به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، امروز پنجم شعبان المعظم سالروز میلاد باسعادت حضرت امام زین العابدین علیه السلام است. خبرگزاری مهر به همین مناسبت با حجتالاسلام والمسلمین محمد عابدی، عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه به گفتگو پرداخت که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
حضرت سسجاد که امامت را بعد شهادت پدر به عهده گرفته بود در وضعیتی که بسیاری از مردم شام از موقعیت قرآنی اهل بیت و خاندان پیامبر مطلع نبودند، در جایگاه تبیین این موقعیت قرار گرفت. وقتی اسرا به دمشق رسیدند، مردی از اهالی شام خدایی را که آنها را کشته و مستاصل شأن کرده و قربا و نزدیکان فتنه را قطع کرده است، حمد نمود، امام آیه « قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی (شوری ،۲۳) را یادآور شد و پیرمرد را متوجه کرد که قطعاً آنها مورد نظرند؛ در مورد «وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ» (اسرا ،۲۶) روشن کرد که آنها قرابتی هستند که خدا به ادای حقش امر کرده است؛ آنان را دارای حقی مخصوص فراتر از مسلمانان دانست و آیه «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی» (انفال، ۴۱) را قرائت و تصریح «ذی القربی» آنها هستند. امام در جایگاه تبیین این آموزههای قرآنی چنان موفق شد که مخاطب وی دستهایش را بالا برد و از قتل و عداوت آل محمد (ص) توبه کرد. همچنین مراد از «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» (احزاب، ۳۳) را خودشان دانست
ددوم. صلاحگری و تعلیمی نسبت به تفاسیر موجود:
گزارشهایی از تبیین آسیب برخی تفاسیر توسط امام زین العابدین (ع) و رویکرد اصلاحی ارائه تفسیر صحیح به مخاطبان ارائه شده است، از جمله اهل عراق مراد از «وَ جَعَلْنا بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ الْقُرَی الَّتِی بارَکْنا فِیها» (سباء، ۱۸) را مکه میدانستند.
امام ابتدا ناامنی موجود در مکه را به عنوان یک امر بدیهی (سرقت در مکه بیشتر از هر جای دیگر است) قرینه نادرستی تفسیر آنها قرار داد در مرحله بعد که مخاطب مراد صحیح آیه را از امام خواست، حضرت مراد آیه از «قریه» را «رجال» (مردها) دانست در مرحله سوم که مخاطب این تفسیر را مخالف ظاهر آیه (قریه به معنی رجال) میدید و مطالبه دلیل قرآنی میکرد، دلایل قرآنی (طلاق ،۸؛ کهف ،۵۹؛ یوسف ،۸۲) چنین کاربردی را در قرآن نشان داد
سوم، انتقاد نسبت به تفاسیر موجود:
امام در مواردی نسبت به برخی تفسیرها، رویکردی انتقادی و افشاگرانه داشت، از جمله در مورد ابن عباس به امام گزارش شد که گمان میکند هر آیه نازل شده را میداند در چه روز و درباره چه کسی نازل شده است. امام برای آشکار شدن ناتوانی وی، خواست از ابن عباس پرسش شود که آیات ۷۲ اسری درباره چه کسی؛ و آیه ۳۴ هود؛ و بخشی از آیه ۲۰۰ آل عمران (یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا ورابطوا) در چه موردی نازل شده است، ولی نتوانست پاسخ دهد و امام خود دو آیه اول را در مورد پدر ابن عباس و آیه سوم را درباره پدر خویش (امام حسین (ع)) و خودشان دانست و درباره مرزداری اشاره کرد که نگهبانها ومرابط هایی از نسل اهل بیت، و نسل او خواهد بود. نمونهای از نقش امام در تفسیر و تطبیق درست آیات را میتوان در پاسخ وی به ابن زیاد دید. ابن زیاد بعد از واقعه کربلا از امام پرسید مگر خدا علیبنحسین را نکشت؟ امام سجاد (ع) توضیح داد که برادری به همین نام داشت که «مردم» او را کشتند. عبید الله اصرار داشت که خدا او را کشته است. امام آیه «اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا» (زمر ،۴۲) را قرائت کرد؛ به این معنا که قبض روح با خداست ولی این به معنای آن نیست که سبب مرگ (قاتلان امام در کربلا) را نادیده بگیریم و آن را هم به خدا نسبت بدهیم.