به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، هر یک از اعضای هیأت علمی پژوهشگاه در حوزههای تخصصی خود به پژوهش و تحقیق میپردازند.
این بار، به سراغ حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی اسدینسب، مدیر گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه رفته ایم تا در گفتوگویی اختصاصی، از آخرین یافتهها و پژوهشهای ایشان در این زمینه مطلع شویم.
وی که سالهاست در حوزه تمحض تفسیر عرفانی قرآن فعالیت میکند، به تازگی کتابی با عنوان «بررسی و نقد تفاسیر عرفانی» منتشر کرده است که بهعنوان یکی از منابع معتبر در این حوزه شناخته میشود. در این مصاحبه، ایشان به سوالاتی درباره ماهیت تفسیر عرفانی، نگرانیهای موجود در این زمینه، و همچنین پروژههای آینده خود پاسخ میدهند.
با سلام و احترام خدمت شما. نخستین سوالی که میخواهم بپرسم این است که تفسیر عرفانی قرآن به چه معناست؟ آیا این نوع تفسیر، یک تفسیر شخصی است و قابل بهرهبرداری برای دیگران نیست، یا متکی به اصول مشخصی است؟
سلام و عرض ادب. تفسیر عرفانی قرآن، نوعی تفسیر است که علاوه بر معانی ظاهری آیات، به لایههای باطنی و معنوی قرآن نیز توجه دارد. هدف در این نوع تفسیر تنها فهم معانی سطحی قرآن نیست، بلکه تلاش بر این است که از طریق کشفهای عرفانی و تجربههای روحانی به لایههای عمیقتری از حقیقت قرآن دست یابیم. این تفسیر به هیچوجه شخصی و سلیقهای نیست، بلکه بر اساس اصول، قواعد و مبانی مشخصی در عرفان اسلامی استوار است. برای مثال، در تفسیر عرفانی، قرآن بهعنوان کتابی زنده و همواره گشوده دیده میشود که معانی آن از طریق شهود معنوی و درک روحانی برای مفسر آشکار میشود.
در حقیقت، تفسیر عرفانی قرآن در پی آن است که انسانها را به معرفت باطنی قرآن برساند، همانطور که در آیه شریفه «إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» (رعد/۳) آمده است. این آیه به انسانها میگوید که برای درک عمیقتر قرآن باید در آن تفکر کنند. اما تفکر عرفانی فراتر از تفکر عقلی است و نیازمند تجربههای معنوی است. بر این اساس، تفسیر عرفانی قرآن به دنبال گشودن دروازههای معنوی و شهودی است.
برخی از افراد نگرانی دارند که تفسیر عرفانی ممکن است به انحراف از متن قرآن منجر شود. آیا این نگرانیها بجاست؟
این نگرانی قابل درک است، زیرا برخی تصور میکنند که تفسیر عرفانی ممکن است به معنی کنار گذاشتن معنای ظاهری قرآن و ورود به معانی غیرمستند باشد. این نگرانیها بیپایه نیستند، چون برخی از تفاسیر به رابطه معانی عرفانی با معانی ظاهری توجهی نکردهاند. تفسیر عرفانی قرآن باید همیشه در چارچوب اصول کلی قرآن و سنت نبوی قرار گیرد. به عبارت دیگر، تفسیر عرفانی نباید به انحراف از متن قرآن منتهی شود، بلکه باید از همان مبانی اصیل و متقن قرآن استفاده کند و تمامی قواعد علم تفسیر و اصول فقه را رعایت نماید.
در قرآن آمده است: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ» (اسرا/۹)، این آیه به ما میگوید که قرآن بهطور مستقیم ما را به سوی مسیر درست هدایت میکند. در تفسیر عرفانی، باید به این هدایت مستقیم قرآن توجه ویژهای داشته باشیم و از هرگونه انحراف یا تفسیر نادرست بپرهیزیم. در واقع، تفسیر عرفانی برای کسانی است که میخواهند علاوه بر معنای ظاهری قرآن، به لایههای باطنی و روحانی آن نیز دست یابند، بدون آنکه از اصول دینی یا متن قرآن فاصله بگیرند.
