به بهانه نزدیک بودن چاپ و انتشار دانشنامه فرهنگ فاطمی(س)، گفت و گویی با حجتالاسلام و المسلمین بهجتپور رئیس پژوهشکده دانشنامهنگاری و معاون دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) انجام داده ایم که در زیر می خوانید:
دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) هماکنون در چه مرحله و در چه وضعیتی است؟
خدا را سپاس میگوییم که توفیق خدمتگزاری به ساحت مقدس حضرت فاطمه زهرا(س) را به ما داد و ما را لایق دانست تا در راستای ترویج و گسترش فرهنگ فاطمی(س) قدمی و قلمی داشته باشیم.
دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) ماههای آخر و لحظات آمادهسازی برای چاپ و انتشار را میگذراند ـ البته فعلا به زبان فارسی. برای انتشار آن به زبانهای عربی و انگلیسی بعدا زمانی را باید تعیین کرد
می دانید که دانشنامه فرهنگ فاطمی از چهار بخش عمده تشکیل شده است . بخش اول سیره و شخصیت حضرت است که شامل جلدهای اول و دوم می باشد .این بخش آماده چاپ است
بخشدومحکمتفاطمی است که با سرعت و البته اتقان مراحلنهاییویرایشادبیرا طیکند .
بخشسوم فقه و حقوق است که پس از حکمت فاطمی ویرایشادبی خواهد شد .
بعد از این مرحله ، کار چاپ و نشر است که قصد داریم در اوائل شهریور ماه ، همه مجلدات این سه بخش را در اختیار سازمان انتشارات قرار دهیم تا یک جا منتشر شود.
اما بخش چهارم که مباحث اجتماعی است در حال گذراندن مراحل نهایی علمی مقالات است .
دلیل به تأخیر افتادن بخش اجتماعی سختی کار است. میدانید دانشمندان رشته اجتماعی که بتوانند تلفیقی کامل از دانش دین و دانش اجتماعی و جامعهشناختی را مزید بر فن دانشنامهنگاری عرضه کنند خیلی کم داریم یا حداقل ما نمیشناختیم. لذا است علی رغم نگارش مقالات علمی پژوهشی و علی رغم توانایی برخی از نویسندگان مقالات این بخش، چون سه حوزه علوم اجتماعی، دانش والای دینی و فن دانشنامهنگاری میبایست با هم تلفیق میشد و ترکیب این سه در افراد خیلی کم اتفاق می افتد در نتیجه مقالات بخش اجتماعی که در آغاز قرار بود بعد از بخش حکمت قرار بگیرد دیر آماده شد و رساندن این مقالات بسیار سخت شد و مجموعه را خسته کرد و مسئولین و متولیان امر نتوانستند در وقت مناسب آن مقالاتی که زیبنده و شایسته ماندگاری در یک کتاب است را فراهم کنند و الا اگر در یک شرایط دیگری کار آماده میشد شاید مقالات بخش اجتماعی را حتی بر بخش فقهی و حقوقی مقدم میکردیم.
با توجه به فاصله زمانی نگارش اولیه مقالات و انتشار آن، آیا در مرحله ویرایش فنی ساختاری، ادبیات نگارش مقالات نیز بهروز شده است؟
لازم است توضیحی در این باره بدهم که همگان واقف شوند که در پژوهشکده دانشنامهنگاری به ویژه در جریان تولید دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) چه اتفاقی در حال وقوع است.
ذخیره بزرگی در پژوهشگاه و دانشمندان مرتبط با پژوهشگاه از نظر علمی نهفته است که این ذخیره علمی پژوهشگاه را توانا ساخته است تا بتواند دانشنامههای علمی تخصصی تولید کرده و ارائه دهد. در گذر از نگارش مقالات علمی تخصصی به سمت استانداردهای دانشنامهنگاری ، ما با یک توقف ظاهری مواجه شدیم زیرا ما مقالات را عمدتاً با رویکرد علمی پژوهشی طراحی و نوشته بودیم . در حالیکه تعریفی که از دانشنامه میشود عمدتا یک فن گزارش دانش و روایتگری دانش است. اصرار پژوهشگاه بر این است که تلفیقی از کار تخصصی دانشی و دانشنامهنگاری اتفاق بیفتد. از سال ۱۳۸۷ پژوهشگاه با تأسیس پژوهشکده دانشنامهنگاری به سوی رعایت استانداردهای دانشنامهنگاری رفت تا این دو توانایی را با هم تلفیق کند. تلفیق توان تخصصی با استانداردهای دانشنامهنگاری. اگر بنا نبود این اتفاق بیفتد ما میتوانستیم دانشنامه را قبل از سال ۸۷ به چاپ برسانیم مجموعه مقالات به جز چند مقاله عمدتا تولید شده بودند. نگارش، ارزیابیها و ویراستاری علمی همه اتفاق افتاده بود ما از این حیث مشکلی نداشتیم. اما اراده پژوهشگاه بر این قرار گرفت که تلفیقی از کار تخصصی و دانشنامهنگاری اتفاق بیفتد. چیزی که در هیچ یک از نهادهای علمی و پژوهشی نمونه نداشته است. معمولا مراکزی که دانشنامه مینویسند تاریخ دانش را گزارش میدهند به همین دلیل نقش نویسنده محو میشود نظریات نو گفته نمیشود امکان نوآوری در دانش و پیشبرد مرزهای دانش وجود ندارد به خلاف مقالات علمی پژوهشی که هویتش به پیشبرد دانش و نقد و نظریه و اظهار نظر، آن هم با رویکرد تخصصی و نو است. یعنی جدیدترین مباحث دانشی را باید در مقالات علمی پژوهشی مورد توجه قرار داد و بنای ما بر این شد که دانشنامههایی را تولید کنیم که این هر دو کمال را داشته باشد و جمع این هر دو کمال، کار بسیار سختی بود و بسیار مشکل است که هم تخصصی، نقادانه و نوآورانه به مباحث نگاه شود، اجازه اظهار نظر به نویسنده داده شود و هم در عین حال گزارشی بودن متن و تعهد به جامعیت اقوال و تعهد به مستندنگاری، توجه به سیر تاریخی و تطور علمی موضوع و دانش لحاظ شود. برای رسیدن به این کمال و جمع بین حقین پژوهشکده دانشنامهنگاری شکل گرفت و در طول این مدت تلاش بسیار زیادی انجام شد که کار دانشی ارائه شده در کنار استانداردهای دانشنامهنگاری باشد و البته گاهی به خاطر اینکه این تلفیق و این امتزاج و ترکیب به خوبی صورت بگیرد مجبور شدیم حتی در طراحی، حتی در محتوا و حتی در سیر مقالات دخالت کنیم، تغییر دهیم، غنیسازی مجدد مقالات را انجام دهیم و از اواخر سال ۸۷ تا الان که دانشنامه برای ارائه آماده میشود کار بسیار فشردهای صورت گرفت. وقتی ما مقالات را تحویل گرفتیم مسئولین بخش برنامهریزی اتمام ۶۳ درصدی مقالات را گزارش داده بودند اما انجام کار با رویکرد علمی پژوهشی و نگاه موضوعی دانشی بوده است و پیشرفت کار هم بر همین اساس گزارش شده است وقتی به پای استانداردها رسیدیم و استانداردها مطالبات جدید علمی پژوهشی را مطرح کرد در یک ارزیابی به این نتیجه رسیدیم که در این تلفیق و ترکیب دو رویکرد، واقعیت وضعیت پیشرفت کار ۱۳ درصد است و آن ۶۳ درصد به ۱۳ درصد کاهش پیدا کرد چون حتی با تحفظ بر علمی پژوهشی بودن، اقتضا میکرد که دوباره بخش علمی بازبینی و غنیسازی شود و در این بازبینی و غنیسازی پیشرفت کار ۵۰ درصد کاهش پیدا کرد و کار انجام شده در امتزاج این دو رویکرد با ۱۳درصد مقبولیت و قابلیت برای کار دانشنامهنگاری وارد عرصه تولید شد. ما در این مدت تلاش زیادی کردیم که هم فرآیندهای دانشنامهنگاری را در پژوهشگاه راهاندازی کنیم و هم استانداردهای لازم را برای کار تعریف کنیم و هم با وسواس تمام مراقبت کنیم که چیزی از ارزش علمی و پژوهشی مقالات کاسته نشود و الان خوشحالیم که توانستهایم خدمتی حتی در عرصه دانشنامهنگاری تخصصی انجام دهیم و البته امیدواریم که هم مورد توجه جامعه علمی و هم جامعه فنی دانشنامهنگاری قرار بگیرد.
علاوه بر بازبینی مقالات قبلی و بعضا غنی بخشیدن به آنها ، در مواردی مقالات تالیف شده است . لازم به ذکر است که پژوهشکده ، دانشنامه های دیگری نیز در دستور کار دارد که خود در طولانی شدن کار فرهنگ فاطمی (س) موثر بوده است.
