزی این پژوهشگاه برگزار شد.