فصلنامه علمی پژوهشی” قبسات ” شماره هفتاد و ششم

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، فصلنامه علمی پژوهشی قبسات، شماره ۷۶ منتشر شد.

فصلنامه قبسات با صاحب امتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سر دبیری آقای دکتر محمد محمدرضایی به شماره هفتاد و ششم خود رسید.

در قبسات ۷۶ مقالاتی به شرح زیر می خوانیم؛ چکیده مقالات این شماره جهت اطلاع بیشتر خوانندگان ارائه می شود:

 

–          بررسی انتقادی چیستی فلسفه دین/قاسم پور حسن

 

چکیده

فلسفه دین، هم بر اساس الهیات مسیحی تعریف شده و هم بهطور پسینی بـه سرشـت آن توجه شده است. امروزه هر دو وجه بهگونهای بنیادین در تعریف فلسفه دین نقـد میشوند و باید تلاشی نظاممند در طـرح نظریـه رقیـب صـورت داد. تـاکنون نـه تنهـا درباره این دو وجه در تعریـف، پژوهشـی شایسـته صـورت نگرفتـه، بلکـه ـ بـه بـاور نویسنده ـ التفات خوبی نیزبه آنها نشده است.در این مقاله دومسئله بررسی میشود؛ نخست آنکه عیـان مـیکنـد تعریـف رایـج از فلسفه دین، تعریفی محدود و ناقص است و بـا غفلـت از «امکـانهـای» ادیـان دیگـر صورت پذیرفته و رویکرد فلسفی را به الهیاتی تقلیل میدهد. این قلیلپـذیری، تنهـا به تقویت رویکرد الهیاتی مودی نشـده، بلکـه بـه مدافعـهگـروی روی خواهـد آورد.

همچنین خصلت فلسفی را که تفکرو نقد است، به محاق میبرد. دوم آنکـه تعریـف رایج از فلسفه دین، اساساً تعریفی پسینی است. مهمترین نقیصـه ایـن رویکـرد، نبـود نگاه استعلایی به تعریف است. بهبیاندیگـربـا تعریـف پسـینی، جامعیـت در تعریـف  مورد خدشه قرار میگیرد ونمیتوان نسبتی آزاد با ماهیت فلسفه دیـن برقـرار کـرد.نتیجه این رویکرد، نداشتن تعریفی صحیح خواهد بود.

 

–          مبانی دین شناختی علوم انسانی اسلامی و برایند روش شناختی آن/رمضان علی تبار

 

چکیده همه دانشها بهویژهعلومانسانی، برمبانی وپیشانگـارههـای گونـاگونی اسـتوارند کـه ازآن جمله، مبانی دینشناختی است. نوعِ نگاه ما بهدین،درعلم اثـر خواهـد گذاشـت. این مبانی عبارتاند از: چیستی دین، اهداف وغایات دین، آثـار و کارکردهـای دیـن، منابع ثبوتی واثباتی دین، قلمروو گستره دین و … . این مبانی از جهات گونـاگونی در علم بهویژهعلومانسانی، اثرمستقیم یاغیرمستقیم دارند. یکی ازآثارونتایج این مبـانی، نقش آن در روش ومنطق علم است. همانگونـه کـهعلـومانسـانی موجـود، بـرمبـانی دینشناختی خاص همچون جدایی دین ازدنیـا، انفکـاک مبـدأ قلمـرودینـی ازقلمـرو دنیوی (قلمرو حداقلی برای دین)، ارتباط نداشتن علم ودین، تحویـل وتحدیـد هـدف بعثت و جهـتگیـری دعـوت انبیـا درامـوربـاطنی، فـردی واخـروی و جـدایی آن از زندگی و حیات اجتماعی و … استواراست کهاین مبانی درروش ومنطق این علومنیز تأثیرمستقیم یا غیرمستقیم داشته است. منکران علم دینی نیزبـا ابتنـا بـرمبـانی مختلـف، ازجمله مبانی دینشناختی، علوم انسانی موجود را همچون مطلوب خویش پذیرفته واز اساس با امکان، ضرورت ومطلوبیت تولید علومانسـانی اسـلامی مخالفـت مـیورزنـد. مقاله حاضرابتدا پس ازمباحث مقدماتی، به نقش مبانی در علـم بـهویـژه علـومانسـانی خواهد پرداخت ودرادامه، ضمن اشـاره اجمـالی بـهتـأثیرنـوع دیـنشناسـی درعلـوم انسانی موجودوهمچنین مبانی دینشناختی منکران علم دینی، مبانی دینشناختی علـوم انسانی اسلامی وبرایند روششناختی آن، طرح خواهد شد.