از این روش بدیع و منحصر به فرد پژوهشگاه در دانشنامهنگاری میتوان فراتر از یک رویکرد و به عنوان یک پارادایم در این عرصه یاد کرد؟
دقیقاً همین است و لذا شما میبینید که هنوز در کشور امتیاز مقالات دانشنامهای در بهترین وضعیت علمی آن، از ۴ تجاوز نمیکند و اخیرا این امتیاز را برای آن قرار دادهاند و از ۲ به ۴ ارتقا داده شده است چون انتظار از دانشنامهنگاری در حرفهایترین سطح آن گزارشگری و روایتگری است. مقالات دانشنامه ما توسط بهترین نویسندگان علمی پژوهشی را که مقالات علمی پژوهشی داشتند و کاملا هم نوآورانه بوده و متخصص موضوع مقالهای که نوشته، بودند و در آن رشته و موضوع جزء نفرات اول و گاهی بینظیر هستند، نوشته شده است و با ایشان چندین بار مراوده و رفت و آمد مقاله اتفاق افتاده تا بتوانیم همین موضوع را زیر نظر خود ایشان و با کمک اصحاب دانشنامهنگاری به مقاله دانشنامهای تخصصی تبدیل کنیم. به نظر ما سهم این چنین مقالهای از امتیازات، باید خیلی فراتر از حتی مقالات علمی پژوهشی باشد اما هنوز جامعه علمی در ایران با این رویکرد و با این پارادایم ملاقاتی نداشته است و تلقی از این کار ندارد و امیدواریم تولید مقالات دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) و ارائه آن و بعد از آن دانشنامه قرآنشناسی زمینهای برای آشنایی جامعه و ارزیابان فعالیتهای علمی در سطح کشور باشد.
در پارادایم جدید پژوهشگاه آیا این خطر وجود ندارد که نه تنها تلفیق صورت نگیرد بلکه ماحصل نه این و نه آن شود و یک چیز سومی تولید شود؟
همیشه خطر هست. به هر حال کسانی که منتظر هستند باید این انتظار را داشته باشند که ما در گام اول هستیم و در گام اول حتی ممکن است مقالهای را که انتظار داشتیم جمع بین سیره و نوآوری بکند یعنی سیره تحلیلی تخصصی ارائه دهد مثلا رنگ سیره آن خیلی قوی و رنگ تحلیل و بررسی و نوآوری آن پایین باشد. و مقاله را فقط به مقاله سیره معمولی نزدیک کرده باشد. یا آنگاهی که مثلا به سمت مباحث زنان چه فقه و حقوقی و چه اجتماعی وارد میشویم رنگ مقاله رنگ علمی پژوهشی یا نزدیک به علمی پژوهشی پیدا کرده باشد ما خودمان میدانیم که هنوز در این بستر به یک استقرار و یک روش ثابت قابل اتکا نرسیدهایم ، ما داریم ابداع میکنیم ما در حال شدن هستیم من بارها گفته ام که دانشنامهنگاری در پژوهشگاه با رویکرد تخصصی و نوآوری در حال شدن است ما هزینه این را هم باید بپردازیم ما الان اصلا ادعا نمیکنیم که توانستیم مدل صد در صد و کامل تلفیق این دو توان را و این دو ظرفیت را ارائه دهیم و ما معتقدیم به اینکه به آن نزدیک شدهایم. جرأت و جسارت ما و در واقع هنر پژوهشگاه در این است که جسارت کرد و شجاعت و شهامت ورود به این عرصه را داشت با وجود همه مشکلات آن چیزی که الان ارائه میکند در واقع گام اول است گام اول البته نقص دارد یعنی ممکن است جامعه علمی از حیث تخصصی اشکالاتی از آن بگیرد و از سوی دیگر جامعه دانشنامهنگار بر آن اشکالاتی داشته باشد اما معتقدیم که کار درست همین است. کار معقول و منطقی تلفیقی همین خواهد بود که شروع کنیم و اشکالات و ایرادات را در طول راه ترمیم کنیم و مثلا در ویراست دوم یا در کار دیگری که انجام میدهیم آن را به کمال برسانیم
کاربران و خوانندگان دانشنامه فرهنگ فاطمی باید این شهامت را در پژوهشگاه ببینند و امیدوار شوند که امکان دارد که که این دو توانمندی تلفیق شود و آن نگاه نگران و پارادوکسیکال کنار زده شود و میشود طوری عمل کنیم که تلفیق هر دو توان اتفاق بیفتد تا کتاب مرجعی را با این رویکرد ارائه دهیم. اگر بخواهم به کارمان امتیازی بدهم میگویم که امیتازمان ۷۰ است یعنی خودمان معتقدیم که ۳۰ درصد کار نشده است برای این ۳۰ درصد هم توضیح داریم. چون که از وسط کار تصمیم بر این شد که بر این رویکرد کار را دنبال کنیم و اصلا مجال برای آن ۳۰ درصد نبود مثالی را بارها تکرار کردهام که ما مثل یک قطار باری بودهایم که در حالی که از حرکت نایستد و نزدیک مقصد هم باشد میبایست به قطار مسافربری تبدیل شود یعنی ما هم باید حرکت میکردیم و هم این ظرفیت را در آن تعبیه میکردیم و سازمان و سامانهها را اصلاح میکردیم اتفاقی که برای ما افتاد این بود که هم از حرکت نایستیم و هم به استانداردهای دانشنامهنگاری نزدیک شویم و هم از علمیت کارمان کاسته نشود و به نظر بنده کار بسیار سخت و دشواری است و هیچ کس نباید محصول را با نگاه صددرصدی بنگرد. هم خودمان در بخش تولید و هم خواننده در بخش انتظاراتش از مقالات، باید این مطلب را بپذیریم که توانستیم این تلفیق و پیوند مبارک، یعنی نقد و نظریهپردزای را در کنار روایتگری سامان دهیم. سامان دادنی که اگر از اول، چرخه تولید ما کامل بود، پرونده علمی میداشتیم، فرم مدخل و طرحنامهها را با رویکرد تلفیقی تهیه کرده بودیم، کتابخانههای تخصصیمان را بر همین اساس شکل داده بودیم منابع گسترده خودمان را چه در منابع فارسی چه در منابع عربی و لاتین به قدر کافی فراهم کرده بودیم و سپس شروع به نگارش میکردیم و در هنگام نگارش آموزشهای لازم و توجیهات لازم را به نویسندگان انجام داده بودیم قطعا دانشنامهای که الان ارائه میشد امتیازش به ۹۰ میرسید این را ما خودمان قبول داریم و از ابتدا هم باید به کاربران و خوانندگان دانشنامه بگوییم. اما جامعه علمی وقتی دانشنامه سیره نبوی(ص) ما را ببیند که نظریه پشتیبان آن شکل گرفته است پروندههای علمی آن بر اساس آن تهیه شده است رویکرد استخراج نظام است مدیران گروههای آن و نویسندگان آن همه در این راستا توجیه شدهاند و حرکت میکنند به نظر میرسد که آنجا میتوان از این الگو انتظار داشت و این الگوی در آنجا دوره پختگیاش را گذرانده است، میتواند انتظار بالایی داشته باشد. تصور خود من این است که انتظار صددرصدی از دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) اصلا درست نیست. ارزش امتیاز ۷۰ دانشنامه فرهنگ فاطمی به اندازه ۱۰۰ است چرا که در تجمیع توان و ظرفیت برای اصلاح و غنیسازی کوتاهی صورت نگرفته است.
