به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، هفدهمین نشست از سلسله نشستهای گفتمان مقاومت با موضوع تحلیل تمدنی پدیده مقاومت (با ارائه دکتر سید علیرضا عالمی) و تحلیل اخلاقی جایگاه مقاومت در وضعیت کنونی (با ارائه حجتالاسلام و المسلمین امیر غنوی) به همت گروه مطالعات پیشرفت و تمدن و مرکز تعاملات علمی بین المللی پژوهشگاه به صورت حضوری و مجازی، چهارشنبه ۱۲ دی ماه در تالار فرهنگ پژوهشگاه برگزار شد. گزارش این نشست به شرح زیر است:
استاد سید علیرضا عالمی: عنوان ارائه: تحلیل تمدنی پدیده مقاومت
مقدمه:
نشست امروز با عنوان “تمدن و مقاومت” به بررسی رابطه میان این دو مفهوم کلیدی در حوزه مطالعات تمدنی و راهبردهای مقاومت پرداخت. این نشست، هفدهمین نشست از سلسله نشستهای گفتمان مقاومت بود که با هدف تعمیق فهم علمی از نسبت تمدن اسلامی با چالشها و فرصتهای پیشرو در دنیای معاصر برگزار شد. تمدن به عنوان ساختاری پیچیده و پویا، همواره در بستر تعاملات و تقابلهای میان جوامع بشری شکل گرفته است. مقاومت نیز به عنوان نیروی محرک و عامل توازنبخش، نقش کلیدی در پویایی تمدنها ایفا کرده است.
۱. مفاهیم کلیدی: تمدن و مقاومت
- تمدن:
تمدن به عنوان عینیت یافتگی سخت و نرم فرهنگ در زندگی اجتماعی یک قوم، ملت یا امت تعریف میشود. این مفهوم با ظرفیتهای طبیعی، سرزمینی، جمعیتی و انسانی پیوند خورده و در بستر تاریخ شکل میگیرد. تمدنها در طول تاریخ با فراز و فرودهایی مواجه بودهاند و در رقابت با یکدیگر قرار دارند. - مقاومت:
مقاومت به عنوان یک فرایند عقلانی و هدفمند تعریف میشود که در راستای حفظ تعادل و رسیدن به وضعیت مطلوب انجام میگیرد. مقاومت واکنشی به تهدیدهایی است که هویت فردی و اجتماعی را مورد هجمه قرار میدهد. هویت در مقاومت شامل لایههای مختلفی مانند هویت فردی، قومی، ملی و تمدنی است.
۲. رابطه تمدن و مقاومت
- مقاومت به عنوان سنگر آخر تمدن:
مقاومت نقش دفاعی در برابر تهدیدات تمدنی دارد و هدف آن بازسازی تمدن و بازگشت به جامعه مطلوب است. مقاومت مقدمهای برای احیای تمدن است و در برابر سلطه قرار میگیرد، در حالی که تمدن کنشی برای ساخت آینده مطلوب است. - تفاوت مقاومت و تمدن:
مقاومت در برابر سلطه است، در حالی که تمدن کنشی برای ساخت آینده مطلوب است. مقاومت وسیلهای برای دفاع از هویت تمدنی و جلوگیری از انحلال آن است.
۳. موتور محرک تمدن و جایگاه مقاومت
- دو رویکرد تمدنی:
دو رویکرد اصلی در مورد موتور محرک تمدن وجود دارد: یکی توسعه و پیشرفت (بر اساس نظریه ابن خلدون) و دیگری جامعه مطلوب (بر اساس نظریههای فلاسفه اسلامی مانند فارابی و خواجه نصیرالدین طوسی). مقاومت در رویکرد دوم قرار میگیرد، چرا که هدف آن دفاع از ارزشهای تمدنی و بازگشت به وضعیت مطلوب است.
۴. ناترازی در مقاومت و ضرورت توازن
- ضرورت توازن در مقاومت:
مقاومت باید در تمامی حوزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به صورت تراز عمل کند. ناترازیها در مقاومت میتواند به شکست و گسست در هویت و انسجام تمدنی منجر شود. مقاومت باید به عنوان یک فرایند منسجم طراحی و اجرا شود.