 

–          حکمت معتدل و دو مسئله فلسفی/ابوالحسن غفاری

 

چکیده حکمت معتدل یا مدرسه معتدل، عنوانی است که افکـار واندیشـههـای حکـیم سـده یازدهم و دوازدهم هجری قمری، ملا محمد تنکابنی بدان متصف شده است. در این مقاله، وجه تسمیه اندیشههای او به مدرسه معتدل بررسی شده و روشـن مـیشـود در دو سده یادشده، دو مسئله اشتراک معنوی وجود و اوصـاف الهـی از جنجـالیتـرین مباحث بودند که افزون بر صبغه فلسفی، از مباحث حـوزه فلسـفه دیـن نیـزبـه شـمار میروند. اغلب اندیشمندانی که شاگرد ملا رجبعلی تبریزی بودنـد، بـه پیـروی از او، اشتراک معنوی وجود را منکر شـده و در بحـث اوصـاف الهـی نیـز روشـی خـلاف حکمای مشهور در پیش گرفتهاند، حکیم تنکـابنی نیـز از شـاگردان تبریـزی بـوده و فلسـفه را نـزد او خوانـده اسـت؛ ولـی در هـردومبحـث از اسـتادش مـلا رجبعلـی و شاگردان اوفاصله گرفتـه وبـا نقـد نظـرآنـان، بـه اثبـات اشـتراک معنـوی وجـود و اوصاف واجبالوجود پرداخته است، همین سبب شده او در فلسـفه، پیـرو مدرسـه و مکتب معتدل به شمارآید.

 

–          ارزیابی باورهای دینی بر اساس فضیلت گرایی معرفتی/غلامحسین جوادپور

 

چکیده ارزشســــنجی معرفتــــی باورهــــای دینــــی بــــراســــاس مبــــانی گونــــاگون معرفـتشـناختی، انجـامشـدنی اسـت. معرفـتشناسـی فضـیلتمحـور، رویکـردی متــأخردر مباحــث فلســفی اســت کــه منــاط صــدق وارزش معرفتــی بــاور را بــهکــاربــردن فضــایل عقلانــی ومعرفتــی در موقعیــت متناســب بــا خــود مــیدانــد. لینــدا زگزبســکی، فیلســوف دیــن واخــلاق معاصــر، بــا طــرح یگــانگی فضــایل اخلاقــی وعقلانــی، معتقــد اســت اگــرعامــل معرفتــی در هــرموقعیــت معرفتــی، فضـیلت عقلانـی متناسـب بـا آن را بـه کـار گیـرد، بـه سـبب سـاختار فضـایل کـه در کســب غایــت خــودمصــیب هســتند، بــه صــدق خواهــد رســید. بــرای محــک زدن ارزش معرفتــی باورهــای دینــی در ایــن رویکــرد بایــد معیارهــای درونــی (فضـایل عقلانـی و حکمـت عملـی) وبیرونـی (تأسـی بـه مرجـع معرفتـی وانسـان حکــیم) آن را بــراعتقــادات دینــی تطبیــق داد ومیــزان ســربلندی آنهــا را در ایــن آزمــون ســنجید. فــارغ از ارزیــابی ایــن رویکــرد کــلان معرفــت شــناختی وبــا پــیشزمینــه دانســتن آن، بــا کــاوش در ســیرتکــوین باورهــای دینــی و ســیره دینـداران در بـاورگزینی و سـلوک معرفتـی مـیتـوان معیارهـای پـیشگفتـه را بـر ایـن باورهـا منطبـق دانسـت. بـرایناسـاس بـرای ارزیـابی باورهـای دینـی نبایـد بـه دنبـال معیارهـای توجیـهگرایانـه وبـاورمحور بـود؛ بلکـه بایـد نگـاهی عامـلمحـور وفراینــدی داشــت و ســیربــاورگزینی مؤمنــان را تحلیــل کــرد کــه بــه نظــر میرسد آنان در اعتقاد بنیادین به وجود خدا، در این آزمون سربلند هستند.

