شهر هوشمند؛ از ابزار بازاریابی تا رویکرد عملی و ملموس

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کارگاه علمی ـ آموزشی «تحلیل راهبردی ابتکارات شهرهای هوشمند با تاکید ویژه بر ایران» در تاریخ شنبه ۲۲ دی ماه با ارائه دکتر امین خیالی میاب پسادکتری در برنامه‌ریزی شهری و آمایش سرزمین در مؤسسه پلی‌تکنیک فدرال زوریخ سوئیس و مدرس توسعه پایدار با حمایت سازمان توسعه همکاری‌های علمی و فناورانه بین‌المللی معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان ریاست جمهوری برگزار شد. هدف اصلی در این کارگاه بررسی سیر تحول شهرها و نقش فناوری‌ها در توسعه پایدار بود.

خیالی میاب در این کارگاه با اشاره به ریشه‌های تاریخی شکل‌گیری شهرها توضیح داد که تخصصی‌شدن نقش‌هایی مانند کشاورزی و دامداری و تکیه به تخصص همنوعان، زمینه‌ساز اعتماد و تکیه بر روابط اجتماعی مثبت و در نهایت ایجاد اجتماعات شهری بوده است. اما با گذشت زمان و گسترش شهرنشینی، بسیاری از مزایای اولیه این اجتماعات به حاشیه رانده شد و جای خود را به چالش‌هایی نظیر افزایش هزینه‌های زندگی، ناکارآمدی زیرساخت‌ها و مدیریت پیچیده شهری داد. اغلب این مسائل حاصل پیچیدگی‌های روزافزون سیستم‌های شهری است.

یکی از موضوعات کلیدی مطرح‌شده در این کارگاه، مشکلات زندگی در شهرهای امروزی بود. پژوهشگر حوزه توسعه پایدار و هوشمند گفت هزینه‌های زندگی شهری تنها به مسائل مالی محدود نمی‌شود، بلکه شامل زمان‌های هدررفته در ترافیک، مخاطرات ناشی از بلایای طبیعی مانند زلزله و کاهش کیفیت کلی زندگی نیز می‌شود. به‌عنوان نمونه، ترافیک تهران به‌عنوان یک چالش روزمره، نه‌تنها زمان ارزشمند شهروندان را از بین می‌برد، بلکه تأثیر منفی عمیقی بر بهره‌وری و رفاه عمومی می‌گذارد. وی اضافه کرد که در صورت ادامه این روند، شهرهای موجود نمی‌توانند کارکرد اصلی خود را به‌عنوان مراکز رشد اقتصادی و اجتماعی عملی کنند و زیست پذیری خود را بیش از پیش از دست می‌دهند. برای مواجهه با این شرایط باید توجه کرد که حل چالش‌های شهری نیازمند بازگشت به دلایل بنیادی شکل‌گیری شهرها و درک اصول اقتصاد مقیاس است. هماهنگی میان تمامی عناصر شهری، از جمله مسکن، حمل‌ونقل، زیرساخت‌ها و مدیریت، لازمه موفقیت در این مسیر است. مشارکت جمعی و نوآوری در همکاری میان نهادهای مختلف از جمله بخش خصوصی و دولتی و مردم، می‌تواند نقش کلیدی در غلبه بر این چالش‌ها ایفا کند.

در ادامه، مدرس مؤسسه پلی‌تکنیک فدرال زوریخ با استناد به نتایج مطالعات اظهار داشت که دلیل اصلی شکست اغلب پروژه‌ها و برنامه‌های توسعه، شناخت نامناسب سیستمی و استراتژی‌های نامناسب بوده است. خیالی میاب بر اهمیت نگاه سیستمی به مسائل تأکید کرد و این نگاه را به‌عنوان «عینکی» توصیف نمود که کمک می‌کند تا به جای کار بیشتر، هوشمندانه‌تر عمل کنیم. این رویکرد نیازمند همکاری و یادگیری جمعی است و تنها در این شرایط است که می‌توان به توسعه پایدار دست یافت.

یکی دیگر از نکات کلیدی مطرح‌شده در این کارگاه، ضرورت شناخت گلوگاه‌های توسعه پایدار و هوشمند بود. متخصص برنامه‌ریزی شهری توضیح داد که در کشور ما این گلوگاه‌ها بیشتر اجتماعی هستند تا فناورانه و حتی قانونگذاری. این در حالی است که غالب فضای علمی، مردمی، سرمایه‌گذاران و بدنه مدیریتی کشور جذب قسمت‌های فناوری، گزارش‌ها و قانون‌ها در توسعه هوشمند و پایدار می‌شوند؛ در حالی که گلوگاه توسعه هوشمند در کشور مربوط به موضوعات اجتماعی است. وی تأکید داشت که بدون حل مسائل اجتماعی نمی‌توان به توسعه هوشمند و پایدار دست یافت.