مقصود از واژه فرهنگ برای نام این دانشنامه چه بوده است؟
آن چیزی که ذهن مسئولین را به سمت تعبیر فرهنگ در نام این دانشنامه کشاند این است که ما در این دانشنامه صرفا نخواستهایم سیره و شخصیت حضرت را ارائه دهیم. میدانید که فرهنگ بخش مانا و ماندگار یک اندیشه و یک رفتار است. وقتی میخواهند از فرهنگ به عنوان یکی از ابعاد معنوی انسان یاد کنند بخش ماندگار را که شکل باور ثابت، سنت ثابت و حتی بدعت ثابت به خودش میگیرد را مورد توجه قرار میدهند ما معتقدیم به اینکه حضرت زهرا(س) به عنوان یک انسان اسوه و زن نمونه رفتار و منش و نگاهش به گونهای است که میتوانیم از آن فرهنگ اسلامی، مسائل زنان و خانواده و مسائل فقهی، حقوقی و حکمی و نگاه به هستی را استخراج کنیم. یعنی فاطمه زهرا(س) نزد ما یک فرهنگ است. مطالعه این شخصیت دستگیر ما برای رسیدن به یک فرهنگ است. فرهنگی که جامع است و همه چیز را در باب یک زن الگو و اسوه نشان میدهد زنی که به خوبی میتواند اسوه باشد. اگر بناست که فاطمه زهرا(س) را معرفی کنیم، نمیخواهیم یک شخصیت را که یک سری کمالات دارد را بررسی کنیم و ارائه دهیم و نمیخواهیم صرفا یک بررسی تاریخی کنیم که یک شخصیتی آمد و زندگی کرد و مثلا در بیشترین گزارش تاریخی ۲۱ سال زندگی کرد و در این بررسی جلوه هایی از والایی شخصیت ایشان را که به نظر نویسنده رسیده است را بیان کنیم. بلکه نگاه ما به حضرت زهرا نگاه به شخصیتی است که سیده نساء عالمین است، خانم زنان جهان در همه دوران است، پس این شخصیت باید آنقدر ظرفیت معنوی و بخشهای مانا از خود به یادگار گذاشته باشد که برای دیگران اسوه و الگو شود. تلاش دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) ارائه چنین چهرهای است و لذا است که در کنار بخش سیره و شخصیت و حکمت فاطمی(س) برای تتمیم فائده بحثهای مربوط به زنان را چه در بخش فقهی و چه در بخش حقوقی و اجتماعی مورد نظر قرار دادیم که بگوییم در چارچوب شخصیت برجسته در ذیل یا پرتو شخصیت برجسته فاطمه زهرا(س) چنین مقولات و مقالاتی هم با رویکرد دینی و اسلامی این گونه تعریف خواهد شد و تلاش ما این بود که دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) پیش از اینکه بخواهد یک سیرهنگاشته یا زندگینامه باشد یک الگوواره باشد و تمام تلاش ما این است که آن جنبه سیدة النساء العالمین حضرت زهرا را نشان دهیم.
مخاطب دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) چه کسانی هستند؟
رویکرد دانشنامهنگاری در پژوهشگاه رویکرد تخصصی است و ما قطعا داریم با متخصصین سخن میگوییم و انتظار هم همین هست که چون در این عرصه مقاله ارائه میشود علی رغم همه کنترلهای علمی و نظارتهای کیفی بر محتوای این دانشنامه باز هم انتظار میرود که صاحبنظران اظهار نظر کنند و در رد و ابرام این مطالب پژوهشگاه را یاری کنند و جامعه علمی با حساسیت مباحث محتوایی آن را تعقیب کند یعنی وقتی میگوییم دانشنامههای تخصصی است مطالب چالشی علمی در مقالات ما باید بالا باشد اگر دانشنامه عمومی بود به مشهورات توجه میکرد از مشهورات تجاوز نمیکرد دانش تولید شده تثبیت شده و ادبیات علمی تثبیت شده را گزارش میکرد ما اصلا این کار را نکردیم بنابراین اصلا نباید سطح دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) را در افق دانشنامههای عمومی دید من معتقدم این اتفاق مبارکی که در پژوهشگاه افتاد، زمینهای را فراهم کرد که با رویکرد دانشنامهای دانش جلو برود یعنی با رویکرد تولید کتاب مرجعی که این کتاب مرجع هم دانش مضبوط را به خوبی نشان دهد، هم نواقص آن را تحلیل کند و هم پیشنهادهایی برای رشد و ارتقاء آن ارائه کند. نگاه نویی را به موضوعات کرده است بنابر این قطعا این دانشنامه در نقطهای خواهد نشست که متخصصین را به مطالعه خودش فرا خواند و انتظار ما هم این است که متخصصین به این مطالب توجه کنند که قطعا توجه خواهند کرد با توجه به غنایی که در مطالب و مقالات هم از حیث جامعیت اقوال و هم نگاه تاریخی و هم مستندات وجود دارد. تصور من این است که هر یک از مقالات میتواند به خوبی زمینه تولید کتاب و زمینه طرح مباحث موضوعی را در حوزه شخصیت فاطمه زهرا(س) یا مسائل فقهی و حقوقی و اجتماعی زنان و خانواده فراهم کند و لذا تلقی من فراتر از این است که این نگاشته را نگاشته عمومی ببینیم. این دانشنامه از دو زاویه مرجع است از یک زاویه مبنای نظری برای مباحث و موضوعات طرح شده است و از یک زاویه یک الگوواره رفتاری است. و هم برای متخصصین و هم برای عموم قابل استفاده است اما اساسا قلمی که اینجا به کار رفته است و انتظاری که از نویسندگان بوده است و انتظاری که دانشنامه از خودش داشته است این است که از مستوای علمی پژوهشی چیزی فروگزار نکرده است یعنی مسئلهای در حوزه این دانش، مربوط به زن و خانواده یا شخصیت حضرت زهرا(س) نبوده مگر اینکه به آن توجه شده است و به همین دلیل اصرار پژوهشگاه بر این است که دانشنامههای ما موضوعی ارائه شود. یعنی الفبایی نباشد یعنی معتقدیم به اینکه هر مجلد باید یک بُعد جامع علمی از شخصیت حضرت زهرا(س) را نشان دهد یک بُعد عملی و رفتاری خوب از شخصیت حضرت زهرا(س) را نشان دهد به مسائل معرفتی در حوزه زنان و مباحث خانواده باید به خوبی بپردازد و همه را باید با هم ببیند. چون اینگونه خواستیم انجام دهیم اجازه ندادهایم که با نگاه الفبایی انسجام علمی و تخصصی مطالب نادیده گرفته شود و لازمه این نظام چینش انتشار دفعی و یکجای همه مجلدات است و یکی از عللی که نتوانستیم دانشنامههای پژوهشگاه را به شکل تدریجی و متناوب منتشر کنیم همین است. البته اگر به طور مثال از مجموعه ۳۶ گروه علمی که دانشنامههای پژوهشگاه فعالیت میکنند یک گروه علمی کل مدخلهای تخصصی مربوط به گروه را به اتمام رساند مثلا در مباحث کلامی در قرآن بیش از ۱۰۰ مدخل داریم اگر این مدخلها به اتمام رسید میشود اینها را تحت یک عنوان مثلا کلام و قرآن به دست چاپ سپرد اما تا آن زمان باید صبر کرد.
آیا مدخلهای این دانشنامه با دیگر دانشنامههای منتشر شده یا در دست انتشار پژوهشگاه تداخل محتوایی ندارد؟
در موضوعاتی قاعدتا این گونه است به این معنا که ما گاهی موضوع را از یک منبع به نام قرآن استخراج میکنیم همین موضوع را از یک منبع دیگر به نام سیره و گفتار پیامبر اکرم(ص) استخراج میکنیم همین موضوع را از سیره و گفتار حضرت زهرا(س) استخراج میکنیم پس ممکن است موضوع مشترک در دانشنامههای پژوهشگاه وجود داشته باشد اما با توجه به تعدد منابع قاعدتا جدای از همدیگر هستند.
که البته به نظر ما خود به نوعی اتقان کار هم هست زیرا علی القاعده اجزاء اصلی این نظام فکری نباید با هم تفاوت اساسی ومبنایی داشته باشند. لذا ممکن استدر برخی جلوه ها متفاوت و در زیر بناها مشترک ومشابه باشند.
در میان مدخلها آیا مدخل ارجاعی به دیگر دانشنامههای پژوهشگاه هم وجود دارد؟
تلاش کرده ایم که هر دانشنامه مستقل باشد حتی اگر لازم بوده است که مثلا یک بحث قرآنی در مقاله دانشنامه فرهنگ فاطمی بیاید مطلب قرآنی اینجا کامل میآید و به دیگر دانشنامههای پژوهشگاه ارجاع ندادهایم سعی کردهایم کاربر و خواننده دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) آنچه را که لازم دارد در دانشنامه ببیند اگر از حضرت امیرالمؤمنین(ع) هم نکتهای هست و مثلا در دانشنامه امام علی(ع) آمده است اینجا مستقلا آورده شود حتی اگر تکرار شود. سعی کردهایم کسی که دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) را میخواند یک مجموعه جامع و علمی را در اختیار داشته باشد و اگر از قرآن و از فرهنگ علوی و از سیره نبوی(ص) استفاده میکنیم این استفاده به گونه ارجاعی نباشد و کاملا در این دانشنامه آورده شود.
ارجاع مقالات علمی کشور به دانشنامههای تولید شده پژوهشگاه چگونه است؟
مشکل این کار این است که هنوز وزارت علوم مقالات دانشنامه را چندان علمی نمیپندارد یعنی همینکه اسمش میشود دانشنامه ارجاع به آن را ارجاع به مطالب علمی نمیداند خود این مراجعه پژوهشگران به دانشنامهها را تضعیف میکند پژوهشگران وقتی به سراغ دانشنامه میآیند میخواهند که منابعشان را صید کنند به سود خود و به سود کار علمی خودشان و یک پایهای بسازند و بر آن اساس بروند و عمل کنند و در واقع از مقاله دانشنامهای میگذرند و چه بسا از منابع دانشنامه به منبع اصلی برسند. اما اگر ما بتوانیم این فن را با آن تخصص تلفیق کنیم و در جایگاه علمی بایسته آن بنشانیم آن وقت اتفاقی که به طور طبیعی خواهد افتاد مراجعه به دانشنامهها به مثابه منبع علمی است اما از نظر فرهنگی هنوز در کشور ما جا نیفتاده است این در حالی است که شما میبینید دانشنامههای لایدن چه قرآن و چه اسلام بسیار مورد مراجعه قرار گرفته است چون جامعه علمی پذیرفته است لایدن را یک متن علمی و یک متن تخصصی میبینند- با اینکه ما بررسی کردهایم که اینطور نیست که یک کار علمی دقیق باشد – با اینکه دایرهالمعارف است چون این باور هنوز در دانشنامههای داخلی وجود ندارد و امتیاز لازم را پیدا نکرده است بر این اساس ارجاع داده نمیشود. چون خودباوری کمتر وجود دارد.