 

–          مقدمه ای بر فهم نظریه اعتباریات در بستر ریشه های نظری و ادوار حیات علمی علامه طباطبایی/حسن دانایی فرد، حسین سوزنچی و مرتضی جوانعلی آذر

 

چکیده نظریه اعتباریات یکی از ابتکارات فلسفی علامه طباطبایی است که به علت پارهای از مشکلات موجود بر سر راه فهم این نظریه، متأسفانه تاکنون به گونهای مناسب شـرح و تبیین نشده است؛ به همین خاطربا مروری برآثار به نگـارش درآمـده دربـاره ایـن نظریه، بهسادگی میتوان شاهد اشکالات و انتقادات فراوانی بود که پژوهشـگران بـر این نظریه وارد کردهاند؛ اشکالاتی که ریشه آنها عمدتاً در تفطن نیافتن بـرمسـئلهای اسـت کـه علامـه طباطبـایی بـا ارائـه نظریـه اعتباریـات بـه دنبـال حـل آن بـودهانـد. نگارندگان این مقاله معتقدند بررسی ارائه نظریه اعتباریات بـا توجـه بـه ادوار حیـات علمی علامه طباطبایی، پیجویی ریشههای نظـری ایـن نظریـه در علـومی کـه وجهـه همت ایشان بوده ودرنهایت بررسی آثار ومکتوبات ایشان ـ در زمینه اعتباریات ـ در بستر ادوار وریشههای یادشده، میتواند زمینهای مناسـب را بـرای فهـم مسـئله مـورد توجه علامه طباطبایی در ارائه نظریه اعتباریات و درنتیجه فهم عمیقتر و دقیقتر ایـن نظریه فراهم کند وبسیاری ازاشکالات مطرح شده درباره آن را ازپیشروبردارد.

 

–          نتایج کاربردی و نقش باور به نظریه وحدت شخصی وجود ابن عربی در زندگی انسان/زهرا رسولی و محمد کاظم علمی

 

چکیده نظریــه وحــدت شخصــی وجــود ابــن عربــی کــه ثمــره وغایــت مهــمتــرین اصــل وجودشناختی عرفان او، یعنی اصل وحدت وجود اسـت، افـزون بـر اهمیـت و تـأثیر عظیم آن بر حوزه فلسفه اسلامی وعرفان نظری، ازپشتوانه کاربردی گسـترده ای در زندگی انسان نیز برخوردار است. برابر این نظریه، وجود، واقعیتـی عینـی و اصـیل و درعین حال برخوردار از وحدت شخصی و ذاتی است که کثرت مشهود، کثرت در وجود نیست؛ بلکه کثرت در مظـاهر و شـئون آن وجـود مطلـق واحـد اسـت. مسـئله اصلی این جستار، بررسی تأثیرات این نظریه برزندگی انسـان اسـت و ایـن پـژوهش ادعا دارد میتواند ثمرات عملی گستردهای در جنبههـای گونـاگون زنـدگی انسـان داشته باشد. بنابراین ضمن توجه به تمایز میان مقام ادراک این نظریه که دسـتیابی بـه آن برای همگان امکانپذیراست ومقام تحقق آن که بـا وجـود تحقـق نیـافتن تـام و تمام آن در این عالم، میتوان طی سلسلهمراتبی و بر اثر مراقبتهایی، به مـدارجی از آن دست یافت. نوشتار حاضر، برخی از نتایج عملی این نظریه همچون خودشناسـی، خداشناسی، تخلق به اخلاق الهی، رسیدن به کمال و عشق ورزی را با استناد بر متون اصلی خود او ونیزبرخی تفاسیر شارحان آثار ابنعربی، مورد بررسی قرار میدهد.

