به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از ایکنا، سیدمحمدتقی موحد ابطحی، نویسنده و پژوهشگر، ۹ اردیبهشت ماه در نشست علمی «آینده دین و معنویت در چشمانداز ترا انسانی» که از سوی قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه برگزار شد، با بیان اینکه اگر کسی بخواهد در مورد علوم دینی فعالیت کند، باید در مورد آینده دین و تکنولوژی و حتی کشور تأملاتی داشته باشد، گفت: به خصوص اینکه امروزه به شدت رشد علوم را شاهدیم، مضافاً بر اینکه هوش مصنوعی هم به کمک تحولات علوم آمده است لذا فعالان علوم دینی و علوم انسانی اسلامی باید به این تحولات و آینده آن توجه داشته باشند.
وی با بیان اینکه در نسبت دین و معنویت و ترانسانی مقالات زیادی در غرب وجود دارد ولی در جهان اسلام خیلی نیست و بنده تلاش دارم مقالهای از منظر فقه شیعه ارائه دهم، تصریح کرد: آرزوی دیرینه بشر این بوده است که به قدرت فراتر از قدرت انسانی دست پیدا کند، به همین دلیل دنبال علوم غریبه و ارتباط با نیروهای غیبی میرفتند یا بدن خود را قدرتمند میکردند یا درصدد اصلاح ژن خود بودند. این مسئله امروزه در قالب تحول در علم و فناوری متبلور شده است و در قرن ۱۹ به بعد این ذهنیت وجود داشت که با پیشرفت سریع علم، میتوان بهشتی را بر روی زمین ایجاد کرد.
وی افزود: با بروز جنگهای جهانی این باور کمرنگ شد ولی باز رونق مجددی گرفت گرچه باز امروز هم با این همه تنشهای موجود باز رو به محاق است؛ جنبش تراانسانگرایی به معنای امرزوی از دهه ۱۹۲۰ مطرح شد و این واژه از ۱۹۵۰ به بعد رونق گرفت یعنی ما با اصلاح ژنتیک میتوانیم به افراد باهوشتر و قدرتمند برسیم. ماکس مور، دکترین ترا انسانگرایی را تئوریزه کرد. جنبش تراانسانی در این جنبش با اومانیزم مشترک است ولی تحولاتی بنیادیتر در اومانیزم را دنبال میکند.
ابطحی با تأکید بر اینکه روند آثار در این عرصه رو به رشد است و ادیان ابراهیمی به صورت مشترک و جداگانه و حتی در مذاهب مختلف ادیان به این بحث رو آوردهاند و حتی تصوف هم در این زمینه ورود دارد، اضافه کرد: تصوری که امروزه از مفاهیمی چون مرگ و زندگی و … داریم بررسی شده است؛ ارائه قرائت دینی و سکولار از ترا انسانگرایی یا با رویکرد فلسفی، کلامی و اخلاقی و … هم از دیگر کارهای علمی است که صورت گرفته است. در پایگاههای استنادی داخل و خارج نشان میدهد تنها در دو مقاله انتقاد دینی نسبت به ترا انسان گرایی مطرح شده است، بنابراین بنده درصدد برآمدم تا به ارائه گزارشی از ادبیات رایج در نسبت دین و تراانسانگرایی بپردازم.
اعتراف جنبش تراانسانی به فایده دین
استادیار گروه پژوهشی فلسفه علم پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به دلایل رویکرد تراانسان گرایی به دین، اظهار کرد: برخی از منظر سکولار، تراانسان گرایی را نقد کردهاند و برخی هم از منظر دینی این کار را کردهاند لذا باید جوابی از سوی دینداران مطرح میشد ضمن اینکه خود ترا انسانگرایان هم باید به رویکردهای انتقادی سکولاری و دینی پاسخ میدادند؛ اظهارات اولیه این جنبش در مورد دین تعابیری چون افیون تودهها و … بود ولی به تدریج متوجه شدند که امروزه به لحاظ اجتماعی باید از توانمندی دین در راستای توجه جوامع به این جنبش استفاده کنیم واگر روزی دین از ذهن افراد خارج شد ما هم آن را کنار خواهیم گذاشت.
وی با بیان اینکه دلایل دیگری هم در مورد علاقه جنبش تراانسانی به دین مطرح است، اضافه کرد: یکی اینکه یافتههای علمی نشان داد دین و معنویت در سلامت بشر نقش دارند؛ سازمان بهداشت جهانی هم در بیانیه ۱۹۸۳ خود تصریح کرد که باید به بعد معنوی انسان هم در سلامت توجه شود لذا تراانسانگرایان به دین توجه پیدا کردند. دلیل دیگر اینکه برخی از دینداران حامی این جنبش شدند و این هم فرصتی برای رشد این جریان بود.