آیا میتوانید مثالی از یک آیه ذکر کنید که چگونه این آیه در تفسیر عرفانی معنا میشود؟
یکی از آیات بسیار مهم که در تفسیر عرفانی به آن پرداخته شده است، آیه «وَمَن يَتَّقِ اللَّـهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا» (طلاق/۲) است. این آیه بهطور ظاهری به کسانی که تقوا پیشه میکنند وعده داده که خداوند برای آنها راهی برای رهایی از مشکلات فراهم خواهد کرد. در تفسیر عرفانی، این «مخرج» یا راه رهایی، نه تنها به معنای رهایی از مشکلات مادی بلکه به معنای رهایی از قیود دنیوی و رسیدن به حقیقت الهی است. در واقع، درک عرفانی این آیه میتواند به انسانها کمک کند تا به جای نگاه به راههای مادی برای حل مشکلات، به مسیرهای معنوی و راههای نورانی تقوا دست یابند.
همچنین در تفسیر عرفانی، تأکید میشود که تقوا نه تنها به معنی اجتناب از گناه است بلکه به معنای مراقبت از قلب و روح نیز هست. این نکته در روایات مختلف از اهل بیت (ع) نیز آمده است. مثلاً امام علی (ع) در یکی از خطبههای خود میفرمایند: «تقوی، پناهگاهی است که از همه سختیها انسان را در امان میدارد». این نگاه عرفانی به تقوا باعث میشود که افراد بهجای تلاش برای رهایی از مشکلات بهصورت سطحی، به درک عمیقتری از خود و ارتباطشان با خدا برسند.
تقریباً همه تفاسیر عرفانی در صدد برآمدهاند تا افقهای وسیعتر و عمیقتری از فهم آیات در جلوی دید مخاطبان قرآن بگشایند.
برخی افراد معتقدند که تفسیر عرفانی قرآن ممکن است باعث گمراهی شود و میپرسند چرا باید به تفاسیر عرفانی روی بیاوریم در حالی که قرآن خود میتواند برای مردم بهطور مستقیم قابل فهم باشد؟
این سؤال برای کسانی که با مسیرهای عرفانی آشنا نیستند کاملاً طبیعی است. در واقع، قرآن بهعنوان کتاب هدایت برای همه انسانها قابل فهم است، اما درک آن در سطوح مختلف متفاوت است. برخی افراد ممکن است فقط به معنای ظاهری قرآن قناعت کنند و برخی دیگر به لایههای باطنی و روحانی آن نیز توجه کنند.
در قرآن کریم، آیه «وَاتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ» (اعراف/۳) به ما دستور داده است که از آنچه که از سوی خداوند نازل شده است، پیروی کنیم. تفسیر عرفانی قرآن همانطور که به توضیح معنای ظاهری آیات میپردازد، بهطور همزمان از لایههای باطنی آن نیز بهره میبرد. این تفسیر به انسانها کمک میکند تا بهجای درک سطحی، درک عمیقتری از حقیقت قرآن و رابطه با خدا پیدا کنند.
همچنین در روایات آمده است که «قرآن، ظاهر و باطن دارد و هرچه انسان در مسیر معنوی پیش میرود، قادر به درک بیشتر و عمیقتر آن خواهد بود» (نهج البلاغه). به این ترتیب، تفسیر عرفانی میتواند به انسانهایی که در مسیر رشد معنوی هستند، کمک کند تا به لایههای پنهان و عمیقتر قرآن دست یابند.