در بخش دیگری از کارگاه، خیالی میاب به بررسی مفهوم شهر هوشمند پرداخت و انتقادات خود را نسبت به برداشت‌های موجود مطرح کرد. وی توضیح داد که تا زمانی که مفهوم شهر هوشمند از چارچوب یک ابزار بازاریابی فراتر نرود و به یک رویکرد عملی و ملموس تبدیل نشود، نمی‌توان انتظار پیشرفت جدی در این حوزه داشت و حتی ممکن است باعث شکست و از بین رفتن اعتماد به راه حل‌های جدید فناورانه شود. هوشمندی به معنای استفاده از فناوری‌هایی مثل هوش مصنوعی نیست؛ بلکه به معنای توانایی جوامع در شناخت مسائل، تطبیق با مشکلات و حل مسائل روزمره و بلندمدت است. اگر فناوری‌ها به این فرآیند کمک کنند بهتر است؛ ولی استفاده از فناوری‌ها کافی نیست و حتی پیش‌نیاز هم نیست. برای مثال حل مسائل اصلی شهر توسط مردم یزد در سال‌های دور بی‌نظیر است.

مردمی در دل کویر برای انرژی، تهویه و کمبود آب در بستر کویر راه حل‌های هوشمندانه استفاده کردند. شهر هوشمند باید راه‌حل‌های واقعی برای مشکلات روزمره و بلند مدت مردم ارائه دهد؛ برای مثال، چگونه می‌توان مشکل افرادی را که هر روز چندین ساعت در مسیر رفت‌وآمد هستند، حل کرد؟ یا چطور میشود هوشمند بود و برای مخاطرات طبیعی مانند زلزله احتمالی راه حل مناسبی یافت؟

مدرس توسعه پایدار با اشاره به این که اغلب شهرهای ایران در توسعه تمدنی ایران نقش برجسته داشتند و این موضوع در بستر اقتصادی خاصی اتفاق افتاده است، یادآوری کرد که اقتصاد نفتی در ایران سابقه ای کمتر از ۱۲۰ سال دارد در حالی که سابقه تمدن مرکزی بیش از ۵۵۰۰ ساله و سوابق شهرنشینی بیش از ۱۰۰۰۰ ساله در ایران وجود دارد. اغلب شهرهای ایران برای توسعه در اقتصاد غیرنفتی به فرآیندهای اجتماعی و خلاقیت در طراحی شهری متکی بوده‌اند که سوابق آن پس از گذشت سال‌ها هنوز هوشمندانه و قابل تحسین هستند.

اتکا به اقتصاد نفتی دلیل دیگری برای تغییرات منفی در فرآیندهای توسعه در ایران بوده است. با وجود اقتصاد تک‌محصولی، منافع اقتصادی اغلب به درآمدهای نفتی وابسته است؛ در حالی که در اقتصاد هوشمند و پایدار، منافع توسعه، به افزایش کارآیی فرآیندها از جمله فرآیندهای سیستمی شهری وابسته هستند. در اقتصاد نفتی نگاه‌ها به خرید فناوری‌ها است؛ در حالی که در اقتصاد پایدار نگاه‌ها به ارزش‌آفرینی از طریق کارآمدی فرآیندها، بهبود روابط اجتماعی و ایجاد فرآيند‌های نوآوری جمعی است و چه بهتر که از فناوری ها برای تسهیل کارایی استفاده شود.

خیالی میاب سه دلیل اصلی برای ضرورت مشارکت مردم از ابتدای حرکت به سمت استفاده از فناوری‌های جدید در توسعه و شروع فرآیند حرکت به سمت شهرهای آینده بیان کرد:

اول اینکه بخش زیادی از دانش عملی که مورد نیاز برای حل مسائل شهری است فقط در اختیار مردم بومی مناطق مختلف است. دوم مشارکت مردم باعث ایجاد حس تعلق خاطر مردم به راه حل‌های جدید در شهرها است، که باعث پذیرش و مقبولیت بیشتر راه‌حل‌های جدید خواهد شد. و سوم، اخلاق انسانی ایجاب می‌کند که مردم در تصمیم‌گیری‌ها و راه حل هایی که آینده آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد، مشارکت داشته باشند.

خیالی میاب در جمع‌بندی سخنان خود بر اهمیت نگاه به اصول اولیه شکل‌گیری شهرها و نگاه به تجربه تاریخی شهرها در استفاده از فناوری های جدید و هوشمند تأکید کردند.

وی هشدار داد که فناوری، ضمن مفید بودن، به‌خودی‌خود نمی‌تواند مشکلات شهری را حل کند و نباید درگیر زرق ‌و برق آن شد. در عوض، توجه به محتوا، استفاده عملی از تحقیقات باکیفیت، و مشارکت جمعی، مسیر واقعی حل مشکلات شهری را روشن می‌کند. شهرها و اقتصاد مردم‌نهاد ذاتاً هوشمند هستند و حل مسائل شهری نیازمند همکاری و همفکری همه ذی‌نفعان است. همچنین، آمایش سرزمین به‌عنوان یک فرآیند مسأله‌محور، شرط لازم برای پیشرفت و مشارکت‌های محلی را فراهم کرده و کمک می‌کند تا شهرها بتوانند مسائل خود را با تکیه بر دانش و سرمایه‌های محلی حل کنند.