این افرادی که الان با رویکرد سنتی به دانشنامه نگاه میکنند ای کاش حداقل میرفتند دایره المعارفها و دانشنامههای جدیدی را که در غرب تولید میشود میدیدند چون ظاهرا تا آنها انجام ندهند خیال آقایان راحت نمیشود که میشود در دانشنامه هم نوآوری داشت و اظهار نظر کرد مثلا آنها در موضوعی مثل نانوتکنولوژی یا اینترنت دایرهالمعارف مینویسند که کل دانش آنها به ۲۰ سال نمیرسد در دانشهای نو دایرهالمعارف نوشتهاند منابع آنها کاملا جدید هستند و کاملا تحلیلی است و اسم آن را هم دایرهالمعارف گذاشتهاند اما وقتی میآییم در کشور خودمان یک دایرهالمعارف با این رویکردها بنویسیم میگویند خلاف استانداردها و شاخصهای دانشنامه و دایرهالمعارف است .
دانشنامه تولید شده فرهنگ فاطمی(س) تا چه میزان اهداف پیشبینی شده را پوشش میدهد؟
اگر بدانیم که چطوری تولید شد و با چه نگاهی تولید شد ۱۰۰ درصد اهداف ما را پوشش میدهد. من معتقدم ما بر اساس ظرفیتی که داشتیم و امکاناتی که داشتیم به همه مقصود خودمان رسیدیم اما آیا جایگاه آنچه تولید شده در فن دانشنامهنگاری و از نگاه اصحاب دانشنامهنگاری و از نگاه اصحاب علمی پژوهشی صد در صد است من به عنوان متولی و مسئول پیگیری این کار میگویم که جامعه علمی باید انتظار ۷۰ درصدی داشته باشد یعنی در بخش فن ممکن است ۳۰ درصد کوتاهی بکنیم و در بخش دانش هم ۳۰ درصد انتظاراتی باشد که برآورده نشده است.
مهمترین مشکل پیش رو در تدوین و تولید این دانشنامه چه بوده است؟
اگر از آغاز تولید یک دانشنامه با این رویکرد آغاز میکردیم و این الگو را به کار میبستیم و چرخههایمان را راه میانداختیم و آمادگی روحی برای هزینه هنگفت متناسب با این انتظار بزرگ را میداشتیم و عجلهای هم برای تولید نداشتیم یعنی وقت کافی داشتیم و جامعه علمی و فرهنگی کشور منتظر نبود بسیاری از مشکلات را نداشتیم. ما به دقایق ۸۰ بازی رسیده بودیم که کار را شروع کردیم کسی که در دقیقه ۸۰ یک بازی ۹۰ دقیقهای وارد بازی میشود باید خودش را به آب و آتش بزند اگر ما اینها را نداشتیم چه میشد با حوصله طرحنامه آن را مینوشتیم با حوصله ضبط مدخل میکردیم فرم مدخلهای آن را طراحی میکردیم نویسندگان آن را تعیین میکردیم کتابخانه تخصصی آن را آماده میکردیم پرونده علمی آن را تهیه میکردیم منابع غنی را به پای کار میآوردیم. نویسندگانمان را توجیه میکردیم حتما دانشنامهای را که تولید میکردیم چیز دیگری بود اما در دقیقه ۸۰ رسیدهایم و بنا شد دقیقه ۹۰ هم بازی تمام شود پژوهشگاه اعلام کرده بود یعنی جامعه علمی و جامعه فرهنگی منتظر بود و ما نمیتوانستیم از ابتدا شروع کنیم و میبایست همان را ادامه میدادیم
از کاری که مجموعه ما انجام داده است صددرصد راضی هستم. هدف خیلی بلند تعیین شد، و خوب طی شد، کسانی که در فضای ما هستند میفهمند که من چه میگویم.
ما هم زمان نگارش کرده ایم، ویراستاری ساختاری و محتوایی انجام داده ایم و آموزش و بر گزاری کارگاه اقدام نموده ایم که خیلی ها ما را نهی می کردند بهرحال کار بزرگی انجام شده و باز هم ادامه دارد.
من معتقدم به اینکه اگر بخواهیم فهرستی از مشکلات را بگوییم بزرگترین مشکل ما کمبود وقت ما بود یعنی وقتی خواستیم رویکرد را اصلاح کنیم که آخر کار بود و در این زمان محدود این همه اصلاح شد با توجه به این من معتقدم به اینکه اگر دانشنامه امتیاز ۷۰ هم بگیرد در بین اصحاب دانش و دانشنامهنگاران ما ۱۰۰ درصد موفق شدهایم و در ویراستهای بعدی کار را کامل خواهیم کرد .
در پایان اگر مطلبی هست بفرمایید.
من باید مسئولین پژوهشگاه و در رأس همه از ریاست محترم پژوهشگاه و سرپرست دانشنامهها حجتالاسلام و المسلمین رشاد تشکر کنم که خواستند که حتما فن دانشنامهنگاری در پژوهشگاه تثبیت شود و در مقالات دانشنامه اعمال شود هزینه های متفاوت آن را هم پذیرفتند. از اعتمادی که به من و دیگر همکارانم شد و فرصتهایی که دادند تا این اتفاق رقم بخورد باید تشکر کنم انصافا ما مقاومتی از نوع بد که در بعضی از رویکردهای نو اتفاق می افتد را در پژوهشگاه شاهد نبودهایم همیشه به دیده احترام، راهگشایی و تفاهم منطقی با مسائل دانشنامهنگاری برخورد شد و هیچگاه ما در طول این مدت سایه تلخ مسائل حاشیهای را بر سر کار ندیدیم پژوهشگاه تلاش کرد که خودش را با ما هماهنگ کند این خیلی مهم بود البته ما هم تمایل داشتیم که با پژوهشگاه هماهنگ بشویم اما اراده مسئولین پژوهشگاه مبنی بر اینکه خودشان را با این نگاه نو هماهنگ کنند و هزینه آن را بپردازند به نظر من بزرگترین سرمایه ما برای پیشبرد کار و رساندن کار بود. همچنین از شورای علمی دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) حجج اسلام استادی، پیشوایی ، یوسفی غروی، مقیمی، طباطبایی، رحمان ستایش و سرکار خانم علاسوند و نیز معاون فنی پژوهشی، شوراهای علمی گروهها و بخشهای مختلف پژوهشگاه که ما را در این مهم یاری کردند تشکر کنم. همچنین نویسندگان و مدیران گروههای ما خیلی حوصله به خرج دادند ما گاهی مقالات را کاملا تغییر دادیم گاهی نویسندگانمان را خیلی زحمت دادیم بارها تقاضا و تعهد جدید به دوششان گذاشتیم مجبور شدیم در نوشتههایشان خیلی دست ببریم معالوصف با کمال متانت و لطف از این تغییرات استقبال کردند وقتی مقالات را برای امضای نهایی برای نویسنده میفرستیم با تعابیر بسیار دلگرمکنندهای از تغییر به عمل آمده استقبال کردند حتی گاهی نویسندهای اظهار کرده بود که الحق کاری که اصلاح و غنیسازی شده طوری است که حیف است که نام اصلاحکننده و کسی که مقاله را غنیسازی کرده است در مقاله نیاید و خوب است مقاله دو اسمه شود– با اینکه ما اصرار کردیم تا جایی که ممکن است خدماتی را که انجام دادهایم در این خدمات نام کسانی را که ویراستاری و اصلاح کرده اند نیاوریم مقاله به نام نویسنده اصلی باشد- این خودش نشان میدهد که الحمدلله ما با یک جامعه پارسا، فرهیخته و منصف علمی مواجهیم که خدا را شکر اینگونه افراد در رابطه با حضرت زهرا(س) قلم زدهاند و از همه مهمتر همه تلاشی را که در این مجموعه شد به نظر من به برکت نگاه خود حضرت زهرا(س) بوده است یعنی این همه کار در زمان بسیار محدود و تفاوتی که ایجاد شد بین آن چیزی که بنا بود اگر اصلاحات صورت نمیگرفت چاپ شود و این که الان در دست ماست و انشاءالله ارائه میشود به نظر من جز با یک نگاه فاطمی به مجموعه دوستان شکل نمیگرفت لذا میبایست این کار را به حساب خود حضرت زهرا بگذاریم و به حساب انشاءالله پذیرش ایشان از تلاشی که دست اندر کاران کرده اند
دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) هماکنون در چه مرحله و در چه وضعیتی است؟
خدا را سپاس میگوییم که توفیق خدمتگزاری به ساحت مقدس حضرت فاطمه زهرا(س) را به ما داد و ما را لایق دانست تا در راستای ترویج و گسترش فرهنگ فاطمی(س) قدمی و قلمی داشته باشیم.
دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) ماههای آخر و لحظات آمادهسازی برای چاپ و انتشار را میگذراند ـ البته فعلا به زبان فارسی. برای انتشار آن به زبانهای عربی و انگلیسی بعدا زمانی را باید تعیین کرد
می دانید که دانشنامه فرهنگ فاطمی از چهار بخش عمده تشکیل شده است . بخش اول سیره و شخصیت حضرت است که شامل جلدهای اول و دوم می باشد .این بخش آماده چاپ است
بخشدومحکمتفاطمی است که با سرعت و البته اتقان مراحلنهاییویرایشادبیرا طیکند .
بخشسوم فقه و حقوق است که پس از حکمت فاطمی ویرایشادبی خواهد شد .
بعد از این مرحله ، کار چاپ و نشر است که قصد داریم در اوائل شهریور ماه ، همه مجلدات این سه بخش را در اختیار سازمان انتشارات قرار دهیم تا یک جا منتشر شود.
اما بخش چهارم که مباحث اجتماعی است در حال گذراندن مراحل نهایی علمی مقالات است .
دلیل به تأخیر افتادن بخش اجتماعی سختی کار است. میدانید دانشمندان رشته اجتماعی که بتوانند تلفیقی کامل از دانش دین و دانش اجتماعی و جامعهشناختی را مزید بر فن دانشنامهنگاری عرضه کنند خیلی کم داریم یا حداقل ما نمیشناختیم. لذا است علی رغم نگارش مقالات علمی پژوهشی و علی رغم توانایی برخی از نویسندگان مقالات این بخش، چون سه حوزه علوم اجتماعی، دانش والای دینی و فن دانشنامهنگاری میبایست با هم تلفیق میشد و ترکیب این سه در افراد خیلی کم اتفاق می افتد در نتیجه مقالات بخش اجتماعی که در آغاز قرار بود بعد از بخش حکمت قرار بگیرد دیر آماده شد و رساندن این مقالات بسیار سخت شد و مجموعه را خسته کرد و مسئولین و متولیان امر نتوانستند در وقت مناسب آن مقالاتی که زیبنده و شایسته ماندگاری در یک کتاب است را فراهم کنند و الا اگر در یک شرایط دیگری کار آماده میشد شاید مقالات بخش اجتماعی را حتی بر بخش فقهی و حقوقی مقدم میکردیم.
با توجه به فاصله زمانی نگارش اولیه مقالات و انتشار آن، آیا در مرحله ویرایش فنی ساختاری، ادبیات نگارش مقالات نیز بهروز شده است؟
لازم است توضیحی در این باره بدهم که همگان واقف شوند که در پژوهشکده دانشنامهنگاری به ویژه در جریان تولید دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) چه اتفاقی در حال وقوع است.
ذخیره بزرگی در پژوهشگاه و دانشمندان مرتبط با پژوهشگاه از نظر علمی نهفته است که این ذخیره علمی پژوهشگاه را توانا ساخته است تا بتواند دانشنامههای علمی تخصصی تولید کرده و ارائه دهد. در گذر از نگارش مقالات علمی تخصصی به سمت استانداردهای دانشنامهنگاری ، ما با یک توقف ظاهری مواجه شدیم زیرا ما مقالات را عمدتاً با رویکرد علمی پژوهشی طراحی و نوشته بودیم . در حالیکه تعریفی که از دانشنامه میشود عمدتا یک فن گزارش دانش و روایتگری دانش است. اصرار پژوهشگاه بر این است که تلفیقی از کار تخصصی دانشی و دانشنامهنگاری اتفاق بیفتد. از سال ۱۳۸۷ پژوهشگاه با تأسیس پژوهشکده دانشنامهنگاری به سوی رعایت استانداردهای دانشنامهنگاری رفت تا این دو توانایی را با هم تلفیق کند. تلفیق توان تخصصی با استانداردهای دانشنامهنگاری. اگر بنا نبود این اتفاق بیفتد ما میتوانستیم دانشنامه را قبل از سال ۸۷ به چاپ برسانیم مجموعه مقالات به جز چند مقاله عمدتا تولید شده بودند. نگارش، ارزیابیها و ویراستاری علمی همه اتفاق افتاده بود ما از این حیث مشکلی نداشتیم. اما اراده پژوهشگاه بر این قرار گرفت که تلفیقی از کار تخصصی و دانشنامهنگاری اتفاق بیفتد. چیزی که در هیچ یک از نهادهای علمی و پژوهشی نمونه نداشته است. معمولا مراکزی که دانشنامه مینویسند تاریخ دانش را گزارش میدهند به همین دلیل نقش نویسنده محو میشود نظریات نو گفته نمیشود امکان نوآوری در دانش و پیشبرد مرزهای دانش وجود ندارد به خلاف مقالات علمی پژوهشی که هویتش به پیشبرد دانش و نقد و نظریه و اظهار نظر، آن هم با رویکرد تخصصی و نو است. یعنی جدیدترین مباحث دانشی را باید در مقالات علمی پژوهشی مورد توجه قرار داد و بنای ما بر این شد که دانشنامههایی را تولید کنیم که این هر دو کمال را داشته باشد و جمع این هر دو کمال، کار بسیار سختی بود و بسیار مشکل است که هم تخصصی، نقادانه و نوآورانه به مباحث نگاه شود، اجازه اظهار نظر به نویسنده داده شود و هم در عین حال گزارشی بودن متن و تعهد به جامعیت اقوال و تعهد به مستندنگاری، توجه به سیر تاریخی و تطور علمی موضوع و دانش لحاظ شود. برای رسیدن به این کمال و جمع بین حقین پژوهشکده دانشنامهنگاری شکل گرفت و در طول این مدت تلاش بسیار زیادی انجام شد که کار دانشی ارائه شده در کنار استانداردهای دانشنامهنگاری باشد و البته گاهی به خاطر اینکه این تلفیق و این امتزاج و ترکیب به خوبی صورت بگیرد مجبور شدیم حتی در طراحی، حتی در محتوا و حتی در سیر مقالات دخالت کنیم، تغییر دهیم، غنیسازی مجدد مقالات را انجام دهیم و از اواخر سال ۸۷ تا الان که دانشنامه برای ارائه آماده میشود کار بسیار فشردهای صورت گرفت. وقتی ما مقالات را تحویل گرفتیم مسئولین بخش برنامهریزی اتمام ۶۳ درصدی مقالات را گزارش داده بودند اما انجام کار با رویکرد علمی پژوهشی و نگاه موضوعی دانشی بوده است و پیشرفت کار هم بر همین اساس گزارش شده است وقتی به پای استانداردها رسیدیم و استانداردها مطالبات جدید علمی پژوهشی را مطرح کرد در یک ارزیابی به این نتیجه رسیدیم که در این تلفیق و ترکیب دو رویکرد، واقعیت وضعیت پیشرفت کار ۱۳ درصد است و آن ۶۳ درصد به ۱۳ درصد کاهش پیدا کرد چون حتی با تحفظ بر علمی پژوهشی بودن، اقتضا میکرد که دوباره بخش علمی بازبینی و غنیسازی شود و در این بازبینی و غنیسازی پیشرفت کار ۵۰ درصد کاهش پیدا کرد و کار انجام شده در امتزاج این دو رویکرد با ۱۳درصد مقبولیت و قابلیت برای کار دانشنامهنگاری وارد عرصه تولید شد. ما در این مدت تلاش زیادی کردیم که هم فرآیندهای دانشنامهنگاری را در پژوهشگاه راهاندازی کنیم و هم استانداردهای لازم را برای کار تعریف کنیم و هم با وسواس تمام مراقبت کنیم که چیزی از ارزش علمی و پژوهشی مقالات کاسته نشود و الان خوشحالیم که توانستهایم خدمتی حتی در عرصه دانشنامهنگاری تخصصی انجام دهیم و البته امیدواریم که هم مورد توجه جامعه علمی و هم جامعه فنی دانشنامهنگاری قرار بگیرد.
علاوه بر بازبینی مقالات قبلی و بعضا غنی بخشیدن به آنها ، در مواردی مقالات تالیف شده است . لازم به ذکر است که پژوهشکده ، دانشنامه های دیگری نیز در دستور کار دارد که خود در طولانی شدن کار فرهنگ فاطمی (س) موثر بوده است.