وی افزود: ادعای تراانسانگرایی این است که مرگ قابل درمان است و میتوان به سمت نامیرایی رفت و اگر هم قرار است بمیریم انسان باید بتواند خودش انتخاب کند در حالی که در تفکر دینی، مرگ امری الهی است. این تفکر در این جنبش باعث غرور بشر شده است. برخی ادله این جنبش مسیحیت به آموزههایی چون رستاخیز و تجسد برگشت دارد یعنی وقتی بگوییم خداوند در قالب عیسی تجسد یافته است پس این تصور نادرست است که فکر کنیم موجودی متکاملتر از عیسی(ع) وجود داشته باشد و او هم نقص دارد.
موحد ابطحی بیان کرد: نکته دیگر اینکه دغدغه فرجامشناسی و آخرالزمانی در ادیان با تراانسانگرایی یکسان است یعنی مرگ و دردی وجود ندارد و بهشتی که ادیان تعریف میکنند تراانسانگرایان هم به عنوان فرجام این دنیا تصویر میکنند. مسئله دیگر اینکه دغدغه جاودانگی در ادیان بوده است و این جنبش هم مدعی است که ما میتوانیم جاودانگی جسمی و حفظ ذهن را ایجاد کنیم و در هوش مصنوعی هم این مسئله دنبال شده است.
ادعاهای جنبش تراانسانی
وی افزود: این جنبش دنبال انسانی است که ویژگیهای ذاتی متفاوت از انسان کنونی دارد، مثلاً مرگ را یک فرایند طبیعی برای انسان نمیداند و میرایی را ذاتی نمیداند و مدعی است که ما میتوانیم شما را جوانتر از گذشته کنیم. تصویر غایی این موضوع، انسان نامیرا و بدون درد و رنج است؛ مدعی هستند اگر به لحاظ جسمی هم نتوانیم او را از مرگ نجات دهیم ولی میتوان ذهن فرد را به هوش مصنوعی منتقل کنیم و ذهن این فرد همچنان فعالیت داشته باشد؛ امروزه با نصب تراشه در مغز و ارتباط بین این دو اولین گامهایی است که در تحقق این مسئله رخ داده است.
وی با بیان اینکه آنچه ادیان برای آخرالزمان مطرح میکنند در ذیل اراده و طراحی الهی است ولی مدعیات این جنبش فاقد این قدرت است، اظهار کرد: امروزه این تصور وجود دارد که مرگ به زندگی انسان معنا میبخشد؛ حال پرسش این است که اگر انسان نامیرا شد، باز هم زندگی او بیمعنا خواهد شد؟ یکی از عوامل گرایش اومانیستهای مسیحی به این جریان کسب مقبولیت بیشتر است زیرا معتقدند بدون توجه به دانش و علم نمیتوان موفق شد.
وضعیت آینده دین در صورت موفقیت تراانسانها
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با طرح این پرسش که اگر تراانسانگرایی به جایگاه و مدعیات خود برسد وضعیت آینده دین چه خواهد شد؟، اظهار کرد: نمیتوان آیندهپژوهی دقیقی بدهیم ولی با تحلیل روند اگر این ماجرا پیشرفت و تحولاتی در نصب تراشه و هوش مصنوعی ایجاد کند، ممکن است چالشهایی برای ادیان ایجاد کند ولی جنبههای معنوی ادیان بقای بیشتری خواهد یافت لذا ترانسانگرایان سعی دارند با معنویات نوظهور پیوند برقرار کند تا لزوماً در چارچوب ادیان نهادینهشده خود را بازتولید کنند بلکه در ذیل معنویت عام این کار را بکنند.
وی افزود: از طرفی ترا انسانگرایی عملاً دلالت بر یکسری آموزههای دینی دارد که یکسری آداب و غایاتی دارد لذا طیفی از مقالات نوشته در مورد دین و تراانسانگرایی، تراانسانگرایی را به عنوان دین آخرالزمان معرفی کرده است. تراانسانگرایی به تعبیری چون آموزه و مناسک و غایاتی برای آینده دارد میتواند رقیب ادیان باشد.
رویکرد تکنومعنویت ایجاد خواهد شد
موحدابطحی در مورد ایده تکنومعنویت، اضافه کرد: در آینده این داستان ترانسانی با ایده تکنومعنویت روبرو خواهیم شد و پیوستگی بین تکنوساینس و معنویت ایجاد خواهد شد تا بتواند زندگی انسان را معنادار کند؛ مطالعات علوم شناختی نشان میدهد انسانها در موقعیتهای خاص تجارب معنوی خاصی کسب میکنند و اگر این درست باشد خواهیم توانست تجارب معنوی را از طریق تحریکات عصبی و مواد شیمیایی پدید بیاوریم و با تقویت قوای شنوایی و بینایی چیزهایی را بشنویم و ببینیم که انبیاء الهی از طریق معجزه دریافت میکردند.
این پژوهشگر در خاتمه تأکید کرد: طبق مدعیات این جریان، اگر واقعاً چنین تجارب معنوی از طریق تحریکات عصبی امکانپذیر باشد، امکان تجربه آنچه برای انبیاء رخ داده است میسر خواهد شد.