 

–          معناشناسی نظام سازی و روش شناسی کشف نظام از منابع دینی/ بهروز رضایی منشو حسین بابایی مجرد

 

چکیده اسلام در مقام ثبوت، دین کامل، تام و مرضی پروردگار در هـدایت، رشـد و تعـالی انسانهاست؛ ولی در مقام اثبات، کیفیت فرایند تحقـقبخشـی بـه ایـن مهـم، ماهیـت ادراک آدمی از معارف دینی ودرنهایت، کاربست معارف دینی در عرصه زنـدگی، مؤلفههـای اثرگـذار در نقـشآفرینـی دیـن در سـاحت اجتمـاعی بـه شـمار مـیرود. اینجاست که ضرورت نظامسازی یا نظامپردازی از معارف دینی، احساس میشود تـا از رهاورد آن، اسالیب انتفـاع از معـارف دینـی اسـتخراج و در قالـب نظـام معرفتـی، عرضه شود و در پایان امکان استقرار نظام کنشی برمبنای نظام معرفتـی، امکـانپـذیر شود. در این مقاله، نگارنده میکوشد ابتدا به مفهومپردازی و معناشناسی نظامسـازی بپردازد و در ادامه، روششناسی کشف نظام از منابع دینی را مبتنـی بـررویکردهـای مختلف موجود، تنقیح وتبیین کند ودرپایان، مدل مختار خود را ارائه کند. کشف نظام از معارف دینی، از یکسو امکان تکـون فقـه حکـومتی را فـراهم خواهـد آورد و از سوی دیگـر قـدرت اثبـات کاآمـدی دیـن در عرصـه اجتمـاعی را بـرا ی اندیشمندان اسلامی پدید خواهد آورد. روش این پژوهش در گردآوری دادههای تحقیق برمنابع کتابخانهای (بـهکـارگیری ابزار مطالعه) و اندیشمندان حوزه نظامسازی (بهکارگیری ابزار مصاحبه) استوار است ودر مقام داوری نیزاز نظریه دادهبنیاد بهرهگیری شده است.

 

–          تکلیف مندی سیاسی انسان از منظر مبانی خداشناختی در قرآن/ محمد عابدی

 

چکیده نظریات گوناگونی درباره «ارتباط دوسویه انسان و خداوند» ارائه شـده اسـت. بر اساس برخی دیدگاهها، انسان موجودی ذیحـق وتنهـا مقیـد بـه محـدودیت هـای خودساخته در حوزه زندگی اجتماعی و سیاسی است و خداوند حق تکلیفدهـی و محدودسازی آزادی بشررا ندارد. درمقابل، انسان از منظـرقـرآن کـریم، مکلـف بـه تکالیف سیاسی خداونـد اسـت. هـر دو دیـدگاه بـر گروهـی از مبـانی خداشـناختی، انسانشناختی، معرفتشناختی و جامعهشناختی استوارند. در ایـن مقالـه بـا اسـتفاده از مبانی خداشناختی قرآنی، ضمن اشـاره بـه نقـد دیـدگاه اول، دیـدگاه تکلیـف منـدی سیاسی بشراز منظرقرآن کریم تبیین میشود.

 

 علاقمندان می توانند جهت تکمیل اطلاعات و تهیه این فصلنامه به سایت انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به نشانی  http://poiict.irمراجعه کنند.