از این روش بدیع و منحصر به فرد پژوهشگاه در دانشنامهنگاری میتوان فراتر از یک رویکرد و به عنوان یک پارادایم در این عرصه یاد کرد؟
دقیقاً همین است و لذا شما میبینید که هنوز در کشور امتیاز مقالات دانشنامهای در بهترین وضعیت علمی آن، از ۴ تجاوز نمیکند و اخیرا این امتیاز را برای آن قرار دادهاند و از ۲ به ۴ ارتقا داده شده است چون انتظار از دانشنامهنگاری در حرفهایترین سطح آن گزارشگری و روایتگری است. مقالات دانشنامه ما توسط بهترین نویسندگان علمی پژوهشی را که مقالات علمی پژوهشی داشتند و کاملا هم نوآورانه بوده و متخصص موضوع مقالهای که نوشته، بودند و در آن رشته و موضوع جزء نفرات اول و گاهی بینظیر هستند، نوشته شده است و با ایشان چندین بار مراوده و رفت و آمد مقاله اتفاق افتاده تا بتوانیم همین موضوع را زیر نظر خود ایشان و با کمک اصحاب دانشنامهنگاری به مقاله دانشنامهای تخصصی تبدیل کنیم. به نظر ما سهم این چنین مقالهای از امتیازات، باید خیلی فراتر از حتی مقالات علمی پژوهشی باشد اما هنوز جامعه علمی در ایران با این رویکرد و با این پارادایم ملاقاتی نداشته است و تلقی از این کار ندارد و امیدواریم تولید مقالات دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) و ارائه آن و بعد از آن دانشنامه قرآنشناسی زمینهای برای آشنایی جامعه و ارزیابان فعالیتهای علمی در سطح کشور باشد.
در پارادایم جدید پژوهشگاه آیا این خطر وجود ندارد که نه تنها تلفیق صورت نگیرد بلکه ماحصل نه این و نه آن شود و یک چیز سومی تولید شود؟
همیشه خطر هست. به هر حال کسانی که منتظر هستند باید این انتظار را داشته باشند که ما در گام اول هستیم و در گام اول حتی ممکن است مقالهای را که انتظار داشتیم جمع بین سیره و نوآوری بکند یعنی سیره تحلیلی تخصصی ارائه دهد مثلا رنگ سیره آن خیلی قوی و رنگ تحلیل و بررسی و نوآوری آن پایین باشد. و مقاله را فقط به مقاله سیره معمولی نزدیک کرده باشد. یا آنگاهی که مثلا به سمت مباحث زنان چه فقه و حقوقی و چه اجتماعی وارد میشویم رنگ مقاله رنگ علمی پژوهشی یا نزدیک به علمی پژوهشی پیدا کرده باشد ما خودمان میدانیم که هنوز در این بستر به یک استقرار و یک روش ثابت قابل اتکا نرسیدهایم ، ما داریم ابداع میکنیم ما در حال شدن هستیم من بارها گفته ام که دانشنامهنگاری در پژوهشگاه با رویکرد تخصصی و نوآوری در حال شدن است ما هزینه این را هم باید بپردازیم ما الان اصلا ادعا نمیکنیم که توانستیم مدل صد در صد و کامل تلفیق این دو توان را و این دو ظرفیت را ارائه دهیم و ما معتقدیم به اینکه به آن نزدیک شدهایم. جرأت و جسارت ما و در واقع هنر پژوهشگاه در این است که جسارت کرد و شجاعت و شهامت ورود به این عرصه را داشت با وجود همه مشکلات آن چیزی که الان ارائه میکند در واقع گام اول است گام اول البته نقص دارد یعنی ممکن است جامعه علمی از حیث تخصصی اشکالاتی از آن بگیرد و از سوی دیگر جامعه دانشنامهنگار بر آن اشکالاتی داشته باشد اما معتقدیم که کار درست همین است. کار معقول و منطقی تلفیقی همین خواهد بود که شروع کنیم و اشکالات و ایرادات را در طول راه ترمیم کنیم و مثلا در ویراست دوم یا در کار دیگری که انجام میدهیم آن را به کمال برسانیم
کاربران و خوانندگان دانشنامه فرهنگ فاطمی باید این شهامت را در پژوهشگاه ببینند و امیدوار شوند که امکان دارد که که این دو توانمندی تلفیق شود و آن نگاه نگران و پارادوکسیکال کنار زده شود و میشود طوری عمل کنیم که تلفیق هر دو توان اتفاق بیفتد تا کتاب مرجعی را با این رویکرد ارائه دهیم. اگر بخواهم به کارمان امتیازی بدهم میگویم که امیتازمان ۷۰ است یعنی خودمان معتقدیم که ۳۰ درصد کار نشده است برای این ۳۰ درصد هم توضیح داریم. چون که از وسط کار تصمیم بر این شد که بر این رویکرد کار را دنبال کنیم و اصلا مجال برای آن ۳۰ درصد نبود مثالی را بارها تکرار کردهام که ما مثل یک قطار باری بودهایم که در حالی که از حرکت نایستد و نزدیک مقصد هم باشد میبایست به قطار مسافربری تبدیل شود یعنی ما هم باید حرکت میکردیم و هم این ظرفیت را در آن تعبیه میکردیم و سازمان و سامانهها را اصلاح میکردیم اتفاقی که برای ما افتاد این بود که هم از حرکت نایستیم و هم به استانداردهای دانشنامهنگاری نزدیک شویم و هم از علمیت کارمان کاسته نشود و به نظر بنده کار بسیار سخت و دشواری است و هیچ کس نباید محصول را با نگاه صددرصدی بنگرد. هم خودمان در بخش تولید و هم خواننده در بخش انتظاراتش از مقالات، باید این مطلب را بپذیریم که توانستیم این تلفیق و پیوند مبارک، یعنی نقد و نظریهپردزای را در کنار روایتگری سامان دهیم. سامان دادنی که اگر از اول، چرخه تولید ما کامل بود، پرونده علمی میداشتیم، فرم مدخل و طرحنامهها را با رویکرد تلفیقی تهیه کرده بودیم، کتابخانههای تخصصیمان را بر همین اساس شکل داده بودیم منابع گسترده خودمان را چه در منابع فارسی چه در منابع عربی و لاتین به قدر کافی فراهم کرده بودیم و سپس شروع به نگارش میکردیم و در هنگام نگارش آموزشهای لازم و توجیهات لازم را به نویسندگان انجام داده بودیم قطعا دانشنامهای که الان ارائه میشد امتیازش به ۹۰ میرسید این را ما خودمان قبول داریم و از ابتدا هم باید به کاربران و خوانندگان دانشنامه بگوییم. اما جامعه علمی وقتی دانشنامه سیره نبوی(ص) ما را ببیند که نظریه پشتیبان آن شکل گرفته است پروندههای علمی آن بر اساس آن تهیه شده است رویکرد استخراج نظام است مدیران گروههای آن و نویسندگان آن همه در این راستا توجیه شدهاند و حرکت میکنند به نظر میرسد که آنجا میتوان از این الگو انتظار داشت و این الگوی در آنجا دوره پختگیاش را گذرانده است، میتواند انتظار بالایی داشته باشد. تصور خود من این است که انتظار صددرصدی از دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) اصلا درست نیست. ارزش امتیاز ۷۰ دانشنامه فرهنگ فاطمی به اندازه ۱۰۰ است چرا که در تجمیع توان و ظرفیت برای اصلاح و غنیسازی کوتاهی صورت نگرفته است.
مقصود از واژه فرهنگ برای نام این دانشنامه چه بوده است؟
آن چیزی که ذهن مسئولین را به سمت تعبیر فرهنگ در نام این دانشنامه کشاند این است که ما در این دانشنامه صرفا نخواستهایم سیره و شخصیت حضرت را ارائه دهیم. میدانید که فرهنگ بخش مانا و ماندگار یک اندیشه و یک رفتار است. وقتی میخواهند از فرهنگ به عنوان یکی از ابعاد معنوی انسان یاد کنند بخش ماندگار را که شکل باور ثابت، سنت ثابت و حتی بدعت ثابت به خودش میگیرد را مورد توجه قرار میدهند ما معتقدیم به اینکه حضرت زهرا(س) به عنوان یک انسان اسوه و زن نمونه رفتار و منش و نگاهش به گونهای است که میتوانیم از آن فرهنگ اسلامی، مسائل زنان و خانواده و مسائل فقهی، حقوقی و حکمی و نگاه به هستی را استخراج کنیم. یعنی فاطمه زهرا(س) نزد ما یک فرهنگ است. مطالعه این شخصیت دستگیر ما برای رسیدن به یک فرهنگ است. فرهنگی که جامع است و همه چیز را در باب یک زن الگو و اسوه نشان میدهد زنی که به خوبی میتواند اسوه باشد. اگر بناست که فاطمه زهرا(س) را معرفی کنیم، نمیخواهیم یک شخصیت را که یک سری کمالات دارد را بررسی کنیم و ارائه دهیم و نمیخواهیم صرفا یک بررسی تاریخی کنیم که یک شخصیتی آمد و زندگی کرد و مثلا در بیشترین گزارش تاریخی ۲۱ سال زندگی کرد و در این بررسی جلوه هایی از والایی شخصیت ایشان را که به نظر نویسنده رسیده است را بیان کنیم. بلکه نگاه ما به حضرت زهرا نگاه به شخصیتی است که سیده نساء عالمین است، خانم زنان جهان در همه دوران است، پس این شخصیت باید آنقدر ظرفیت معنوی و بخشهای مانا از خود به یادگار گذاشته باشد که برای دیگران اسوه و الگو شود. تلاش دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) ارائه چنین چهرهای است و لذا است که در کنار بخش سیره و شخصیت و حکمت فاطمی(س) برای تتمیم فائده بحثهای مربوط به زنان را چه در بخش فقهی و چه در بخش حقوقی و اجتماعی مورد نظر قرار دادیم که بگوییم در چارچوب شخصیت برجسته در ذیل یا پرتو شخصیت برجسته فاطمه زهرا(س) چنین مقولات و مقالاتی هم با رویکرد دینی و اسلامی این گونه تعریف خواهد شد و تلاش ما این بود که دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) پیش از اینکه بخواهد یک سیرهنگاشته یا زندگینامه باشد یک الگوواره باشد و تمام تلاش ما این است که آن جنبه سیدة النساء العالمین حضرت زهرا را نشان دهیم.