۵. راهبردهای مقاومت و آسیبشناسی
- مقاومت به عنوان وظیفه تمدنی:
مقاومت وظیفهای تمدنی است که تمامی افراد و نهادها را درگیر میکند. مقاومت نباید تنها به دولت یا دانشگاه محدود شود، بلکه باید به عنوان یک فرایند جامع و همهجانبه طراحی شود. - برنامهریزی مقاومت:
برنامههای مقاومتی باید از قبل طراحی شوند و نباید تنها در زمان بحران فعال شوند. مقاومت باید رویکردی فعال و مداوم داشته باشد.
۶. اهداف نهایی مقاومت در گفتمان تمدنی
- احیای تمدن:
هدف نهایی مقاومت، بازگشت به تمدن اسلامی و حفظ هویت تمدنی است. مقاومت وسیلهای برای دفاع از هویت تمدنی و جلوگیری از انحلال آن است.
جمعبندی:
تحلیل فلسفی مناسبات تمدن و مقاومت نشان میدهد که مقاومت به عنوان سنگر آخر تمدن، نقش دفاعی در برابر تهدیدات تمدنی دارد. تقویت گفتمان مقاومت نیازمند توازن در تمامی حوزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. مقاومت باید به عنوان یک فرایند منسجم و همهجانبه طراحی شود تا بتواند به هدف نهایی خود، یعنی احیای تمدن اسلامی، دست یابد.
نتیجهگیری:
تمدن و مقاومت دو مفهوم کلیدی هستند که در تعامل با یکدیگر، پویایی و بقای جوامع بشری را تضمین میکنند. تقویت گفتمان مقاومت در برابر تمدن غربی نیازمند برنامهریزی دقیق، توازن در تمامی حوزهها و مشارکت تمامی افراد و نهادها است. تنها در این صورت میتوان به هدف نهایی مقاومت، یعنی احیای تمدن اسلامی، دست یافت.
استاد امیرغنوی: عنوان ارائه: تحلیل اخلاقی جایگاه مقاومت در وضعیت کنونی
مقدمه:
نشست امروز با عنوان “تمدن و مقاومت” به بررسی جایگاه اخلاقی مقاومت در وضعیت کنونی پرداخت. مقاومت به عنوان یک جنبش جهانی علیه ظلم و آپارتاید، نه تنها در سطح منطقهای بلکه در سطح بینالمللی نیز تأثیرات عمیقی داشته است. این جنبش با تکیه بر ارزشهای اخلاقی و معنوی، توانسته است تصویرسازیهای منفی را به چالش بکشد و الگوی جدیدی از اتحاد و همبستگی را در میان ملتها و دولتها ایجاد کند.
۱. ویژگیهای محور مقاومت
- اتحاد متفاوت:
محور مقاومت با اتحادی متفاوت از اتحادهای سنتی در تاریخ شکل گرفته است. این اتحاد بر پایه دغدغههای مشترک مانند مبارزه با ظلم، حمایت از مظلوم و تأکید بر هویت دینی و فرهنگی استوار است. برخلاف اتحادهای گذشته که حول محور قدرتهای بزرگ شکل میگرفتند، این اتحاد بر اساس ارزشهای اخلاقی و معنوی بنا شده است. - اشتراکگذاری منابع و فناوری:
یکی از ویژگیهای بارز محور مقاومت، اشتراکگذاری منابع و فناوری میان اعضا است. این اشتراکگذاری نه تنها در حوزه نظامی، بلکه در حوزههای علمی و تکنولوژیک نیز دیده میشود. برای مثال، ایران فناوریهای موشکی خود را با گروههای مقاومت در لبنان و یمن به اشتراک گذاشته است. - عدم تمرکز در مدیریت:
مدیریت در محور مقاومت به صورت متمرکز نیست، بلکه بر اساس همبستگی و اشتراک در اهداف و اصول شکل گرفته است. این عدم تمرکز باعث شده است که هر عضو بتواند به صورت مستقل عمل کند، اما در عین حال با دیگر اعضا هماهنگ باشد.
