فرهنگ و علوم انسانی

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، میزگردهای تخصصی همایش ملّی «فلسفه فرهنگ» با تأکید بر دیدگاه‌های آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله العالی)، توسط گروه فرهنگ پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ سه‌شنبه ۶ آذر ماه ۱۴۰۳ در دو نوبت صبح و عصر به‌صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

دومین میزگرد تخصصی همایش ملی “فلسفه فرهنگ با تأکید بر دیدگاه‌های آیت الله خامنه ای” با موضوع فرهنگ و علوم انسانی با حضور حجت الاسلام دکتر سیدحسین حسینی و دکتر مهدی اصفهانی در سالن همایش پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

تحلیل فلسفی نسبت نقد با فرهنگ

در ابتدای این نشست، دکتر حسینی، استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در باب تحلیل فلسفی نسبت نقد با فرهنگ سخن گفت: یکی از الزامات مواجهه با موضوع «نسبت نقد و فرهنگ» ، مواجهه روش شناسانه است. در این مواجهه باید مفاهیم بنیادین روشن شود و تحدید فلسفی گردند.‌ اما پیش از تحدید مفاهیم بنیادین مرزبندی با دیگر فیلسوفان نقد از جمله فوکو راهگشاست. فوکو، نقد را در دو معنای علمی و اجتماعی به‌کار می‌گیرد اولی علمی و حرف‌های دومی انتقاد یعنی نوعی مسئولیت احتماعی برای به پرسش گرفتن حکومت بر انسان‌ها برای آزادگی است. نقد در این سخنرانی با نوع دوم فوکو بی‌ارتباط است، اما برای تحدید مفهومی عنوان حاضر باید گفت که «تحلیل فلسفی» به معنای نگاه کلینگر، بنیادی، عقلانی (استدلالی برهانی) است. «نسبت » به‌معنای تعیین نوع داد و ستد و تأثیر و تأثرات نقد و فرهنگ است. همچنین «فرهنگ» به معنای وجه اجتماعی تفکر است. «نقد» نیز نوعی رویکرد علمی در ارزیابی پدیده است و لزوماً جنبه اجتماعی ندارد. بنابراین «تحلیل فلسفی نسبت نقد و فرهنگ» یعنی نسبت‌سنجی رویکرد علمی با امر اجتماعی است. حال این نسبت‌سنجی یا تعیین نوع رابطه نقد و فرهنگ، به‌نوعی بررسی خدمات متقابل نقد و فرهنگ است. خدمت نقد به فرهنگ این است که به‌نحوی پالایش فضای اجتماعی است و خدمت فرهنگ به نقد نیز اجتماعی‌شدن نقد است. حال در توسعه فرهنگ نقد که دو اثر فوق را خواهد داشت، چه باید کرد که موارد ذیل پیشنهاد می‌شود: ترویج جریان نقد فراگیر، توسعه شبکه اجتماعی نقد نظریه‌پردازی‌های علمی در باب نقد و فرهنگ و …

مسئله نقد ارزش در فرهنگ؛ بازخوانی نقد نیچه از ارزش در فرهنگ در «اراده معطوف به قدرت»

موضوع سخنرانی جناب آقای دکتر مهدی اصفهانی مسئله نقد ارزش در فرهنگ بازخوانی نقد نیچه از ارزش در فرهنگ در اراده معطوف به قدرت است.

اگر بخواهیم فرهنگی را ارزیابی کنیم یا بشناسیم یا تغییر بدهیم یا بهبود بدهیم باید به نقد ارزش‌های آن فرهنگ بپردازیم چرا که ارزش ستون فرهنگ است مجموعه ارزش‌های مندرج در هر فرهنگی ارکان آن فرهنگ را می‌سازد. نقد ارزش یعنی چه چیزی ارزش است و چرا ارزش شده است کار فلسفه است.

نمونه روشن و فلسفی نقد ارزش کار نیچه است یچه نقد ارزش را در کتاب فراسوی نیک و بد و اراده معطوف به قدرت انجام می‌دهد در حقیقت نقد ارزش بخشی از فلسفه نیچه است. نیچه به دنبال نقد ارزش در فرهنگ معاصر خود است.

برای اینکه مسئله نقد ارزش در فرهنگ را بهتر بفهمیم موضوع نقد ارزش در فرهنگ نزد نیچه به عنوان یک مطالعه موردی در این سخنرانی مورد بررسی قرار می‌گیرد تا از آن درس‌هایی برای نقد ارزش در فرهنگ بیاموزیم.

بدین سان کتاب اراده معطوف به قدرت  ملاک قرار داده شده است و نقل قول‌هایی را از آن انتخاب کرده‌ایم و بررسی آن نقل قول‌ها به بررسی ایده نیچه از نقد ارزش می‌پردازیم.

با بررسی نقل قول‌های انتخاب شده توجه می‌شویم که برای نقد فرهنگ معاصر نیچه یا نقد ارزش در این فرهنگ معاصر باید به نقد مسیحیت پرداخت چرا که دین ر ساخته شدن ارزش‌های حاکم بر فرهنگ مدرن نقشی اساسی داشته است. لذا نیچه برای نقد ارزش به نقد دین می‌پردازد. در اینجا دین به معنای مسیحیت و کلیسای رایج حاکم در آن زمان چه کاتولیک و چه پروتستان است. همچنین نیچه به نقد کانت هگل و تفکر مدرن می‌پردازد و مدعی می‌شود که کل این مسیر تحت حاکمیت و سیطره نیهیلیسم یا اصالت هیچ است به بیان دیگر نیچه قائل است که بنیان مدرنیته نیهیلیسم است و مدرنیته نتیجه مسیحیت است.‌

از این رهگذر نیچه به نقد ارزش در فرهنگ معاصر خود می‌پردازد با پرداختن به نقد مسیحیت به عنوان موحد مدرنیته و با طرح مفهوم نیهیلیسم ماهیت ارزش حاکم بر فرهنگ معاصر خود را هویدا می‌کند و آن چیزی نیست غیر از اصالت هیچ.