مخاطب دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) چه کسانی هستند؟
رویکرد دانشنامهنگاری در پژوهشگاه رویکرد تخصصی است و ما قطعا داریم با متخصصین سخن میگوییم و انتظار هم همین هست که چون در این عرصه مقاله ارائه میشود علی رغم همه کنترلهای علمی و نظارتهای کیفی بر محتوای این دانشنامه باز هم انتظار میرود که صاحبنظران اظهار نظر کنند و در رد و ابرام این مطالب پژوهشگاه را یاری کنند و جامعه علمی با حساسیت مباحث محتوایی آن را تعقیب کند یعنی وقتی میگوییم دانشنامههای تخصصی است مطالب چالشی علمی در مقالات ما باید بالا باشد اگر دانشنامه عمومی بود به مشهورات توجه میکرد از مشهورات تجاوز نمیکرد دانش تولید شده تثبیت شده و ادبیات علمی تثبیت شده را گزارش میکرد ما اصلا این کار را نکردیم بنابراین اصلا نباید سطح دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) را در افق دانشنامههای عمومی دید من معتقدم این اتفاق مبارکی که در پژوهشگاه افتاد، زمینهای را فراهم کرد که با رویکرد دانشنامهای دانش جلو برود یعنی با رویکرد تولید کتاب مرجعی که این کتاب مرجع هم دانش مضبوط را به خوبی نشان دهد، هم نواقص آن را تحلیل کند و هم پیشنهادهایی برای رشد و ارتقاء آن ارائه کند. نگاه نویی را به موضوعات کرده است بنابر این قطعا این دانشنامه در نقطهای خواهد نشست که متخصصین را به مطالعه خودش فرا خواند و انتظار ما هم این است که متخصصین به این مطالب توجه کنند که قطعا توجه خواهند کرد با توجه به غنایی که در مطالب و مقالات هم از حیث جامعیت اقوال و هم نگاه تاریخی و هم مستندات وجود دارد. تصور من این است که هر یک از مقالات میتواند به خوبی زمینه تولید کتاب و زمینه طرح مباحث موضوعی را در حوزه شخصیت فاطمه زهرا(س) یا مسائل فقهی و حقوقی و اجتماعی زنان و خانواده فراهم کند و لذا تلقی من فراتر از این است که این نگاشته را نگاشته عمومی ببینیم. این دانشنامه از دو زاویه مرجع است از یک زاویه مبنای نظری برای مباحث و موضوعات طرح شده است و از یک زاویه یک الگوواره رفتاری است. و هم برای متخصصین و هم برای عموم قابل استفاده است اما اساسا قلمی که اینجا به کار رفته است و انتظاری که از نویسندگان بوده است و انتظاری که دانشنامه از خودش داشته است این است که از مستوای علمی پژوهشی چیزی فروگزار نکرده است یعنی مسئلهای در حوزه این دانش، مربوط به زن و خانواده یا شخصیت حضرت زهرا(س) نبوده مگر اینکه به آن توجه شده است و به همین دلیل اصرار پژوهشگاه بر این است که دانشنامههای ما موضوعی ارائه شود. یعنی الفبایی نباشد یعنی معتقدیم به اینکه هر مجلد باید یک بُعد جامع علمی از شخصیت حضرت زهرا(س) را نشان دهد یک بُعد عملی و رفتاری خوب از شخصیت حضرت زهرا(س) را نشان دهد به مسائل معرفتی در حوزه زنان و مباحث خانواده باید به خوبی بپردازد و همه را باید با هم ببیند. چون اینگونه خواستیم انجام دهیم اجازه ندادهایم که با نگاه الفبایی انسجام علمی و تخصصی مطالب نادیده گرفته شود و لازمه این نظام چینش انتشار دفعی و یکجای همه مجلدات است و یکی از عللی که نتوانستیم دانشنامههای پژوهشگاه را به شکل تدریجی و متناوب منتشر کنیم همین است. البته اگر به طور مثال از مجموعه ۳۶ گروه علمی که دانشنامههای پژوهشگاه فعالیت میکنند یک گروه علمی کل مدخلهای تخصصی مربوط به گروه را به اتمام رساند مثلا در مباحث کلامی در قرآن بیش از ۱۰۰ مدخل داریم اگر این مدخلها به اتمام رسید میشود اینها را تحت یک عنوان مثلا کلام و قرآن به دست چاپ سپرد اما تا آن زمان باید صبر کرد.
آیا مدخلهای این دانشنامه با دیگر دانشنامههای منتشر شده یا در دست انتشار پژوهشگاه تداخل محتوایی ندارد؟
در موضوعاتی قاعدتا این گونه است به این معنا که ما گاهی موضوع را از یک منبع به نام قرآن استخراج میکنیم همین موضوع را از یک منبع دیگر به نام سیره و گفتار پیامبر اکرم(ص) استخراج میکنیم همین موضوع را از سیره و گفتار حضرت زهرا(س) استخراج میکنیم پس ممکن است موضوع مشترک در دانشنامههای پژوهشگاه وجود داشته باشد اما با توجه به تعدد منابع قاعدتا جدای از همدیگر هستند.
که البته به نظر ما خود به نوعی اتقان کار هم هست زیرا علی القاعده اجزاء اصلی این نظام فکری نباید با هم تفاوت اساسی ومبنایی داشته باشند. لذا ممکن استدر برخی جلوه ها متفاوت و در زیر بناها مشترک ومشابه باشند.
در میان مدخلها آیا مدخل ارجاعی به دیگر دانشنامههای پژوهشگاه هم وجود دارد؟
تلاش کرده ایم که هر دانشنامه مستقل باشد حتی اگر لازم بوده است که مثلا یک بحث قرآنی در مقاله دانشنامه فرهنگ فاطمی بیاید مطلب قرآنی اینجا کامل میآید و به دیگر دانشنامههای پژوهشگاه ارجاع ندادهایم سعی کردهایم کاربر و خواننده دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) آنچه را که لازم دارد در دانشنامه ببیند اگر از حضرت امیرالمؤمنین(ع) هم نکتهای هست و مثلا در دانشنامه امام علی(ع) آمده است اینجا مستقلا آورده شود حتی اگر تکرار شود. سعی کردهایم کسی که دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) را میخواند یک مجموعه جامع و علمی را در اختیار داشته باشد و اگر از قرآن و از فرهنگ علوی و از سیره نبوی(ص) استفاده میکنیم این استفاده به گونه ارجاعی نباشد و کاملا در این دانشنامه آورده شود.
ارجاع مقالات علمی کشور به دانشنامههای تولید شده پژوهشگاه چگونه است؟
مشکل این کار این است که هنوز وزارت علوم مقالات دانشنامه را چندان علمی نمیپندارد یعنی همینکه اسمش میشود دانشنامه ارجاع به آن را ارجاع به مطالب علمی نمیداند خود این مراجعه پژوهشگران به دانشنامهها را تضعیف میکند پژوهشگران وقتی به سراغ دانشنامه میآیند میخواهند که منابعشان را صید کنند به سود خود و به سود کار علمی خودشان و یک پایهای بسازند و بر آن اساس بروند و عمل کنند و در واقع از مقاله دانشنامهای میگذرند و چه بسا از منابع دانشنامه به منبع اصلی برسند. اما اگر ما بتوانیم این فن را با آن تخصص تلفیق کنیم و در جایگاه علمی بایسته آن بنشانیم آن وقت اتفاقی که به طور طبیعی خواهد افتاد مراجعه به دانشنامهها به مثابه منبع علمی است اما از نظر فرهنگی هنوز در کشور ما جا نیفتاده است این در حالی است که شما میبینید دانشنامههای لایدن چه قرآن و چه اسلام بسیار مورد مراجعه قرار گرفته است چون جامعه علمی پذیرفته است لایدن را یک متن علمی و یک متن تخصصی میبینند- با اینکه ما بررسی کردهایم که اینطور نیست که یک کار علمی دقیق باشد – با اینکه دایرهالمعارف است چون این باور هنوز در دانشنامههای داخلی وجود ندارد و امتیاز لازم را پیدا نکرده است بر این اساس ارجاع داده نمیشود. چون خودباوری کمتر وجود دارد.