۲. جایگاه اخلاقی مقاومت
- مقابله با تصویرسازیهای منفی:
مقاومت با تصویرسازیهای منفی که از سوی قدرتهای جهانی ارائه میشود، به شدت مقابله کرده است. این جنبش نشان داده است که برخلاف ادعاهای غرب، خشونتطلبی و افراطگرایی جزو ذات آن نیست، بلکه بر پایه ارزشهای اخلاقی و دفاع از مظلومان شکل گرفته است. - ارزشهای اخلاقی در عرصه بینالمللی:
مقاومت با تکیه بر ارزشهایی مانند عدالت، برادری و دفاع از حقوق انسانها، توانسته است جایگاه اخلاقی خود را در عرصه بینالمللی تقویت کند. این جنبش نه تنها در منطقه، بلکه در سطح جهانی نیز به عنوان نماد مبارزه با ظلم و آپارتاید شناخته میشود. - رسوایی قدرتهای مدعی اخلاق:
مقاومت با افشای تزویر و دوگانگیهای قدرتهای جهانی، به ویژه اسرائیل و حامیانش، توانسته است پرده از چهره واقعی این قدرتها بردارد. این جنبش نشان داده است که ادعاهای دموکراسی و حقوق بشر از سوی این قدرتها، تنها پوششی برای جنایات و ظلمهای آنها است.
۳. تأثیرات مقاومت در سطح جهانی
- الهامبخشی به ملتها:
مقاومت به عنوان یک جنبش جهانی، الهامبخش بسیاری از ملتها در سراسر جهان شده است. این جنبش نشان داده است که حتی در برابر قدرتهای بزرگ نیز میتوان ایستادگی کرد و به پیروزی رسید. برای مثال، جنبشهای دانشجویی در آمریکا و اروپا از مقاومت الهام گرفتهاند و علیه سیاستهای ظالمانه دولتهای خود اعتراض کردهاند. - تقویت نقش معنویت در سیاست:
مقاومت با تکیه بر معنویت و ارزشهای اخلاقی، توانسته است نقش معنویت را در سیاست تقویت کند. این جنبش نشان داده است که سیاست میتواند بر پایه اخلاق و عدالت استوار باشد و نه تنها بر پایه منافع مادی و قدرت.
۴. چالشها و آینده مقاومت
- چالشهای داخلی و خارجی:
مقاومت با چالشهای داخلی و خارجی متعددی روبرو است. از یک سو، قدرتهای جهانی به دنبال تضعیف این جنبش هستند و از سوی دیگر، اختلافات داخلی و تنشهای منطقهای میتواند به انسجام آن آسیب برساند. - آینده مقاومت:
آینده مقاومت به توانایی آن در حفظ انسجام و تقویت ارزشهای اخلاقی وابسته است. این جنبش باید بتواند با تکیه بر اتحاد و همبستگی، در برابر چالشها ایستادگی کند و به عنوان الگویی برای مبارزه با ظلم و بیعدالتی در جهان باقی بماند.
جمعبندی:
مقاومت به عنوان یک جنبش جهانی، با تکیه بر ارزشهای اخلاقی و معنوی، توانسته است جایگاه خود را در عرصه بینالمللی تقویت کند. این جنبش نه تنها در منطقه، بلکه در سطح جهانی نیز به عنوان نماد مبارزه با ظلم و آپارتاید شناخته میشود. آینده مقاومت به توانایی آن در حفظ انسجام و تقویت ارزشهای اخلاقی وابسته است. تنها در این صورت میتواند به عنوان الگویی برای مبارزه با ظلم و بیعدالتی در جهان باقی بماند.
نتیجهگیری:
مقاومت با تکیه بر ارزشهای اخلاقی و معنوی، توانسته است تصویرسازیهای منفی را به چالش بکشد و الگوی جدیدی از اتحاد و همبستگی را در میان ملتها و دولتها ایجاد کند. این جنبش نه تنها در منطقه، بلکه در سطح جهانی نیز به عنوان نماد مبارزه با ظلم و آپارتاید شناخته میشود. آینده مقاومت به توانایی آن در حفظ انسجام و تقویت ارزشهای اخلاقی وابسته است. تنها در این صورت میتواند به عنوان الگویی برای مبارزه با ظلم و بیعدالتی در جهان باقی بماند.