آیا میتوانید به یک نمونه به عنوان دلیلی بر اختلاف سطح فهمها و سطوح معانی بیاورید؟
بله، نمونههای فراوانی یافت میشود. یکی از آنها داستانی است که عبدالله بن سنان نقل میکند: ذریح محاربی برایم تعریف کرد که به حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام گفت: «خداوند در قرآن فرمانی داده است که دوست دارم معنای آن را بفهمم. در سوره حج، آیه ۲۹ آمده است: «ثمَّ لِيَتَضَّوْا تَفَثَهُمْ وَ لِيُوفُوا نُذُورَهُمْ»؛ حاجیان باید چرک و آلایش خویش را بزدایند و به نذر خود وفا کنند.» حضرت صادق علیهالسلام فرمود: منظور از این آیه ملاقات با امام است. ذریح محاربی این روایت را از امام شنیده بود، اما زمانی که خودم از امام پرسیدم، امام فرمود: منظور از زدودن چرک و آلایش کوتاه کردن سبیل و گرفتن ناخن است. به امام گفتم که ذریح محاربی چنین تفسیر کرده است. امام فرمود: هم ذریح و هم تو راست میگویید. قرآن ظاهر و باطن دارد، اما چه کسی میتواند آنچه را که ذریح تحمل میکند، تحمل کند؟
شما کتابی به نام «نقد و بررسی تفاسیر عرفانی» تألیف کردهاید. لطفاً بفرمایید که این کتاب چه ویژگیهایی دارد و چه محتوایی در آن مطرح شده است؟
بله، کتاب «نقد و بررسی تفاسیر عرفانی» اولین کتابی است که بهطور سیستماتیک و منظم به تحلیل و بررسی مباحث مختلف تفاسیر عرفانی قرآن پرداخته است. در این کتاب، من تلاش کردهام تا بهطور دقیق مبانی، روشها و رویکردهای مختلف مفسران عرفانی و منابع مورد استفاده آنها را تحلیل کنم. این کتاب بهطور ویژه به ده تفسیر عرفانی پرداخته و نقاط قوت و ضعف هر یک از آنها را بهطور علمی بررسی کرده است.
یکی از ویژگیهای مهم این کتاب این است که بهجای ذکر صرف نظریات، بهطور تحلیلی به روشها و مبانی هر مفسر پرداختهایم. این کار به خواننده کمک میکند تا هم بر محتوای تفاسیر عرفانی و هم روششناسی هر کدام از این تفاسیر آگاهی بهتر پیداکند.
پس بهطور خلاصه، این کتاب اولین اثر در نوع خود است که تفاسیر عرفانی را بهصورت منظم و تحلیلگرانه مورد بررسی قرار داده و آنها را از جنبههای مختلف ارزیابی کرده است؟
بله، دقیقاً. این کتاب بهعنوان یک مرجع معتبر در زمینه تفاسیر عرفانی قرآن شناخته میشود و تلاش کردهایم تا با رویکردی علمی و بیطرفانه، مباحث مربوط به این نوع تفسیر را روشن کرده و به تحلیل دقیق منابع و روشها پرداختهایم. این کتاب میتواند برای کسانی که علاقهمند به پژوهشهای عرفانی و قرآنی هستند، منبعی مفید و جامع باشد.
اکنون به نگارش چه اثری مشغول هستید؟
اکنون مشغول نگارش کتابی با موضوع «نقد و بررسی تفیرهای عرفانی از سوره فاتحه» هستم و قصدم آن است که بعد از اتمام این اثر طرح دیگری را تحت عنوان «تحلیل و نقد عرفان قرآنی از دیدگاه روشنفکران» را شروع نمایم.
هدف شما از ورود به این عرصه پرمخاطره چیست؟
هدف از نگارش این کتاب و مقالات متعدد در این زمینه، آن است که در آینده، اگر خدا بخواهد، تفسیری روان، عرفانی و متکی بر قواعد علم اصول و تفسیر، متناسب با نیاز جامعه معاصر، بهویژه جوانان، عرضه کنیم. تفسیری که هم مقبول اهل عرفان باشد و هم مورد پذیرش اهل قرآن قرار گیرد.
بسیار متشکرم از توضیحات کامل شما. امیدوارم این گفتوگو برای مخاطبان مفید باشد.
من هم از شما تشکر میکنم و امیدوارم توانسته باشم برخی از سوالات و شبهات پیرامون تفسیر عرفانی قرآن را که حوزه تخصصی بنده است، روشن کنم. قرآن همواره برای همگان کتابی زنده و آموزنده است و تفسیر آن میتواند در هر مرحله از زندگی انسان، ابعاد جدیدی را روشن کند.