این افرادی که الان با رویکرد سنتی به دانشنامه نگاه میکنند ای کاش حداقل میرفتند دایره المعارفها و دانشنامههای جدیدی را که در غرب تولید میشود میدیدند چون ظاهرا تا آنها انجام ندهند خیال آقایان راحت نمیشود که میشود در دانشنامه هم نوآوری داشت و اظهار نظر کرد مثلا آنها در موضوعی مثل نانوتکنولوژی یا اینترنت دایرهالمعارف مینویسند که کل دانش آنها به ۲۰ سال نمیرسد در دانشهای نو دایرهالمعارف نوشتهاند منابع آنها کاملا جدید هستند و کاملا تحلیلی است و اسم آن را هم دایرهالمعارف گذاشتهاند اما وقتی میآییم در کشور خودمان یک دایرهالمعارف با این رویکردها بنویسیم میگویند خلاف استانداردها و شاخصهای دانشنامه و دایرهالمعارف است .
دانشنامه تولید شده فرهنگ فاطمی(س) تا چه میزان اهداف پیشبینی شده را پوشش میدهد؟
اگر بدانیم که چطوری تولید شد و با چه نگاهی تولید شد ۱۰۰ درصد اهداف ما را پوشش میدهد. من معتقدم ما بر اساس ظرفیتی که داشتیم و امکاناتی که داشتیم به همه مقصود خودمان رسیدیم اما آیا جایگاه آنچه تولید شده در فن دانشنامهنگاری و از نگاه اصحاب دانشنامهنگاری و از نگاه اصحاب علمی پژوهشی صد در صد است من به عنوان متولی و مسئول پیگیری این کار میگویم که جامعه علمی باید انتظار ۷۰ درصدی داشته باشد یعنی در بخش فن ممکن است ۳۰ درصد کوتاهی بکنیم و در بخش دانش هم ۳۰ درصد انتظاراتی باشد که برآورده نشده است.
مهمترین مشکل پیش رو در تدوین و تولید این دانشنامه چه بوده است؟
اگر از آغاز تولید یک دانشنامه با این رویکرد آغاز میکردیم و این الگو را به کار میبستیم و چرخههایمان را راه میانداختیم و آمادگی روحی برای هزینه هنگفت متناسب با این انتظار بزرگ را میداشتیم و عجلهای هم برای تولید نداشتیم یعنی وقت کافی داشتیم و جامعه علمی و فرهنگی کشور منتظر نبود بسیاری از مشکلات را نداشتیم. ما به دقایق ۸۰ بازی رسیده بودیم که کار را شروع کردیم کسی که در دقیقه ۸۰ یک بازی ۹۰ دقیقهای وارد بازی میشود باید خودش را به آب و آتش بزند اگر ما اینها را نداشتیم چه میشد با حوصله طرحنامه آن را مینوشتیم با حوصله ضبط مدخل میکردیم فرم مدخلهای آن را طراحی میکردیم نویسندگان آن را تعیین میکردیم کتابخانه تخصصی آن را آماده میکردیم پرونده علمی آن را تهیه میکردیم منابع غنی را به پای کار میآوردیم. نویسندگانمان را توجیه میکردیم حتما دانشنامهای را که تولید میکردیم چیز دیگری بود اما در دقیقه ۸۰ رسیدهایم و بنا شد دقیقه ۹۰ هم بازی تمام شود پژوهشگاه اعلام کرده بود یعنی جامعه علمی و جامعه فرهنگی منتظر بود و ما نمیتوانستیم از ابتدا شروع کنیم و میبایست همان را ادامه میدادیم
از کاری که مجموعه ما انجام داده است صددرصد راضی هستم. هدف خیلی بلند تعیین شد، و خوب طی شد، کسانی که در فضای ما هستند میفهمند که من چه میگویم.
ما هم زمان نگارش کرده ایم، ویراستاری ساختاری و محتوایی انجام داده ایم و آموزش و بر گزاری کارگاه اقدام نموده ایم که خیلی ها ما را نهی می کردند بهرحال کار بزرگی انجام شده و باز هم ادامه دارد.
من معتقدم به اینکه اگر بخواهیم فهرستی از مشکلات را بگوییم بزرگترین مشکل ما کمبود وقت ما بود یعنی وقتی خواستیم رویکرد را اصلاح کنیم که آخر کار بود و در این زمان محدود این همه اصلاح شد با توجه به این من معتقدم به اینکه اگر دانشنامه امتیاز ۷۰ هم بگیرد در بین اصحاب دانش و دانشنامهنگاران ما ۱۰۰ درصد موفق شدهایم و در ویراستهای بعدی کار را کامل خواهیم کرد .
در پایان اگر مطلبی هست بفرمایید.
من باید مسئولین پژوهشگاه و در رأس همه از ریاست محترم پژوهشگاه و سرپرست دانشنامهها حجتالاسلام و المسلمین رشاد تشکر کنم که خواستند که حتما فن دانشنامهنگاری در پژوهشگاه تثبیت شود و در مقالات دانشنامه اعمال شود هزینه های متفاوت آن را هم پذیرفتند. از اعتمادی که به من و دیگر همکارانم شد و فرصتهایی که دادند تا این اتفاق رقم بخورد باید تشکر کنم انصافا ما مقاومتی از نوع بد که در بعضی از رویکردهای نو اتفاق می افتد را در پژوهشگاه شاهد نبودهایم همیشه به دیده احترام، راهگشایی و تفاهم منطقی با مسائل دانشنامهنگاری برخورد شد و هیچگاه ما در طول این مدت سایه تلخ مسائل حاشیهای را بر سر کار ندیدیم پژوهشگاه تلاش کرد که خودش را با ما هماهنگ کند این خیلی مهم بود البته ما هم تمایل داشتیم که با پژوهشگاه هماهنگ بشویم اما اراده مسئولین پژوهشگاه مبنی بر اینکه خودشان را با این نگاه نو هماهنگ کنند و هزینه آن را بپردازند به نظر من بزرگترین سرمایه ما برای پیشبرد کار و رساندن کار بود. همچنین از شورای علمی دانشنامه فرهنگ فاطمی(س) حجج اسلام استادی، پیشوایی ، یوسفی غروی، مقیمی، طباطبایی، رحمان ستایش و سرکار خانم علاسوند و نیز معاون فنی پژوهشی، شوراهای علمی گروهها و بخشهای مختلف پژوهشگاه که ما را در این مهم یاری کردند تشکر کنم. همچنین نویسندگان و مدیران گروههای ما خیلی حوصله به خرج دادند ما گاهی مقالات را کاملا تغییر دادیم گاهی نویسندگانمان را خیلی زحمت دادیم بارها تقاضا و تعهد جدید به دوششان گذاشتیم مجبور شدیم در نوشتههایشان خیلی دست ببریم معالوصف با کمال متانت و لطف از این تغییرات استقبال کردند وقتی مقالات را برای امضای نهایی برای نویسنده میفرستیم با تعابیر بسیار دلگرمکنندهای از تغییر به عمل آمده استقبال کردند حتی گاهی نویسندهای اظهار کرده بود که الحق کاری که اصلاح و غنیسازی شده طوری است که حیف است که نام اصلاحکننده و کسی که مقاله را غنیسازی کرده است در مقاله نیاید و خوب است مقاله دو اسمه شود– با اینکه ما اصرار کردیم تا جایی که ممکن است خدماتی را که انجام دادهایم در این خدمات نام کسانی را که ویراستاری و اصلاح کرده اند نیاوریم مقاله به نام نویسنده اصلی باشد- این خودش نشان میدهد که الحمدلله ما با یک جامعه پارسا، فرهیخته و منصف علمی مواجهیم که خدا را شکر اینگونه افراد در رابطه با حضرت زهرا(س) قلم زدهاند و از همه مهمتر همه تلاشی را که در این مجموعه شد به نظر من به برکت نگاه خود حضرت زهرا(س) بوده است یعنی این همه کار در زمان بسیار محدود و تفاوتی که ایجاد شد بین آن چیزی که بنا بود اگر اصلاحات صورت نمیگرفت چاپ شود و این که الان در دست ماست و انشاءالله ارائه میشود به نظر من جز با یک نگاه فاطمی به مجموعه دوستان شکل نمیگرفت لذا میبایست این کار را به حساب خود حضرت زهرا بگذاریم و به حساب انشاءالله پذیرش ایشان از تلاشی که دست اندر کاران کرده اند